سیره شهدا
دوشکا! تیراندازی کن
مازندشورا: آن شب با حمله سنگین و غافلگیرانه دشمن، خط عملیاتی در خطر سقوط بود، بیشتر بچهها تا مدتی در شوک بودند اما محمدرضا خیلی زود به خودش آمد، سعی کرد آنها را هوشیار کند؛ بچهها را جابهجا میکرد و به آنها روحیه میداد.