اختصاصی مازندشورا: میخواهم برای آغاز بهانه روز خبرنگار ، یک بخشی از شعر خوب شاعر کشورمان جناب آقای سید علی صالحی در یادداشتم استفاده کنم و این روزها شبیه حال روز همه ما خبرنگاران است .
سلام!
حال همهی ما خوب است
ملالی نیست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خیالی دور،
که مردم به آن شادمانیِ بیسبب میگویند
با این همه عمری اگر باقی بود
طوری از کنارِ زندگی میگذرم
که نه زانویِ آهویِ بیجفت بلرزد و
نه این دلِ ناماندگارِ بیدرمان!
بی حرفی از ابهام و آینه،
از نو برایت مینویسم
حال همهی ما خوب است
اما تو باور نکن!
خبرنگاری یکی از حرفه های پرمشغله و پرهیجان است که زیاد در جامعه نمود عینی ندارد ، اما تولیدات یک خبرنگار اعم از عکس ، گزارش ، مصاحبه و خبر ، دنیایی از هیجان و التهاب را به همراه دارد که همگان را از مسائل روزمره مطلع می سازد .
خبرنگار ، روزگار خود را به رغم مرارت ها و مشکلات با سلاح برنده ی قلم ، سپر می کند و همچون چراغی تابنده و راست قامت رسالت اصیل خود را به انجام می رساند .
هرچند قبول دارم که گاهی کنجکاوی ها و سماجت هامان کفر خیلی ها را در می آورد اما رسالت حرفه ما دراین است که تاکید کنیم ما بیداریم و نسبت به مسایل مبتلابه جامعه حساس،خلاصه آنکه عالیجنابان حواسشان جمع باشد مو را از ماست بیرون کشیدن “وظیفه” ماست.
خبرنگار، ترازوی دو کفه ای است که در یک کفه ی آن درد و رنج و دغدغه های مردم سنگینی می کند و در کفه ی دیگر مسئولان قرار دارند که حلقه ی اتصال بین دو کفه را سؤالات و پی گیری خبرنگار میسر می کند ، که گاهی بی پاسخ می ماند ؛ پرسشی که باید هزار ترفند، استرس ، اضطراب و گاهی تهدید، از مسئولی پرسید و جواب دست و پا شکسته ای را گرفت و آن را در زمان کوتاه منتشر کرد .
خبرنگار نه شغلی است که به صرف نشستن در پشت میز و یا درآمد بالا مورد توجه باشد و نه در میان عامه ی مردم دارای منزلت اجتماعی است ، بلکه تنها در میان خواص و روشنفکران و افراد تحصیل کرده ی جامعه از جایگاه ویژه برخوردار است . خبرنگار از مسائل و لایه لایه های جامعه پرده بر می دارد که گویی خود نیز در این مسائل تنیده شده است . خبرنگار پل ارتباطی بین مردم و مسئولین است ، که ضمن تذکر و یادآوری به مسئولان ، در مورد اشتباهاتشان در صدد آن است تا از یک طرف اشتباه آنها را اصلاح کند و از طرف دیگر با بیان عملکرد مثبت آنها، روح امید و تعهد را در آنها بدمد .
خبرنگار چشم بیدار جامعه است و هاله ابهام را از مسائل کنار می زند ، خود با ناملایماتی دست و پنجه نرم می کند که در مشاغل دیگری کمتر به چشم می خورد . گاه به او بی احترامی شده ، گاه ابزاری برای ارتقای جایگاه می شود ، گاه سمبلی برای ثبت عملکرد و آمار ؛ و گاه شأنیت وی تا حد هیچ، تنزیل می یابد .
شاید روزانه هزاران نفر از کنار یک اتفاق روزمره در جامعه بگذرند و هیچ توجهی نداشته باشند ؛ اما باز این خبرنگار است که بر اساس وجدان بیدارش می تواند به یک رویداد ارزش خبری داده و آن را بازگو کند . گاهی برای بیان واقعیات جامعه مورد بی حرمتی ها قرار می گیرد که این بی حرمتی ها فقط نتیجه ی بیان آن واقعیت هاست ، زیرا صداقت و صراحت از جمله صفات لازمه ی هر حرفه ای از جمله خبرنگاری هستند . و همین امر امنیت متزلزل شغلی او را به مخاطره می اندازد و به جای سعه ی صدر مدیران و مسئولان ، باید رفتار های متناقض و متفاوت و غیر حرفه ای آنان را تحمل کند .
خبرنگار تنها کسی است که نه از حمایت مالی برخوردار است و نه حمایت معنوی ، با این وجود ، تنها چیزی که اورا وادار به حرکت و تلاش می کند ساختن جامعه ای آرمانی است ؛ که در آن جامعه ، عدالت و سعادت اساس زندگی مسئولان و مردمان آن باشد .
خبرنگار متهمی است که اتهام او بیان خطاهای دستگاههای دولتی اعم از بخش های اداری مالی و …. است و همین بیان صریح ممکن است به تضعیف جایگاه بعضی بیانجامد؛ و کم هزینه ترین دفاع آن ها این است که خبرنگار را متهم کنند؛ خبرنگاری که در آسمان و زمین حتی یک ستاره ی فروزان را نیز ، جز رحمت و نگاه مهربانانه پروردگار ندارد.