مازندشورا: 22 اسفند ماه سال جاری انتخاب سال 96 در مازندران کلید خورد . استانی که در طول حیات با عزت جمهوری اسلامی از اهمیت بسیاری چه در حوزه سیاسی و چه در مسائل اجتماعی و فرهنگی برخوردار است .
شورا یک نهاد مدنی انتخابی است که با توجه به پیچیدگی های مدیریت و حکمرانی در دوران کنونی ضرورت خیلی بیش از گذشته دارد ، حتی بیش از آن زمانی که واضعان قانون اساسی با هر برداشتی که نسبت به کارکرد شورا داشتند آن را در قانون اساسی گنجانند .
در دنیای امروز و با درهم تنیدگی حوزه های اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی ، پیچیدگی های مدیریت شهری و محلی به اندازه ای شده که بیش از گذشته ما را به وجود شورا نیازمند کرده است .
با گذشت چهار دوره از آغاز فعالیت شوراهای اسلامی شهر و روستا در حیات پر بار انقلاب اسلامی ، هنوز این شورا نتوانسته نقش اساسی خود که همان مدیریت در عمران و آبادانی محلی است را به نمایش بگذارد.
از اولین شورا به نام بلدیه در اواخر دوران قاجار تا به امروز ، هدف شورا ها ایجاد نهادی برای انتقال مطالبات مردم محلی به مسئولین ، مدیریت محلی ، ارتقای کارآمدی شهرها و روستاها ، بسط و توسعه مردمسالاری و سپردن امور به مردم بود .
می توان به قاطعیت گفت که امروز نهاد شورا در یک روند تکاملی رو به جلو است ، اما در عین حال دارای معایب و کاستی هایی بوده و هست .
مهم ترین کاستی شوراها در پرتو ملاحظات پر رنگ بومی ، محلی و تا حدی خارج از کارویژه های کارشناسی و تخصصی شکل گرفته است و هیچ مکانیزمی برای شناسایی اعضا کارآمد شورا که مسئولیت امر شورا را بر عهده می گیرند و در جهت وظایف آن عمل کنند انجام نگرفته است.
هر فرد یا نامزد بر اساس شبکه انفرادی ، اجتماعی ، تعلقات جغرافیایی و محلی و یا اتصال هایی که با مراکز تاثیر گذار و مراکز قدرت داشته وارد میدان رقابت شده و توانستند آرایی به خود جلب کنند .
چون مکانیزم اولیه معرفی و شناسایی و رقابت وجود نداشته ، افرادی که از شورا خارج می شوند قابل بازخواست و مسئولیت خواهی نیستند که مهم ترین دلیل آن فقدان مکانیزم نهادینه جمعی برای معرفی شناسایی مسئولیت پذیری و یا احزاب است .
با پذیرش این نقیصه ، برای حرکت تکاملی شوراها باید سازو کاری تعریف شود که بتواند افراد شایسته و توانمند به مدیریت محلی و شهری دنیای پیچیده امروز را جذب کند و پاسخگو باشند .
در حال حاضر تعدادی از شهرهای مازندران که از زمره شهرهای بزرگ(نه کلان شهر)شده اند و دیگر عصر شهر های کوچک و محدود که آدم ها ، نامزد ها را از نزدیک می شناختند سپری شده و بنابراین باید مجموعه های تخصصی شکل گیرد که از طریق فیلترینگ مناسب و کارآمد ، اعضا را تشخیص دهند و برای نامزدی شوراها معرفی کنند.
یکی از مکانیزم های کارآمد می توانند احزاب و تشکل های سیاسی باشد که می تواند کمکی کند به شهروندان برای انتخاب اعضای ذیصلاح ، صاحب تجربه ، توان و بینش شناسایی باشد.
در دنیای غرب که قدمت بیشتری در مردم سالاری داشته و وجود سازو کارهای مردم سالارانه در آن از پختگی و جا افتادگی بیشتری برخوردار است ، احزاب یکی از ساز و کار و مجاری شکل گیری شورا ها و معرفی نامزد ها هستند .
در جامعه ایران ، نه احزاب ملی توانستند چنین نقشی را به طور کامل بر عهده گیرند و نه احزاب محلی وجود دارد که به صورت نهادینه بتواند از عهده معرفی نامزد های واجد شرایط و آشنا به حوضه شورا و کار ویژه های آن بر آید .
بر حسب تحولات چندسال اخیر که جامعه ما پشت سر گذاشته ، مشاهده می شود که پیوندی میان تشکل های سیاسی و تشکل های مدنی به اسم شورا در حال شکل گیری است .
جریان های مختلف سیاسی با توجه به درکی که نسبت به اهمیت شورا پیدا کردند( البته این درک نا تمام است و به این معنی که از روزنه صرف سیاسی به آن نگریسته می شود)، اعضا قصد دارند که در قالب های حزبی نامزدهای شورا را معرفی کنند که نسبت به گذشته گامی رو به جلو است و نباید به آن نگاه منفی داشت .
اما باید سعی کرد این نگاه احزاب سیاسی یا جریان های سیاسی به شوراها، با توجه به کار ویژه مهم نهاد شورا که همان مدیریت محلی است صورت گیرد و نه فقط شورا ابزاری برای نمایش پیروزی این یا آن جناح سیاسی و بعد وارد کردن شورا به زد و بندهای سیاسی ظاهر شود .
اگر چنین سازو کارهایی صورت بگیرد شوراها نسبت به تجارب گذشته موفق تر عمل خواهند کرد که البته دشواری هایی هم در این راه وجود دارد .
با همه این دشواری ها گریزی نداریم که این تجربه را پشت سر بگذاریم و به تدریج تمرین کنیم که نهاد مدنی از دل یک فضای رقابتی سالم معطوف به ایفای نقش و وظایف مدیریت های محلی که کاملا متناسب با اقتضای زیست امروز باشد ، شکل بگیرد .
به طور مثال در هیچ دوره ای مسئله محیط زیست (اگر چه در مازندران همیشه مهم بوده)، مسئله ترافیک شهری ، موضوع بی قواره شدن شهر ها و یا تعبیه فضاهایی که بتواند به نیاز فرهنگی شهر و یا محلات پاسخ دهد ، به مانند این دوره مهم و ملموس نبوده است .
این مسایل با گذشت زمان و رشد جمعیتی بیشتر خودنمایی می کنند و مردم نیازمند این هستند که اعضای شوراها نه فقط به دلیل تعلقات سیاسی ، بلکه به دلیل تخصصی و حرفه ای و کارشناسی ، بتوانند برای معضل ترافیک ، مبلمان شهری ، محیط زیست ، بهداشت ، روی مناسبات سالم اجتماعی و مانند آن طرح های کارشناسی ارائه دهند .
قاعده کلی در ارتباط با مازندران این است که نسبت آدم هایی که بر اساس سلایق سیاسی دست به گزینش می زنند نسبت به حجم کل شرکت کنندگان رقم خیلی بالایی نیست و مردم تحت تاثیر ملاحظات مختلف از جمله ملاحظات پر رنگ جغرافیایی ، تعلقات بومی-محلی و عاطفی رای می دهند.
به نظر می رسد تلفیق انتخابات شوراها با ریاست جمهوری تا حد زیادی باعث می شود نقش متغیر سیاسی افزایش یافته و خواه ناخواه تعدادی از نامزدها بر اساس نوعی نگرش های سیاسی که هم جهت یا مخالف با نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری از خود بروز می دهند ، مورد داوری افکار عمومی و شهروندان قرار گیرند.
به عبارتی این فضا نقش آفرینی احزاب یا جریان های سیاسی را در شورا ها پر رنگ تر می کند .
بی دلیل نیست که این بار جناحهای عمده سیاسی کشور هم از مدت ها پیش تمرکز خود را هم زمان با انتخابات ریاست جمهوری به شوراها هم متمرکز کردند و به آشکارا آن را بیان می کنند ؛ یعنی آنها هم به این نتیجه رسیدند که این هم زمانی باعث پر رنگ تر شدن متغیر سیاسی در انتخابات شورا ها خواهد بود .
همچنین جامعه ما یک بستر سیاست زده است . اگر ما دنبال شوراهای کارآمد هستیم لزوماً نباید سیاسی ترین افراد را در این نهاد نامزد کنیم . حزب سیاسی باید کارآمد ترین افراد را متناسب با پست معرفی کند.
شوراها یک نهاد مدنی است و اشکالی ندارد احزاب اصلاح طلب و تشکل های اصول گرا افراد هم فکر خودشان را نامزد کرده ولی از میان همفکران خودشان ، بارزترین ، مجرب ترین و کارآمدترین افراد در ارتباط با وظیفه شورا که همان مدیریت شهری است معرفی کنند .
خبرنگار : رضا غلامی**انتشار دهنده:سید محسن حسن نیا
1899/7335