به گزارش مازند شورا، مهندس مجید روستا، یکی از اعضای هیئت مدیره شرکت عمران و بهسازی شهری ایران در نشست «تجربههای موفق اجرایی در سکونتگاههای غیر رسمی» که یکشنبه، ۱۸ خرداد ماه، در شرکت عمران و بهسازی شهری برگزار شد، سخنانش را با ضرورت ارزیابی فعالیتهای انجام شده در سکونتگاههای غیر رسمی و بافتهای فرسوده آغاز کرد و گفت: پرداختن به این موضوعات سابقهای بیش از ۱۰ سال یافته و حال نوبت آن است که ورودیها و خروجیهای این پروژهها را ارزیابی کنیم.
وی با تاکید بر لزوم استفاده از تجربههای موجود در زمینه بهسازی مناطق فرسوده گفت: ممکن است تجربههای مشترکی در حوزه سکونتگاههای غیر رسمی در شهرهایی مانند شیراز، بندرعباس، زاهدان و تبریز داشته باشیم اما یادمان نرود آنچه در تعریف پروژههای مربوط به سکونتگاههای غیر رسمی باید بدان توجه کرد مسائل اجتماعی و فرهنگی است که نقش مهمی در چنین مناطقی دارند. در واقع به دلیل همین تفاوتها در ویژگیهای محلی و اجتماعی است که اجرایی کردن هر پروژهای را متفاوت میکند.
به رسمیت نشناختن سکونتگاهها از سوی مدیریت شهری
هیئت مدیره شرکت عمران و بهسازی شهری ایران توجه به توانمندیهای محلی در تدوین الگوهای توانمندسازی را با اهمیت دانست و افزود: مشکل اساسی این است که مدیریت شهری این مناطق را به رسمیت نمیشناسند در حالی که در این حاشیهها، انسانهای خلاق و با فکری در زمینه اشتغالزایی حضور دارند. البته در این سالها تغییرات سریع مدیریتی نیز سبب مشکلات زیادی در این حوزه شده است.
روستا شاخصهای انتخاب سه استان کردستان، همدان و کرمانشاه را به عنوان مناطق موفق در بهسازی سکونتگاههای غیر رسمی را پایین بودن شاخصهای سکونت، مسکن و اشتغال دانست و گفت: برای ارزیابی دقیق باید دید این شاخصها در سالهای فعالیت بالا رفته است یا خیر. برای مثال در کرمانشاه خود خدمترسانی مردم بینظیر است.
حاشیه نشینان فقرای شهری آینده هستند
دکتر اسداله نقدی، دانشیار جامعهشناسی شهری و توسعه دانشگاه بوعلیسینا همدان، نیز در این نشست مطالبش را با عنوان «حاشیهنشینی، تجارب، مسائل و چالشها» با نگاهی به شهرهای مناطق غرب کشور آغاز کرد و گفت: بافتهای نابهسامان در حاشیه شهرها، بافتهای فرسوده و سکونتگاههای غیر رسمی موضوع مهمی در مدیریت جدید شهری است و از سوی مسئولان و متخصصان این حوزه به عنوان یک مسئله حاد اجتماعی تشخصیص داده میشود اما سوال اصلی این است که این سکونتگاههایی که آب، برق و خط اتوبوسرانی دارند چرا غیر رسمی شناخته میشوند؟
وی از علل ساختاری و کلان این موضوع سخن گفت و افزود: یک میلیارد نفر در دنیا سکونت غیر رسمی دارند و گرچه تعریف دقیق و مشخصی برای اینگونه مکانها هنوز وجود ندارد اما میتوان گفت در ایران نیز حدود ۱۵ میلیون نفر در مناطق غیر رسمی ساکن هستند. خوشبختانه با توجه به اهمیت موضوع، شاهد هستیم که در سازمان ملل به این موضوع پرداخته و همچنین توجه به حاشیهنشینی در سیاستهای کلان برنامه پنجم توسعه مطرح شده است.
به گفته دکتر نقدی ورود نفت به اقتصاد ایران، قطع وابستگی به کشاورزی، تزریق عایدات نفت به نقاط شهری و هجوم روستائیان به شهرها، برنامههای توسعه شهرگرا و توسعه ناموزون، تشدید نابرابری در توزیع منابع قدرت، ثروت و درآمد و بروز عدم تعادلهای منطقهای، نبود آمایش و ایجاد حفرههای جمعیتی در پهنه کشور، فقدان ساز و کارهای اجتماعی- اقتصادی در جهت توانمند سازی و مشارکت و تجهیز مردم برای ایجاد شرایط مناسب برای کار و زندگی تازه واردان به شهرها، اقیلم و محدودیتهای طبیعی برخی از عوامل ساختاری اصلی در افزایش سکونت در حاشیه شهرهاست.
وی نارسایی نظام مدیریت و برنامهریزی توسعه شهری و منطقهای را یکی دیگر از این عوامل دانست و ادامه داد: به عقیده من حاشیه هر آنجایی است که استاندارد زندگی در آن پایینتر از حد معمول است. از سوی دیگر میبینیم که در مدیریت شهری، استانداردهای کیفی محلات حاشیه بسیار پایین است ولی ساکنان این مناطق اغلب همان کارگران و خدمترسانانی هستند که در مناطق شهری در حال کار هستند.
این استاد دانشگاه سه فاصله کالبدی، اجتماعی و اقتصادی را ابعاد مهم این موضوع دانست و اظهار کرد: نگاهی به آمار مهاجرت نشان میدهد که باید بکوشیم این فاصلهها را در جامعه کم کنیم؛ آماری که نشان میدهد تنها در فاصله سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۸۵ در داخل کشور، بیش از ۴۲ میلیون نفر جابهجا شدهاند که این آمار قابل تاملی است.
وی حاشیه نشینان را فقرای شهری خواند و سپس توضیحاتی درباره شهری شدن فقر در هزاره سوم ارائه کرد و افزود: برای حل این مشکلات باید به این نکته توجه کرد که حاشیهنشینها مهمتر از مناطق حاشیهای هستند و قدم نخست در جلب مشارکت آنها، شناخت بهترشان است. بر اساس برآورد بانک جهانی تا سال ۲۰۲۵ میلادی، فقرای شهری به یک میلیارد و ۵۰۰ هزار نفر خواهد رسید و حداقل ۶۰۰ میلیون نفر در شرایط شهری تهدیدآمیز بهداشتی ادامه حیات خواهند داد. طبق این پیشبینیها تا آن سال، یک سوم سکنه شهری در مساکن غیر استاندارد زندگی میکنند، ۴۰۰ میلیون نفر فاقد بهداشت هستند و ۲۵۰ میلیون نفر دسترسی فوری به آب بهداشتی نخواهند داشت.
وضعیت حاشیه نشینی در شهرهای غرب کشور موضوع بعدی سخنان نقدی بود. به گفته وی جمعیت حاشیهنشین در سنندج سه برابر میانگین کشور است و حدود نیمی از جمعیت شهر در حاشیهها و نواحی منفصل شهری به سر میبرد. کرمانشاه نیز جزو چهار شهر اول کشور از نظر حاشیه نشینی است و بیش از ۳۰۰ هزار حاشیه نشین زندگی میکنند. همچنین در همدان حدود ۱۵۰ هزار نفر در کمربندی حاشیهای شهر اسکان دارند.
به گفته نقدی از سال ۱۳۷۸ تاکنون در همدان مطالعاتی نیز درباره رضایت حاشیهنشینها بعد از انتقالشان به محیط شهری انجام گرفته که بر اساس آن، زنان وقتی زندگی خود را با وضعیت قبلیشان مقایسه میکنند رضایت بیشتری دارند اما همچنان در مقایسه با متن شهر، احساس نارضایتی میکنند. وی ادامه داد: از سوی دیگر بیشترین میزان عدم رضایت افراد، از شهرداری است زیرا شهرداریها هستند که مسئولیت انجام بسیاری از امور را در این حوزه بر عهده دارند. در مجموع نیز در اغلب موارد، حاشیه نشین این احساس را دارد که شهر خانه او نیست، اگر چه خانه او در شهر است.
وی نیازهای کالبدی و محیطی را مهمترین خواسته مردم حاشیهنشین دانست و عنوان کرد: هر چه زمان میگذرد و در نگاههای بلند مدت، نیازهای این افراد، ذهنیتر و بزرگتر میشود. برای برطرف شدن این مشکلات، مشارکت مبتنی بر چند جانبه گرائی برای حل مسائل شهری و حاشیهای باید در اولویت قرار بگیرد و در این وضعیت همکاری مردم، نهادهای مدنی و عمومی، دولت و بخش خصوصی در کنار هم الزامی است.