شورا و چشم انداز آتی مدیریت سیاسی استان

مازندشورا: جریانات قوام یافته سیاسی فعال برای بدست گرفتن مدیریت شهری در رقابتهای این مقطع شورای اسلامی شهر، مدیریت شهری و حامیان آنها را در شورای شهر و افکار عمومی به چالشی عمیق بکشانند و آنها را با این پرسش عملی مواجه نمایند که جامعه و مردم و جریانات سیاسی آنها را با چه جریانی و شناسنامه ای سیاسی در مدیریت شهر بشناسند؟!

مازندشورا: این نوشتار بر آن  است تا با بررسی تلاشهای چند گانه ای که متصور است کرسی های شورای شهر را در شهرستان ساری بدست آورند را تحلیل نماید.

1 )تلاشهای منتسب به جریانی که در چهار سال گذشته مدیریت شهری را در  دست داشته است  و تلاش حداکثری داردتا بلکه بتوانداکثریت کرسی شورا را بدست اورد را بررسی نماید .

2)کوشش های جریان منتسب به اصلاح طلبان برای حداکثر سازی مشارکت و پیروزی احتمالی کرسی های شورای شهر صورت میپذیرد می تواند از منظری دیگر مورد توجه باشد.

3 )رقابت گروه های همسو برای پیروزی خارج از پیروی از تشکیلات نظم و نسق دار جریانات سیاسی  شکل یافته دو گروه اول چگونه  تلاش می کند نیز واجد اهمیت است که بررسی خواهد شد.

4)ورای سه گروه اول، قائلان به دموکراسی خواهان  و آزاد  اندیشیان و نیز کسانی که غیر سیاسی  به کرسی شورا در بین افکار عمومی تلاش می کنند   نیز بررسی می شود .

مزید اطلاع و یادآوری، شیوه های ورود به وضعیت مرکز استان و مدیریت سیاسی آن نیز به تحلیل ما از وضعیت ترسیمی و چشم انداز های موقعیت های سیاسی این بازیگران زمین رقابت، ضمن نحلیل،تعیین‌کننده خواهد بود.ابتدائا"برای ترسیم صورت‌بندی وضعیت کنونی مدیریت شهری که مرکز کانونی تحولات سیاسی و استانی است را به اجمال اینگونه وصف می کنیم که بی تردید تلاشهای کاندیدا های شورای شهر ساری و اسپانسر های آنان در نزدیکی و دوری آنان به ارکان قدرت  از یک سو و از سوی دیگر شخص شهردار ساری و پشتیبانی آنان در ساخت قدرت و شکل گیری شورای جدید تعیین‌کننده خواهد بود،  ضمیمه کنید بهره‌برداری آنها از تشکیلات منسجم و قدرتمند جریانات سیاسی وابسته به نوع گرایش آنها، و نیز بهره مند شدن از تریبونها و وابستگی تلویحی و تصریحی آنها به نمادها و نهادها و حداکثر سازی ورود و نقش برخی از دارندگان قدرت و میز مدیریتی در ساختار قدرت و مدیریت شهر،مهمترین نقطه اتکا و ثقل پیشبرندگی موقعیت ممتازه ی کاندیداهای شورای شهر ساری که در کنف حمایتهای بی شائبه مدیریت شهری  خواهد بود! بهره خواهند برد، امکانات مالی و نیز تشجیع و یارگیری از بدنه جامعه جوان ساری ،با کادر سازی از خیل لشکریان بیکار و تحصیل کرده های این شهر و قرار دادن بخشی از فرصتهای مالی و شغلی  و اقتصادی به آنان برای پیشبرد مقاصد طراحی شده برای پیروز کردن افرادی که در این چرخه تا این سطوح برای پیروز شدن ایفای نقش می کنند می تواند موازنه رقابت را متاثر نماید.با تحلیل رویدادهای متصور شده در بند اول که با هدف گذاری و با رویکرد به آینده ی سیاسی به اداره شهر در بهار سال آینده  اهتمام می ورزد می تواند واجد اهمیت خاصی برای جامعه داشته باشد.

ازاین منظر این  جریان نوظهور  که تمام اهتمام خویش را در راست اندیشی مدیریت شهری از همه ظرفیتهای خود برای داشتن شهری آباد و توسعه یافته را مبنایی برای موفقیت جریان خود قرار داده است با محوریت برخی اشخاص قدرتمند در مسیر راه و استراتژی در نظر گرفته شده اصرار و پافشاری دارد اما و هرچند باروی کار آمدن دولت یازدهم همین جریان ؛ ناباورانه تلاش حداکثری داشته است که سایه ای از جریان متنفذ سیاسی چپ اندیشان سیاسی مرکز استان را با خود برای همراهی و به کرسی نشاندن اهداف از پیش تعیین شده بهمراه داشه باشد!
تا آنجا که توانسته باشد در باز تولید این نگرش پلی برای موفقیت ساخته بسازد  یا نه!؟ و یا اینکه از توان تشکیلاتی خویش با توجه به فراوارده های مالی!،توانست مدیریت شهری کامیابی را بسامان برساند یا نه در این مجال نیست. و قضاوتش را بهتر است به افکار عمومی بسپاریم  اما باید قدری با تانی بیشتری به موضوع نگریست،چه آنکه این جریان متنفذ و قدرت یافته از نردبان مدیریت شهری؛ در چند سال اخیر هوشمندانه با همراه نمودن تمام ارکان سنتی از حمایتهای بی شائبه نماینده ولی فقیه در استان  و پشتیبانی روحانیت و حوزه های علمیه ساری و نیز متاثر ساختن بازار در پشتیبانی از طرحها و برنامه های خویش توانسته است هوشمندانه به مدیریت شهری با حمایت شبکه های هیات های مذهبی و نیز بدست گرفتن حمایتهای ائمه جماعات مساجد رضایتهای عمومی و نیز متاثر سازی افکار عمومی بهره های لازمه راببرد!

تشکیلات قدرتمند ساختار سازی شده اما فاقد تشکیلات سیاسی شناسنامه دار،!که در اکنونیت خویش مهمترین ارکان اجتماعی و افکار عمومی را در پشتوانه مدیریتی خویش داردبا ظرافت و دور اندیشی در داشتن تریبونهای سمعی و بصری و بهره مندی از مطبوعات و رسانه های مجازی قدرتمند درون استانی و برون استانی  و گره زدن آن با توسعه و پیشرفت حوزه ی شهری آنگونه با قدرت ظاهر شود که همواره هول و ترس را برای دیگر جریانات و گروهها و دستجات سیاسی که قابلیتهای گسترده ای دارند ایجاد نماید، ضمن آنکه تکیه بر برخی مفاهیم ارزشی و یارگیری نمودن بسیاری از متنفذان سیاسی ، نظامی،انتظامی ،در شهر و استان در شهره بخشی کارکرد ارزشی و پل زدن به تمامی ارکان سیاسی و اداری مرکز استان ، توان تحلیلی و شناخت از بستر حوزه ی رقابت برای داوطلبین  اعضای شورای شهر را بسیار سخت  نماید! و به همان اندازه بتواند کاندیداهای مورد حمایت  مجموعه خویش را برجسته سازی و مشروعیت بخشی نزد افکار عمومی نماید تا انجا که نهاده های قدرت ساز  در تیم این مدیر موفق و قدرتمند را که  در یک مجموعه ای هدفمند و فارغ از ساختار تشکیلات سیاسی نشان دار تحلیل می شود بی تردید فضای تحلیلی جریانات شناسنامه دار  را دچار تناقضاتی خواهد کرد که برداشتهای   ساده ای از آنها متبادر نخواهد گردید!

اما ذکر یک نکته می تواند خالی از فایده نباشد و آن اینکه این مجموعه در بستر تحلیلی و راهبردی و مهتر راهبری جریان شناسی  سیاسی و فرهنگی و اجتماعی  تاکنون فاقد تحلیلهای کارشناسانه وفق آموزه های علمی  و همواره باید گفت بی بهره بوده است که جای خالی آن  دقیقا"در این فضای تحلیلی نیز بسهولت احساس می شود !،.چه انکه اگر بخواهیم نقبی به مواضع تحلیلی ،رفتارها،تصمیم گیریهای آنها در یکسال اخیر خاصا در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی  بپردازیم در خواهیم یافت که وزن کنشگری آنها در بدنه ی سیاسی تا کجاست ؟ به نظر می رسد بشود گفت که آیا همه ی اینها می تواند ما را نسبت به امکانات مالی این مجموعه قدرتمند و  قدرت ساز  در متاثر ساختن این وزن کشی در تغییر مسیر گروهها و جریانات سیاسی و اجتماعی  که مهمترین ، ارزیابی می شوند را  نادیده گرفت!؟کافیست به سیکل کمکها و مساعدتها و توجه شدگیهای آنها به جنوب شهر برای لشگر سازی فارغ از داوری توجه نمائیم!تا در یابیم که تا کجا کفایت در مسیر تحلیل ما را بنمایاند!

نکته حائز اهمیت  اینکه نوجه به شرایط کنونی فرهنگی و سیاسی جامعه و وضعیت بد اقتصادی که مدیریت شهری در آن قرارداردو هر شهروندی را بدان مسیر  رهنمون می نماید  زمانی واجد معنا می شود که شرایط عمومی و فضای فرهنگی ویحتمل سیاسی مرکز استان بنفع جریان مورد نظر نباشد!چه آنکه برخی تصورات در حوزه عمومی بر این اساس استوار است که شرایط برای برخی از حامیان کنونی  مدیریت شهری در شورای شهر بی رحمانه و در عریان ترین شکل در زیر تیغ نقد قرار دارد!و این خود یحتمل کفایت می کند تا روند شتابنده تحولات پیش رو بنفع جریان متنفذ مستقر در مدیریت شهری نباشد! و شاید قدری شانس موفقیت این مجموعه را به محاق برد، زیرا ناقدین عملکرد این مجموعه ومرکز ثقل سیاسی آن ؛ بعنوان یک امر ثابت تحلیل نمی شود زیرا متغیر بودن نیروهای فاقد یک تشکیلات سیاسی اما قدرتمند و دارای برنامه که نمی دانند از چه الگوی مدیریتی تعریف شده سیاسی بهره می برد ناچارا در دسته بندی های اجتماعی و مهمتردر ارائه  تحلیل ، به جریان انتزاعی وابسته به افراد تفسیر خواهند شد! که در عرف سیاسی و اجتماعی و نه در بین جریانات و گروههای سیاسی نمی تواند امری پذیرفته شده باشد.

نگارنده باور دارد که جریانات قوام یافته سیاسی فعال برای بدست گرفتن مدیریت شهری در رقابتهای این مقطع شورای اسلامی شهر ،مدیریت شهری و حامیان آنها را درشورای شهر و افکار عمومی به چالشی عمیق بکشانند و آنها را با این پرسش عملی مواجه نمایند که  جامعه و مردم و جریانات سیاسی آنها را  با چه جریانی و شناسنامه ای سیاسی  در مدیریت شهر بشناسند!؟ورود به این مبحث نیاز به تحلیلی مستقل دارد اما بصورت گذرا باید گفت که هم به چالش گیرندگان مدیریت شهری مرکز استان و هم مدیریت کنونی مدیریت شهری که تمام توان تشکیلاتی تیمشان را برای بدست گرفتن مدیریت ارشد سیاسی استان بکار بسته اند تا بلکه بتوانند در این امر توفیق یابند! در یک فراز و سطر در واقع بشود گفت که بیشتر این  رقابتها بر سر بدست  گرفتن مدیریت سیاسی استان هدف گذاری شده است تا مدیریت شهری...

( ادامه دارد)