اختصاصی مازند شورا: در دهه فجر امسال 20 فیلم سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر به مدت 10 روز و در 50 نوبت در سینما سپهر ساری اکران شد و در این مدت بیش از سه هزار و 500 نفر برای دیدن فیلم به سینما مراجعه کردند. لذا در حالی که اهالی سینما به پرده سینما سپهر ساری چشم دوخته بودند به نزد «افشین رشیدی» کارگردان تئاتر و فیلمنامه رفته تا با ایشان به گفتگو بنشینیم.
تئاتر زمینه ساز خلق آثار ماندگار سینمایی
وی پیرامون رابطه تأتر با سینما اظهار داشت: معمولا کسانی که از عرصه تئاتر وارد سینما شدهاند، ماندگارتر بودهاند. چراکه در تئاتر تماشاگر شما را با تمام وجود حس میکنند. به جرات میتوان ادعا کرد که بازیگران جوانی که از تئاتر وارد سینما شدهاند هم کارهای بهتر و قابل توجهی ارائه دادهاند و هم کارهای ماندگارتری در کارنامهٔ خود دارند. وقتی بیوگرافی بازیگران جوان را بررسی میکنیم در مییابیم که خیلی از این بازیگران از تئاتر کار خود را شروع کردهاند شهاب حسینی، حامد بهداد، امین حیایی، صابر ابر و هانیه توسلی، هنگامه قاضیانی، بهاره رهنما، نگار جواهریان و ... از مهمترینها آنان به شمار می روند. لذا تئاتر باعث میشود بازیگر پخته شود حس را بشناسد.
رشیدی پیرامون اکران فیلمهای جشنواره بین المللی فجر در سینما سپهر ساری اظهار داشت: اگرچه چندی پیش تحت عنوان سلام سینما 22 هزار مازندرانی رایگان به سینما رفتند اما استقبال از جشنواره بین المللی فیلم فجر نیز با توجه به این که بلیط آن رایگان نبوده است نسبتا خوب بود.
کارگردان تئاتر و فیلمنامه پیرامون مسائل و نارساییهای تئاتر مازندران اظهار داشت: فقدان سالنهای ویژه و اختصاصی برای اجرای نمایش، عدم حضور مسئولین فرهنگی در سالنهای نمایش در هنگام اجرا، بیتجربگی و عدم تخصص مدیران و مسئولین این عرصه و عدم برگزاری کارگاههای تخصصی پیرامون تئاتر و نمایش سبب شده است تئاتر مازندران آنچنان که باید به شکوفایی نرسد.
ضرورت نظر سنجی و نیاز سنجی از مخاطبان
وی ادامه داد: یکی از مهمترین نقیصه در امر تئاتر استان فقدان بانک اطلاعات هنرمندان است. و تاکنون نیز پیرامون این مسئله اقدامی صورت نگرفته است. همچنین عدم استفاده از تجربهی سایر استانها به نحوی که هنرمندان استان تاکنون نتوانستند از نمایشهای سایر استانها دیدار داشته باشند. لذا گسست میان هنرمندان با یکدیگر یکی از دلایل عدم بروز استعدادها و خلق ایدههای جدید در استان میباشد.
افشین رشیدی بیان داشت: یکی از راههای که میتوان بین مخاطب و سالنهای نمایش آشتی ایجاد کرد نظرسنجی از مخاطبان است اما این مسئله در میان برنامههای مدیران مغفول مانده است در حالی که با وجود آداب و رسوم غنی مازندران میتوان با یک نظر سنجی و نیاز سنجی بهترین نمایشهای بومی و محلی را تولید نمود.
ضرورت تاسیس مجمع امور صنفی هنرمندان
تولید کننده چندین فیلم کوتاه اظهار داشت: از سال 78 کار نمایش را به طور حرفهای انجام دادهام طی این مدت 7 مدیرکل را دیدهام واقعیت این است که طی این سالها سازوکاری برای احقاق حقوق هنرمندان در برنامههای مدیران وجود نداشته است. در سالهای اخیر نیز توجه مدیران بیشتر بر همایشها بوده است تا کشف استعدادها و پرورش نیروها، لذا ضرورت تاسیس مجمع امور صنفی هنرمندان بیش از پیش احساس میشود. تا بیش از آنکه دیگران در عرصه فرهنگ و هنر تعیین کننده باشد اهالی فرهنگ و هنر تعیین کننده سرنوشت خویش باشند.
عدم وجود آرشیو تولیدات فرهنگی - هنری
دارنده چندین لوح و دیپلم افتخار افزود: یکی از خسارتهای ناشی از ورود افراد غیر متخصص در عرصه مدیریت فرهنگ و هنر مازندران این بوده است که با وجود تولیدات متنوع و فراوان فرهنگی در مازندران، اما هیچ آرشیوی از این تولیدات وجود ندارد. حال آنکه وجود آرشیوهای فرهنگی و هنری علاوهبر معرفی سابقه عملکرد هنری استان میتواند منبع و مرجعی برای دانشجویان و افراد جدیدی باشد که به این عرصه گام مینهند. اما سالها تجربهی اهالی فرهنگ و هنر مازندران اندوخته نشده است و عملا برای فعالین فرهنگی آینده منابع عملی برای ارائه وجود ندارد. لذا تاکنون صدها نمایشنامه و دهها فیلم کوتاه و اثرهنری مفقود شدهاند یکی از علتهای وقوع چنین ضایعهای آن است که مدیران عرصه فرهنگ و هنر استان مخصوصا طی چند سال اخیر حاضر به شنیدن خواستههای صنفی اهل فرهنگ و هنر نبودهاند و از آنجایی که خود نیز تخصصی در این زمینه نداشتهاند لذا ضمن اینکه تولیدات جدیدی صورت نگرفته است بلکه سوابق هنری استان نیز به علت سوء مدیریت از بین رفته است.
به عنوان مثال طی پنج سال گذشته حتی یک نشست تخصصی با اهالی فرهنگ و هنر صورت نگرفته است واهمهی غیرطبیعی از نشست و برخاست با هنرمندان، عدم پاسخگویی به خواستههای صنفی و منطقی آنان سبب شده است مازندرانی که مملو از متخصصان اهل فرهنگ و هنر میباشد و بیشترین فارغ التحصیلان عرصهی نمایش در کشور را دارد در این عرصه به بن بستهای متعدد برخورد نماید.
مشکلات اقتصادی هنرمندان با عدم موفقیت در جذب سرمایه گذاران بخش خصوصی و بیمهی هنرمندان
افشین رشیدی پیرامون وضعیت اقتصادی اهالی فرهنگی و اقتصاد فرهنگ اظهار داشت: اگرچه سازوکار مشخصی در جذب سرمایهگذاران بخش خصوصی از سوی مدیران وجود ندارد اما یکی از عوامل عدم رونق اقتصاد فرهنگ، نپذیرفتن هنر به عنوان شغل از سوی خود مردم است. حال آن که باید پذیرفت هنرمند باید از طریق تولیدات هنری خود امرار معاش نماید ولی متاسفانه به علت عدم وصول مطالبات اقتصادی اهل فرهنگ و هنر، امروز شاهد افزایش آمار اعتیاد و طلاق در میان خانوادههای هنرمندان هستیم. سوء مدیریت و اختصاص دادن بودجهی تولیدات فرهنگی به سایر بخشها سبب شده است تولیدات هنری به عنوان شغل دوم محسوب گردد. از طرفی اقدام شایستهای برای بیمهی هنرمندان نیز صورت نگرفته است به نحوی که اگر یک هنرمند بخواهد حداقل خانواده سه نفرده خود را از خدمات تامین اجتماعی بهرمند گرداند باید هر سه ماه مبلغی بیش 200 هزار تومان را پرداخت نماید. حال آنکه مسئولین فرهنگی باید با ارائه اصلاح قانون بیمه هنرمندان، شرایط مساعدتری برای اهالی هنر ایجاد نمایند. ناگفته نماند برخی از مشکلات اهالی هنر با وزارت کار و امور اجتماعی نیز با ارتباط میان بخشی میان مدیران فرهنگی استان و معاونت پارلمانی وزیر کار و امور اجتماعی که یکی از پتانسیلهای استان است قابل حل میباشد لذا ضروری است مسئولین فرهنگی استان تمام پتانسیلها و ظرفیتهای مدیران مازندران در سطوح ملی را به کارگیرند.
سرپرست گروه هنری چشمه افزود: در هنر بازنشستگی وجود ندارد اما در تعریف کار و قانون کار، هنرمندان نیز پس از طی سالها باید بازنشسته شوند اما هنرمندانی که تنها به این شغل مشغول بودهاند و از پوششهای بیمهای نیز برخوردار نبودهاند و بودجهی تولیدات هنری و فرهنگی آنان نیز در ایام اشتغال آنان برای سایر بخشها از جمله همایشها هزینه شده است چگونه به ایام بازنشستگی ورود خواهد یافت؟ لذا وضعیت معیشتی و رفاهی هنرمندان در دوران بازنشستگی وخیمتر از ایام و جوانی اشتغال است.
عدم حمایت از تولیدات فرهنگی – هنری
دغدغه اصلی مدیریت فرهنگ و ارشاد استان طی سالهای اخیر بر تعدد همایشها بوده است یعنی تمام توجه و عنایت خود را به سمت و سوی برگزاری همایشها و برنامههای کلیشهای و روتین معطوف کردهاند در حالی که انجمنها و تشکلهای هنری ما در (فیلم، نمایش، شعر و ادب، تجسمی و ...) از منظر بودجه و امور مبنایی، تخصصی و تئوریک در تنگ دستی به سر میبرند و در واقع کاملا رها شدهاند. لذا به سختی و به صورت کاملا خود جوش و مستقل پابرجا ماندهاند. لذا از تولیدات فرهنگی آنچنان که باید حمایت نمیشود و ساز و کار قانونی تفکیک شدهای برای تولید هرگز در نظر گرفته نشده است. به طور مثال در کنگره ابن شهر آشوب وقتی دیدند هزینهها افزایش یافته است، بودجههای فرهنگی شهرستانها را مجددا به اداره کل بازگرداندند که میدانید این خودش یک ضربهی مهلک به رویدادهای فرهنگی و هنری شهرستانها است و به نظرم این ضعفها به دلیل عملکرد نامناسب معاونت اداری و مالی است. ما متاسفانه به جز در مورد مرحوم «کرم زاده» که هم استانی ما هم نبوده است، معاونت اداری مالی شایستهای که حواسش به همه چیز باشد را نداشتهایم. معاونت های مالی در دستگاههای فرهنگی باید در خدمت معاونتهای هنری و فرهنگی باشند. چون دستگاه فرهنگی یک دستگاه الزاما اقتصادی نیست که معاونت مالی قدرتش بالاتر باشد. منتهی در ارشاد این موضوع لحاظ نمیشود و به شکل عجیبی همه چیز بر عکس است.