مازند شورا: این روزها اغلب رسانههای کشور به بیان اسامي و فهرست نامزدهای تصدی شهرداری تهران میپردازند. از چپ و راست، نامهای جدید و قديم، رد صلاحیت شدههای شوراها تا اصلاحطلبان و اصولگرایان. حتی از شهردار فعلی تهران نیز خبر میدهند که به صورت محرمانه جلسهای را با رئیس جمهور برگزار کردهاست تا به بنیاد شهید دولت یازدهم برود.
این امر پسندیدهای است که رسانهها به رایزنی و گفتمانسازی درباره شهردار آینده تهران میپردازند یا اینکه منتخبان شورای چهارم شهر تهران را برای انتخاب شهردار شایسته یاری میکنند. اما مسئلهای در این میان وجود دارد که کمتر به آن توجه میشود. از میان رسانههای اصولگرا، میانه و اصلاحطلب، هریک فقط به معرفی نامزدهای خود میپردازند و نه تنها، نامياز نامزدهای جناح رقیب به میان نمیآورند، بلکه بخت او را برای تصدی شهرداری تهران بسیار کمتر از آنچه واقعا هست، در نظر میگیرند. از این رو، یک همسویی در رسانهها میتوان پیدا کرد. یعنی رسانههای اصولگرا از برتری و رای بالای شهردار اصولگرا خبر میدهند و رسانههای اصلاحطلب از رای بالای نامزد اصلاحطلب.
در این میان مسئله فقط این نیست که این رسانهها همه واقعیت را نمیگویند و به نوعی به جانبداری در انتشار اخبار و تحلیلهای خود ميپردازند، بلکه مسئله این است که مخاطبان آنان فقط بخشی از واقعیت را میدانند، آن هم بخشی که مطابق با سیاستهای حزبی و گروهی رسانه مذکور است. حتی در تعیین رئیس شورای شهر هم برخی رسانهها 17 رای اصولگرایان را نادیده میگیرند و عملا مسجد جامعی را با 14 رای رئیس شورا میدانند. این رفتارها ما را وا میدارد که به یک بازنگری در کارکردهای رسانهها بپردازیم و بحث کنیم که آیا رسانههایی که مدعی استقلالند، میتوانند کار حزبی بکنند و واقعیتها را نصفه گزارش دهند؟/ قانون