یادی از روزهای حماسه و پایمردی
روایت شهیدی که بدهکاریهای عضو تفحص را پرداخت میکرد
مازندشورا: با خوشحالی راهی بازار شدم تا بدهیها را بدهم اما به هر مغازهای رسیدم همه گفتند پسرعمویت حساب کرد، با حیرت به منزل برگشتم، خانمم را دیدم که گوشهای نشسته است و کارت شناسایی شهید سیدمرتضی که در کیفم بود را برداشته و بیتاب اشک میریزد.