اختصاصی مازندشورا: آنچه که در پنجمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی برای مرکز مازندران کاملا مشهود است تعدد کاندیداهای احتمالی برای تکیه زدن برجایگاه مدیریت شهری مرکز استان است. مقبولیت عمومی عضویت در شورا، خدمت به شهر و مردم، جوان بودن جمعیت استان و کشور، نارضایتی فردی و گروهی از مدیریت شهر ساری، داشتن مدرک کارشناسی و نبود اشتغال لازم در جامعه مهمترین دلایل این تعدد هستند که بسیاری از افراد جامعه (زن و مرد) را بر آن میدارد که شانس خود را برای حضور در انتخابات شورا امتحان کنند و باتوجه به اهمیت مدیریت شهر ساری به عنوان مرکز استان، تعدد این میزان کاندیدا غیر منتظره نیست.
بنابراین کاندیداهای احتمالی مرکز استان با ارسال پیامکهای تبریک، درج یادداشت و فعالیت در شبکهها و رسانههای مکتوب و مجازی، راهانداری وب سایتهای شخصی و خبری، حمایت از کنسرتها و مراسمهای شاد، اهدای هدایای تبلیغاتی، حضور در مراسمهای ملی، چاپ کارت ویزیت، نشست با مهندسین، بازاریان، رانندگان تاکسی و سایر اقشار قصد معرفی بیشتر خود را دارند.
اما از سویی اگر برخی از افراد، ورود به شوراهای مرکز استان را باب ورود به مجلس شورای اسلامی و یا سایر پستهای انتخابی و انتصابی قلمداد کنند، این دیدگاه میتواند برای مدیریت شهر ساری مخرب باشد و این گروه شورا را نردبان رشد و تعالی خود میپندارند و در نتیجه کمتر به رفع معضلات شهر و دغدغههای مردم فکر میکنند. نه اینکه ذاتا نگاه تعالی از راه شورا بد باشد چرا که بسیاری از افراد و مسئولان جامعه از شورا به مجلس و مسئولیتهای مهم شهری و استانی دست یافتند اما معمولا پس از چند دوره حضور و عملکرد مثبت و سازنده چنین اتفاقی افتاده است. بنابراین نیاز است کسانی که برای ورود به شورا تلاش میکنند با این ذهنیت ورود پیدا کنند که ابتدا در کار شورایی و خدمات شهری موفق عمل کنند پس از آن و بعد از جلب رضایت مردم به فکر خدمت در نهادهای بالاتر باشند.
تاکنون علاوه بر اعضای فعلی شورای اسلامی شهر ساری، تعدادی بالغ بر یکصد و پنجاه نفر نیز به صندلیهای شورای شهر مرکز مازندران چشم دوختهاند که در ادامه این تعداد بیشتر نیز خواهد شاید و شاید یک رکورد کمنظیر حضور نامزدها را در انتخابات شوراهای اسلامی شهر ساری و استان شاهد باشیم.
احتمال پاسخگو بودن لیستها (با توجه به تجربه انتخابات مجلس و میل مردم به رای دادن لیستی) که نمونه آن را در انتخابات مجلس دهم و در شهرهای بزرگ مازندران دیدیم، بسیاری از نامزدها را مجاب میکند که رضایت یک یا چند جریان و طیف شهری را جلب کنند تا همچون برخی نامزدها و جریانات سیاسی انتخابات مجلس غافلگیر نشوند. البته با توجه به تعدد نامزدها، نگاه محلی، طائفهای و قبیلهای مردم و شرایط انتخابات شورا، این انتخابات با انتخابات مجلس متفاوت است اما نمیتوان از همان دو جریان اصلی شهر که کدام یک نماینده راهی مجلس کردند و جریانهای دیگری که از انتخابات مجلس جا ماندند و چشم به کرسیهای شورا دارند، غافل شد و فعالیتها و نفوذ آنها را بین اقشار مختلف جامعه نادیده گرفت.
در این دوره نامزدهای احتمالی از طیفهای نزدیک به شهردار فعلی و شهردار سابق، تا همفکران نمایندگان سابق در مجلس شورای اسلامی و فعلی مردم ساری و یکی دو جریان نوظهور سیاسی هستند. اگرچه در این مجال، پرداختن به جریانهای نوظهور کمی زود بهنظر میرسد اما طبق خبرهای رسیده، حضور آنها در انتخابات تا اینجای کار جدی است و چون هنوز در جایی اعلام رسمی نشده ما از ذکر نام آن جریانها خودداری میکنیم و به همین توضیح مختصر اکتفا میکنیم که برخی نامزدهای راهنیافته به انتخابات مجلس، بلافاصله برای کسب حداقل یک یا حداکثر چند کرسی پارلمان شهری، به فکر انتخابات شورا افتادند و تقریبا با حفظ همان قالب انتخاباتی مجلس، به صورت خاموش به فعالیتهای خود ادامه دادند و در روزهای منتهی به انتخابات از تیم خود و نامزدهای احتمالی خود رونمایی خواهند کرد تا زمینهی حضور خود یا افراد منتسب به خود را در تیم آیندهی مدیریت شهری ساری فراهم کنند. اگرچه در مواردی قصد حضور برخی اعضای فعال ستادهای نامزدهای بازمانده از مجلس، در انتخابات شورا (بهعنوان نامزد) به گوش میرسد اما در مجموع تلاشها بر این است که در روزها و ماههای آتی به نقطهنظر مشترک و اجماع لازم برسند تا به نوعی رقیب هم نشوند و نهایتا در قالب یک لیست یا تیم حضور یابند.
آنچه که مشهود است در این دوره نیز مثل دورههای قبل، حضور و سایه سیاسی و حمایتی برخی از نماینگان فعلی و سابق ساری بر روی برخی از کاندیداهای احتمالی شورای شهر مرکز استان حس میشود و با توجه به دوقطبی شدن ساری، اختلافنظرهای گاها شدید دو جریان شهرداری و فرمانداری و حساسیت ماجرا، نمایندگان این دوره بیشتر از نمایندگان دورههای قبل، تمایل به نقشآفرینی فعال و حضور افرادی منتسب یا نزدیک به جریان خود را در پارلمان شهری دارند و این موضوع بر حساسیت و تشدید رقابت این دوره افزوده است. ضمن اینکه کاهش تعداد اعضای شوراهای اسلامی طبق مصوبه مجلس (درساری از 13 به 9) حمایتهای سیاسی در کنار تنوع سنی و جنسی با تجارب و رشتههای تحصیلی متفاوت از تمام جغرافیای شهری و روستایی ساری در کنار خرجکرد هزینههای نسبتا هنگفت کاندیداها در مرکز مازندران، رقابت این دوره را نفسگیرتر و هیجانانگیزتر خواهد کرد و نامزدهای احتمالی با اینکه از چند ماه قبل فعالیتهای غیر رسمی خود را آغاز کردهاند راه سختی را برای ورود به ساختمان شورا در خیابان 15 خرداد پیش رو خواهند داشت.
دیگر اقشار جامعه (دانشگاهیان، کارمندان دولت، ورزشکاران، اصحاب رسانه، روحانیون، پزشکان، صنعتگران، بازنشستگان، فرهنگیان، بازاریان، مهندسان، مداحان، جانبازان، خانوادههای شهدا و... ) نیز هریک نمایندگانی از خود را در میان کاندیداهای احتمالی میبینند.
با توجه به مطالب بالا و بررسیهای اولیه ما تا اینجای کار پیشبینی ما از ترکیب شورای پنجم ساری به اینصورت است که تا اینجای کار تیم شهرداری با توجه به میزان آرای بالای دکتر یوسفنژاد و مقبولیت عملکرد وی نزد مردم، همچنین محبوبیت شهردار ساری و رضایت عموم مردم از عملکرد شهرداری- اگرچه ضعفهایی نیز وجود دارد- نامزدهای منتسب به این تیم از شانس بیشتری برای جلوس بر کرسیهای شورا برخوردارند چون در تیم و جریان مقابل، حضور کمرنگ محمد دامادی در حوزه انتخابیه پس از ورود مجدد به مجلس، و نمود اندک فعالیتها و عملکردهای وی در رسانهها و اقشار مختلف مردم، همچنین برآورده نشدن انتظارات مردم توسط آقای فرماندار از قدرت و نفوذ عمومی این جریان تا حدودی کاسته است و بزرگان این جریان اگر فکری برای بهبود وضعیت خود نکنند کارشان همچون انتخابات مجلس، به اما و اگر و مسائل دیگر گره خواهد خورد. جریان موسوم به منصورعلی زارعی نیز با توجه به عملکرد و کارنامهای که شخص وی دارد و فعالیت تیم وی در ماههای اخیر شانس بدست آوردن کرسی یا کرسیهایی را خواهد داشت. ضمن اینکه نباید از جریانهای نوظهور و نامزدهای مستقل و گاها مطرح و فعال این دوره غافل شد. پس به دوگونه میتوان ترکیب شورای پنجم ساری را پیشبینی کرد:
1: اگر رای مردم لیستی باشد 2: اگر رای مردم قومی و قبیلهای باشد
در حالت لیستی میتوان چند لیست عمده را در شهر ساری شاهد بود. حامیان شهرداری، حامیان نماینده فعلی و جریان نزدیک به فرمانداری، اصلاح طلبان، گفتمان شفافیت (طیف نزدیک به اصولگرایان).
پیشبینی این است احتمال اینکه هر 9 عضو شورا از یک جریان خاص باشد با توجه به پراکندگی آرا و شرایط انتخاباتی ساری که در سطور بالاتر ذکر شد، بسیار اندک است و شورای آینده نیز ترکیبی خواهد بود که در آن تمام لیستها سهمی خواهند داشت. هرچند که تنیده شدن جریانها به یکدیگر و احتمال حضور کاندیداهای مشترک در لیستهای مختلف باعث شده است که پیشبینی در مورد پیروزی یک جریان بسیار سخت باشد، اما همانطور که پیشتر گفته شد در حال حاضر به نظر میآید وزنه جریان حامی شهردار سنگینتر از جریانهای دیگر باشد.
هرچند که آرای قومی و قبیلهای همواره تاثیرگذار بوده است، اما در این دوره به نظر میآید کمرنگتر شود. نه از این جهت که جامعه رایهای قومی ندهد، بلکه به این خاطر که جریانها بسیار قویتر از دورههای گذشته عمل میکنند بنابراین به نظر میآید برخلاف دوره گذشته، کسی نتواند با 12 هزار رای وارد شورا شود و کف رای بسیار بالاتر میرود بنابراین تاثیر رایهای محلی و فامیلی خود به خود کم میشود.
هرچند که در وهله اول به نظر میآید تعدد نامزدها باعث شکسته شدن آرا میشود ولی با نگاه جامعتر، با توجه به ورود قوی بسیاری از چهرهها، حدود 20 نامزد خود را از خیل نامزدها جدا خواهند کرد و آرایی به مراتب بالاتر کسب خواهند نمود که ظرفیت این تعداد رای در آرای قومی و حضور مستقل نخواهد بود.