موج نو نخبگان و نقش آنها در توسعه پایدار شهر ساری

اختصاصی مازندشورا: موج نو اصولاً پدیده ای نسلی و سِنّی محسوب می شود؛ و از منظری دیگر این موج پدیده ای ایدئولوژیک نمی باشد و به دنبال تحمیل خود بر چیزی نیست. موج نو به معنای تغییر مدیران سنّتی و جا خوش کرده در مدرسه پیرمردها است، که هنوز می‌خواهند شهر ساری را بر پایه دعواهای حیدری-نعمتی و همچنین بر اساس الگوی دو قطبی سازی و سناریوی دیو و دلبر به نفع منافع خویش اداره نمایند

اختصاصی مازندشورا: مسعود طبری*- اگر به کلام ولتر مؤمن باشیم که:«صدای مردم، صدای خداوند است»؛ می توانیم بگوئیم که اراده مردم نیز، اراده خداوند است؛ و دمکراسی پژواک مِیل و اراده خداوند در سپهر سیاست می باشد. انتخابات اخیر شورای شهر ساری فارغ از نتیجه اش،
یک پیام واضح و آشکار داشت. تداوم امواج تغییر. مردم ساری خواهان تغییر در تمام مناسبات شهری می باشند. مردم ساری با انتخاب خود اعلام نمودند هرکسی را که با این تغیرات همراه و همصدا باشد، هم نوایی می کنند. مردم ساری خواهان موج نو هستند. موج نو در میان نخبگانِ تصمیم ساز و نخبگان ابزاری شهر.

موج نو اصولاً اصطلاحی است که در عرصه های هنری و بخصوص سینما شنیده ایم. کمتر پیش آمده است که در عالَم سیاست از این اصطلاح استفاده شود. شاید هم هرگز. در علم سیاست ما بیشتر با واژه های نظیر خط سوّم، جریان سوّم و یا نیروی سوّم سروکار داریم.اما نگارنده این سطور، از اصطلاح موج نو در ارتباط با مسئله گردش نخبگان مدیریتی و اِلیت‌های تصمیم ساز و همچنین در ارتباط با گروه های نفوذ نو و مدرن در شهر ساری استفاده می کند. بر اساس این نگرش، موج نو اصولاً پدیده ای نسلی و سِنّی محسوب می شود؛ و از منظری دیگر این موج پدیده ای ایدئولوژیک نمی باشد و به دنبال تحمیل خود بر چیزی نیست. موج نو به معنای تغییر مدیران سنّتی و جا خوش کرده در مدرسه پیرمردها است، که هنوز می‌خواهند شهر ساری را بر پایه دعواهای حیدری-نعمتی و همچنین بر اساس الگوی دو قطبی سازی و سناریوی دیو و دلبر به نفع منافع خویش اداره نمایند. اما از آنجایی که مردم ساری، خواهان تغییر و اصلاح هستند؛ امروز نشانه های تولّد نسل جدید از الیت ها و نخبگان فکری و ابزاریِ مستقل و گروه های ذی نفوذ مدرن آشکارا دیده می شود. این یک واقعیت است که چرخه و گردش الیت ها و نخبگان سیاسی-اجتماعی در شهر ساری آغاز گشته است. و می بایست تلاش شود این روند در برابر خواسته و توان متحجران و واپس گرایان، تقویت، مستحکم سازی و نهادینه گردد.

برای انجام این مهم، در اولین قدم می بایست دلسوزان شهر، با اتخاذ تدابیری از وجود نخبگانِ جوان، با اراده، دارای ایده و برنامه و تفکّر در تمام لایه های بالای مدیریتی استفاده نمایند. همچنین می بایست حصارهای مدیریتی شکسته شود؛ و از ویژه خواری ها و ویژه خواهی های برخی مدیران پریشان احوال و دارای تفکّرات فرسوده و قرون وسطایی جلوگیری شود.  می‌بایست نخبگان جوان شهر، اختلافات حیدری-نعمتی اسلاف خویش را فراموش کنند. و از پتانسیل و جریان ناشی از اختلاف نظرها برای بهتر شدن روند توسعه شهری بهره ببرند. زمانی در یک مدار الکتریکی جریان به راه می افتد، که دو قطب ناهمگون و متضاد داشته باشیم. قطب های هم نام قادر به ایجاد جریان الکتریکی نیستند. این قانون طبیعت است. پس اختلاف نظرها در شیوه های مدیریتی نباید مانعی بر سر راه پیشرفت و توسعه شهر گردد.  بلکه باید جریان توسعه پایدار شهری را تقویت کرده و تداوم بخشد. نخبگان فکری شهر می بایست در همنشینی ها و هم فکری های مستمر خود، به تعبیر دکتر محمود سریع القلم در وهله اوّل روش های عقلایی تحقق اهداف را مشخص کنند؛ و شهر را  از این انسدادی که دچارش گشته است رهایی بخشند. نخبگان جوان شهر می بایست  در فرهنگ سیاست ورزی خود عبارت "معاشرت فکری" با مخالفان را برجسته کرده، و همواره در خاطر داشته باشند. بر این اساس از مهم ترین وظایف نخبگان جوان شهر-به عنوان یک وظیفه دائمی و مهم نخبگان-آسیب شناسی مستمر و دائمی از خود و گذشتگان است. تنها راه شناسایی و دفع سموم مدیریتی ناشی از اندیشه های چرکین، و عقده های رسوب کرده بر لایه های مختلف شهر ساری، و همچنین درک زیان های ناشی از برخی تخریب ها و عملکردهای ناصواب مدیران تاریخ مصرف گذشته، آسیب شناسی و خود-انتقادی دائمی است.

توسعه و توسعه یافتگی امری ذاتی و خودبه خودی نیستند. بلکه امری هدایت شونده و ایجابی می باشند؛ و می بایستی با برنامه ریزی و عقلانیت هدایت شود. امروز خمیرمایه و ملات ساختن یک شهر پیشرفته، زیبا، غنی و شاداب وجود دارد. تنها چیزی که برای تحقق این آرمان به آن محتاج هستیم، یک همّت عالی، مسئولیّت پذیری و کارآمدی نخبگان جوان و عبور از ذهنیت ها و تفکرات پوسیده و نخ نما شده برخی از متنفذین پا به سن گذاشته و واپس گرا می باشد-نه همه بزرگان شهر- که می خواهند در برابر هرگونه تغییر و نو شدن مقاومت نمایند. فکر پیشرفت ساری می بایستی زیباترین فکر نخبگان جوان شهر باشد. بدون تردید اُفق هایِ پیش رویِ شهرمان طلایی خواهد بود. ساری می تواند نگین زیبایی باشد بر پیشانی ایران.

* دانشجوی دکتری جامعه شناسی سیاسی

موج نو شهر ساری ساری