اختصاصی مازندشورا: سید اسماعیل خاتمی نژاد متولد بهشهر است. وی مخترع سامانه تبدیل زبالههای تر شهری و شیرابهها به زیردانههای جامد دوستدار محیط زیست است. به همین منظور مصاحبهای با ایشان انجام دادیم که از نظر میگذرد:
شما به عنوان مخترع يک سامانه خاص هستيد. لطفا کلياتي از سامانه خودتون و اينکه چطور به ذهنتون رسيد چنين چيزی را اختراع کنيد توضيح بديد.
سامانه ما با الگو گيری از بخشهایی از کارکرد دستگاه گوارش انسان طراحي شد. ايده اوليه که در سال 1386 به ذهنم رسيد اين بود که خداوند متعال هيچ چيزی را بدون حکمت نيافريده است پس چرا ما بايد با مواد اولیه غذايي درست کنيم و بعد از خوردن آن، پسماندش را دفن کنيم و بخصوص شيرابه های زباله ها که خيلي راحت تر به اعماق زمين و به آبهای زيرزميني نفوذ ميکنند، چطور هيچ راهکاری برای آنها نداريم. در ابتدا شروع به مطالعه روشهای بازيافت و تبديل زباله کردم و متوجه شدم بعضي سامانه ها مثل دستگاه هاضم، زباله سوزها، دستگاه های توليد کود کمپوست از زباله، راهکارهايي هستند که اجرا شده اند و در برخي کشورها که تفکيک زباله خوبي دارند، راهکار مناسبی است اما باز هم اين سامانه ها، راهکاری برای شيرابه ارائه نداده اند. به همين دليل به فکر رسيد سامانه را را ابداع کنيم که هم برای زباله های تر شهری و هم برای شيرابه های آنها راه حل داشته باشد. چون اصولا از دور ريزی مواد ناراضي هستم، تمايلم اين بود که زباله تر شهری را بازيافت کنم. مطالعاتي در خصوص دستگاه گوارش انسان انجام داديم. روشي در دنيا وجود دارد به نام مهندسي بيونيک. اين مهندسي، با الگو گرفتن از سيستمها موجود در طبيعت، تلاش ميکند سيستمهای کارآمد و ماندگار و سازگار با شرايط محيطي را طراحي کند.
مستحضر باشيد نقاشي های اوليه لئوناردو داوينچي، از ماشين پرنده ای حکايت دارد که او با الهام گرفتن از خفاش، طراحي کرده بود. مثالهای زيادی برای اين موضوع وجود دارد. حتي اخيرا از پوست دلفين به دليل اصطکاک بسيار ناچيز آن با آب، لباس غواصي طراحي کرده اند که سرعت غواص را در زير آب، افزايش چشمگيری داده و خستگي کمتری نيز خواهد داشت. در طراحي اين سامانه، ما از دستگاه گوارش انسان الگو گرفتيم. ابتدا به دنبال پاسخ سوالاتي از قبيل اينکه چرا اسيد معده، معده را سوراخ نميکنه. کار بزاق دهان به هنگام جويدن غذا، چه کمکي به هضم غذا ميکنه و نظاير آن. در ابتدا طراحی کلي که ايده اصلي را هويدا کند، ظرف مدت دو ماه به انجام رسيد. در اين مدت، ساير سامانه ها را نيز مورد مطالعه قرار گرفت. نهايتاً با توجه به اينکه برای ايده اوليه لازم بود از تخصص های مختلف بهره بگيريم و از طرفي ارائه ايده ممکن بود به حفظ محرمانگي آن لطمه وارد کند و کلاً طرح از بين برود، به ناچار، ايده اصلي را به چند بخش جزئيي تر تقسيم کرده و هر بخش بعنوان يک ايده مستقل، با متخصصين مورد مشورت قرار داده شد. به اين نحوکه مثلاً برای ساختن سوپر جاذبي که هم اکنون ساخته شده و شيرابه مایع را به ریز دانه ای تبديل ميکند که از آن موزاييک، بلوک سيماني و نظاير آن ساخته ميشود، لازم بود، اين سوپر جاذب، غير از اينکه به شدت تشنه باشد، مواد مایع جذب شده در خود را حفظ کند و در شرايط محيطي و جوی مختلف، دوباره بازپس ندهد. لذا برای اين موضوه متخصصيني از حوزه های مختلف از قبيل فيزيک، مکاترونيک، الکترونيک و ميکروالکترونيک، شيمي و معدن را مورد مشاوره قرار داديم. به هر يک از بخشها، صورت مسئله مربوط به همان بخش را ارائه داده و نهايتاً با ايده های قبلي، طراحی زیر سامانه تبديل شيرابه ها به ریزدانه های جامد نهايي و ساخته شد. اکنون که خدمت شما هستيم، سامانه ما که با نام تجاری بهترين بازيافت جامع يا بي.تي.آر (Best Total Recycle) ناميده ميشود، کل عمليات تبديل و بازيافت زباله های تر شهری و شيرابه های آنها را به پودر و ریزدانه های جامد دوستدار محيط زيست، را به انجام ميرساند. سامانه ای که کارکرد مشابه نداشته و با مزايای فراوان خود نسبت به ساير سامانه های موجود در جهان، توجيهات فراواني دارد.
در مورد جهان گفتيد، ظاهراً شما اين سامانه و اختراع خودتان را در سطح جهاني هم معرفي کرده ايد، ممکن است توضيح دهيد:
بله. بعد از اينکه سامانه بي.تي.آر در سال 1388 در ايران به عنوان اختراعي تماماً ملي به ثبت رسيد، تلاش کرديم، نمونه آزمايشگاهي آنرا توسعه داده و نمونه های نيمه صنعتي و نهايتاً صنعتي در اندازه کوچک آنرا بسازيم. هم زمان با ساخت اين نمونه ها، به دليل ارتباطاتي که برای شناخت ساير سامانه ها، با برخي از کشورهای ديگر برقرار شده بود، متوجه برگزاری مسابقات جهاني اختراعات شديم که هر دو سال يکبار در کشور تايوان تشکيل ميشود. به سرعت تمامي مطالب و اختراع خود را ترجمه کرديم و در سال 2012 اين اختراع را بعنوان اختراعي تماماً ايراني، برای شرکت در مسابقات بين المللي اختراعات جهان، به کشور تايوان ارسال کرديم. پس از آن دعوتنامه ای برای ما ارسال شده، که از بين اختراعات ارائه شده، سامانه بي.تي.آر، کاری ارزشمند تلقي شده و از ما خواستند در جشن اختتاميه اين مسابقه شرکت کنيم. در آنجا يکدفعه اسم سامانه بي.تي.آر را بعنوان اختراع برنده مدال طلای جهاني مسابقات مذکور اعلام کردند و اين شد که با افتخار، مسيری را که با مشکلات فراوان طي کرده بوديم، مسير درست تشخيص داديم و به اين ترتیب اراده ای قوی تر برای اجرای آن ايجاد شد. در برگشت به ايران، بلافاصله از دوستان هنرمندی که در بخشهای مختلف ساخت، تجارب ارزشمندی داشتند، دعوت شد و تماماً با هزينه شخصي، طراحي و ساخت نمونه صنعتي با ظرفیت 50 تن در روز آن را آغاز کرديم. اين کار با زحمات زياد صورت گرفت. چون بخشهایی از ساخت سامانه نياز به تجهيزات و ماشين آلات صنعتي داشت که ما در اختيار نداشتيم و برون سپاری آنهم، ميتوانست به حفظ محرمانگي دانش فني، خدشه وارد کند. به هر حال، با ریزتر کردن طراحي بخشها، موفق به ساخت بخشهایی که لازم بود برون سپاری شود، شديم و سامانه به سلامتي در سال 1393 ساخته و راه اندازی شد.
در مورد کارکرد سامانه بي.تي.آر، کمي بيشتر توضيح دهيد، چون مخاطبان اين مصاحبه ممکن از افراد متخصصي باشند، که علاقمند به جزئيات بيشتر باشند.
بله حتماً. سامانه بي.تي.آر، دارای دو بخش با دو کارکرد است که البته اين بخشها در قالب يک سامانه ارائه ميشوند اما در داخل، دارای دو مسير مجزا هستند. بخش اول مربوط به قسمتهای جامد زباله های تر شهری ميباشد . لازم به ذکر است زباله های تر شهری تقريباً شامل تمامي مواد غذايي، ارگانيک و آلي ميباشد. اين بخش، در فرايندی که با مختصری مواد افزودني انجام ميشود، تبديل به خمير شده و نهايتاً در خشک کن سامانه که با بهره گيری از سنسورهای آلتراسونيک کار ميکند، خشک ميشوند. خروجي اين بخش، پودری شبيه به خاک اره و با رفتاری مشابه آن است که از آن به عنوان فيلر (پرکننده) صنعتي استفاده کرديم و در مغز ام.دي.اف و کارتن سازی مورد استفاده قرار داديم وجواب گرفتيم.
بخش دومي که در اين سامانه وجود دارد؛ بخش تبديل شيرابه های مایع به ریزدانه های جامدی است که بعنوان ماده اوليه توليد موزاييک، بلوک سيماني، سنگ مصنوعيو زيرسازی راه استفاده شده است. به اين ترتيب سامانه بي.تي.آر هيچگونه خروجي ديگری نداشته و در اصطلاح بصورت کاملاپاک و بسته عمل ميکند. لازم به ذکر است که هم فرايند کارکرد سامانه و هم محصولات نهايي آن توسط مراجع ذی صلاح از قبيل سازمان حفاظت محيط زيست و نظاير آن، مورد تأييد قرار گرفته است.
لطفاً در مورد برنامه های آتي خودتان و سامانه اگر مطالبی دارديد، بيان کنيد.
با توجه به اينکه واحد صنعتي ما به خوبي پاسخ داد، در حال حاضر مشغول معرفي سامانه به شهرداری های مختلف کشور هستيم و اميد واريم علي رغم محدوديت های منابع مالي اين ارگانها، بتوانيم به قرارداد فروش سامانه نزديک شويم. در برنامه های آتي، ما در نظر داريم، سامانه های سيار را که طراحی آنها نيز به اتمام رسيده است، روانه بازار کنيم. به اين ترتيب که سه واحد تريلي، پيش بيني شده است. بر روی يک تريلي، سامانه بازيافت زباله های تر شهری مستقر ميباشد، بر روی تريلي دوم، سامانه تبديل شيرابه ها به ريزدانه قراردارد و سامانه سوم، جهت ارائه خدمات به دو تريلي ديگر از قبيل شستشو، محل استراحت راهبر سامانه و نظاير آن، مورد استفاده است. اين واحدهای سيار برای روستاهای با جمعيت کم، ايده آل بوده و نياز آنها به ايجاد سايتي برای پسماندهای شهری آنها را برطرف ميکند. ضمن آنکه قابليت استقرار رو کارکرد در روستای با دسترسی های نامناسب را دارد.
برنامه های شما بسيار بلند پروازانه است و به نظر ميرسد برای کل زباله های تر کشور، برنامه داريد، ممکن است در اين خصوص، برنامه و نظرتان را بفرمایید.
اجازه ميخواهم برای شفاف سازی بيشتر اين موضوع، آمار مختصری عرض کنم. میزان توليد زباله توسط هر نفر در کشور ما بين 400 تا 680 گرم در روز ميباشد. اگر متوسط توليد زباله در کشور را 500 گرم فرض کنيم، با جمعيت نزديک به 80 ميليون نفر، يعني روزانه در کشور ما حدود 40 ميليون کيلو يا 40 هزار تن زباله توليد ميکنيم که از اين مقدار زباله حدود 50 تا 60 درصد آن زباله های تر شهری است. پس حدوداً روزانه ما در کل کشورمان، نزديک به 20 هزار تن زباله تر توليد ميکنيم. اگر ظرفیت بهينه هر سامانه را 100 تن در نظر بگيريم، کل کشور به حدود 200 سامانه بي.تي.آر نياز دارد. اما جالب توجه است که راهبرد ترسيم شده ما اين نيست. به نظر مجموعه ما، اگر سامانه های مختلفي در کشور نصب و راه اندازی شوند، حس رقابت پذیری ما را بعنوان بخش خصوصي، بيشتر برخواهد انگيخت. لذا راهبرد ما از 200 سامانه مورد نياز کشور، در ايده آل ترين حالت، حدود 20 درصد نياز کشور يعني حدود 40 سامانه ميباشد. چرا که مجموعه ما نياز دارد تا مرتباً بعنوان بخش خصوصي فعال در زمينه مديريت پسماند، طرح های خود را به روز رساني کرده و مرتباً نوآور باشد به همين دليل، با درنظر داشتن ظرفيت خودمان، راهبرد ما برای حدود 20 درصد سامانه های مورد نياز کشور است و 80 درصد مابقي ميتواند به روشهای موجود و يا روشهای نويني ديگری که احتمالا در آينده وارد بازار شوند، مديريت و تبديل و بازيافت گردد.
شما چند بار از مجموعه صحبت کرديد، منظورتان همان بي.تي.آر است؟ لطفا توضيح دهيد.
همانطور که عرض کردم، بنده بعنوان ايده پرداز اوليه و مخترع طرح به همراه گروهي از نخبگان و متخصصين حوزه های مرتبط با سامانه محصولي را عرضه کرديم که به سامانه بي.تي.آر معروف است و شرکت پیشتازان مديريت طرح، مجموعه ای است که تجاری سازی و توسعه تجاری اين مهم را به انجام رسانده و ميرساند. البته منظور از مجموعه در اينجا تمامي موجوديت های ذي نفع در اين موضوع ميباشند. همانطور که ميدانيد، مثلاً در ساخت يک خيابان و يا گذرگاه، تمامي ذي نفعان اين موضوع مورد مطالعه و مد نظر قرار ميگيرند. مثلاً همسايگاني که به دليل تردد کاميونهای راه سازی، دچار ترافيک ميشوند نيز از جمله ذی نفعان به حساب مي آيند. لذا هر موجوديتي که به نوعي به سامانه بي.تي.آر و يا زباله های تر شهری و شيرابه ها مربوط باشد، از نگاه ما از ذي نفعان سامانه بي.تي.آر و به نوعي شريک بي.تي.آر است. مثلا هريک از ما، در مقابل کودکي که در ساحل بازی ميکند و ممکن است زباله ها، به سلامت او خدشه ای وارد کنند مسئول بوده و عملا اين کودک نيز از ذي نفعان اين سامانه و فعاليتهای ما خواهد بود. اين نگاه است که ما را به حرکت درآورده و اجازه توقف و يا دلسردی را به گروه کاريمان نميدهد.
سوال آخر اينکه ارتباط کار شما با اقتصاد مقاومتي چيست و از مردم و مسئولان کشور چه انتظاراتي داريد ؟
در ارتباط با اقتصاد مقاومتي، نظر شخصي خودم را بيان ميکنم. ما وقتي ميگوييم اقتصاد نفتي، يعني اقتصاد مبتني بر نفت و آنچه که از نفت، بعنوان منافع اقتصادی ميتوان انتظار داشت. با اين ادبيات، اقتصاد مقاومتي، يعني اقتصاد مبتني بر مقاومت. اما اين يعني چه؟ وقت شما ايده ای را به ثبت ميرسانيد، دقيقاً حس فرزند دار شدن پيدا ميکنيد. وقتي ما ايرانيها، فرزند دار ميشويم، ديگر سختي کار برایمان معني ندارد. دور بودن از خانواده، محدوديت و نظاير آن فراموش ميشود. تلاش ميکنيم و در راه اين تلاش سختي ها را با شوق و عشق تحمل ميکنيم. در اقتصاد مقاومتي، يعني مقاومت کردن در مقابل کمبود های احتمالي، ناملايمات بيروني، سختيهای احتمالي و نظاير آن. پس کار اقتصادی کردن به اتکای توانمنديهای خودمان، يعني اقتصاد مبتنی بر مقاومت. اين مقاومت تعاريف مختلفي ميتواند داشته باشد. مثلا در کار ما، ممکن است خريد از شرکتها و کشورهای خارجي، خيلي راحت باشد و بسياری از تنشهایی که ممکن است در خريد داخلي پيش بيايد، به دليل تسلط شرکتهای خارجي به ادبيات تجاری، در خريد خارجي پيش نيايد، اما يکي از مصاديق مقاومت همين است. اگر نيت ما کمک به صنعت داخلی باشد، بسياری از ناهمواريهای راه را ناديده خواهيم گرفت چون قصد داريم از راه مقاومت در مقابل ناملايمات، کار اقتصادی کنيم. اين روش کار سخت اما بسيار شيرین است زيرا به وضوح مشاهده ميکنيم که وقتی از تعدادی از نخبگان دعوت به کار ميکنيم، با اشتياق وارد کار ميشوند و انگار خيالشان راحت ميشود که لازم نيست برای کار به کشور ديگری بروند.
اما انتظارات از مردم، فقط نقد کردن ماست. هرچه ما مورد نقد فني و حرفه ای شويم، ارتقا پيدا خواهيم کرد. لذا به شدت از نقد بيشتر از تعريف خوشحال ميشويم. از مسئولان نيز انتظار داريم، به بخش داخلي ايمان داشته باشند و با اعتماد اما با سخت گيری با بخش داخلي کارکنند. حمايت ها از طرحهايي صورت بگيرد که بازار مشخص دارند و موجبات رفع معضلات فعلي را ميکنند. چون اگر طرحي بازار داشته باشد، به راحتي منابع و حمايت های مالي را ميتواند بازگشت دهد. حمايت های مسئولان بايد به مثابه ايجاد شیب برای جوی آب باشد. شما شیب را ايجاد کنيد، آب خودش راه خودش را پيدا ميکند.
گزارش تصویری: