مازند شورا: سال 1391 با تمام فراز و نشیب هاي خود به اتمام رسید؛ سالی که از طرف مقام معظم رهبری به عنوان سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی نامگذاری شده بود.
با نگاهی به نامگذاری سالها در چند سال اخیر متوجه می شویم که مسائل اقتصادی در دیدگاه مدیریتی رهبری از اهمیت ویژه ای برخوردار است و در شرایطی که جامعه ما با شدیدترین نوع تحریم های اقتصادی مواجه است، ضرورت برنامه ریزی هدفمند و اقدامات اصولی در حوزه مسائل اقتصادی جامعه بیش از پیش احساس می شود و آنچه نباید مورد غفلت قرار بگیرد این است که اصلاح الگوی مصرف، حرکت های جهاد گونه در حوزه های اقتصادی و حمایت از تولید ملی محدود به زمان ومکان نیست و این اقدامات باید به تفکر قالب جامعه تبدیل شود تا شاهد تحولات چشمگیر در حوزه های مختلف باشیم.
تنظم برنامه های فرا دستی چون سند چشم انداز 20 ساله و اسناد توسعه پنج ساله برای تحقق اهداف بلند مدت نظام امری لازم اما کافی نیست و به نظر می رسد شرط کافی برای تحقق اهداف بلند نظام به وجود آمدن تفکر کار و تلاش مستمر و هدفمند در حوزه های مختلف است که مقام معظم رهبری نيز در پیام های نوروزی خود در چند سال اخیر بدان توجه جدی داشته است.
نامگذاری سال 1392 تحت عنوان سال حماسه سیاسی و حماسه آقتصادی را نیز در همین راستا می توان تحلیل نمود؛ درست است که حماسه سیاسی مقدم بر حماسه اقتصادی ذکر شده اما این بدان معنی نیست که خط و مشی رهبری در حوزه مسائل اقتصادی تغییر کرده بلکه این بخاطر اتفاق بزرگیست که در ابتدای سال 1392 شاهد آن خواهیم بود.
انتخابات ریاست جمهوری و تعیین رئیس دولت یازدهم جمهوری اسلامی ایران وهمچنین انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا که اهمیت آن کمتر از انتخابات ریاست جمهوری نیست؛ و لذا بلافاصله بعد از حماسه سياسي، حماسه اقتصادی را ذکر می نمایند تا هم مردم و هم مسئولین از مسائل اقتصادی جامعه که دغدغه اصلی مقام معظم رهبری است، غافل نشوند.
انتخابات شوراها؛ فرصت ها و چالش ها
به نظر می رسد دلیل استفاده از اصطلاح حماسه سیاسی برای انتخابات سال جاری، علاوه بر آثار ملی و بین المللی که انتخابات 24 خرداد ماه دارد این است که با این انتخابات مردم به نوعی مدیران و برنامه ریزان اقتصادی جامعه را چه در سطح کلان مملکتی و چه در مدیریتهای منطقه ای و محلی انتخاب خواهند کرد و به مدت چهار سال سرنوشت کل کشور و مناطق مختلف آن توسط کسانی رقم خواهد خورد که منتخب مردم هستند و بنابر این خود این حماسه سیاسی در صورت حضور آگاهانه مردم می تواند زمینه ساز یک حماسه اقتصادی نیز باشد.
اين مهم در صورتي محقق مي شود كه نخست مردم افرادی متخصص را انتخاب نمایند و دوم آنكه تفکری جامع نگر و دوراندیش داشته باشند تا بتوانند با ایجاد تعامل بیشتر و با برنامه ریزی و حرکت در راستای اهداف سند چشم انداز نظام، زمینه ساز رشد و توسعه متوازن جامعه از نظر اقتصادی باشند.
اگرچه این تفکر هم در مورد انتخاب رئیس جمهور و هم در انتخاب شوراهای اسلامي شهر و روستا باید مد نظر مردم باشد اما از آنجايی که در مورد معیارهای انتخاب رئیس جمهور در رسانه های مختلف صحبت می شود و کارشناسان و صاحب نظران در این مورد بیشتر خواهند گفت؛ لازم است راجع به اهمیت این انتخابات در شوراهای محلی تاکید جداگانه اي صورت گيرد.
در طی چند دوره گذشته شوراها متاسفانه عملکرد شوراهای شهرها به امور شهرداری ها معطوف شده به گونه ای که بعضا به شوراهای شهرداری ها تبدیل شده اند تا شوراهای شهر، اما به نظر می رسد اگر اعضای شوراهای شهر و روستا که توسط مردم انتخاب می شوند به دور از گرایش های صنفی و گروهی و قومیتی، افرادی متخصص از رشته های مختلف باشند می توانند منشاء تحولات چشمگیری در عمران و آبادنی شهرها و روستاها شوند.
واقعیت تلخی که در مورد شوراهای شهر و روستا و به خصوص شورای شهرها وجود دارد این است که برخی قوانین مربوط به شرح وظایف و حدود اختیارات شوراها یا به درستی عمل نشده و یا آنکه ناقص عمل شده است.
در اين زمينه لازم است نمایندگان منتخب مردم در شوراهای آینده انتظارت مردمی از مسئولین محلی را به طور جدی مطالبه نمایند تا مسئولین در جهت خواست مردم، زمینه ساز رشد و توسعه مناطق مختلف استان باشند.
واقعیت تلخ دیگری که شوراها را بعضا ناخواسته به سمت و سوی خاصی سوق داده مشکلات مالی شهرداری ها است؛ به گونه ای که در گذشته به دلیل سوء مدیریت ها و عدم نظارت ها، مسئولینی که در شهرداری ها مسئولیتی داشته اند بدون حساب و کتاب دست به استخدام های غیراصولی و غیرمنطقی زده اند و امروز بدنه نیروی انسانی شهرداری بسیار بزرگ شده و حتی در پرداخت حقوق پرسنل خود با مشکلات جدی مواجه هستند تا چه رسد به بودجه های عمرانی و آبادنی شهرها.
این درصورتی است که اگر شهرداری ها بخواهند با برون سپاری خدمات شهری همین خدمات را به شهروندان ارائه نمایند بدون شک با کمتر از 30 درصد نیروهای موجود و با کیفیتی بالا این خدمات قابل ارائه است.
نتیجه چنین اتفاقاتی این شده است که شوراهای شهرها بیشتر از آنکه زمینه ساز رشد و توسعه شهرها باشند، ناخواسته و بعضا نادانسته مانع رشد و توسعه شده اند؛ زیرا تمام هم و غم آنها معطوف شده به اینکه بتوانند در کوتاه مدت پاسخگوی هزینه های بالای مدیریت شهری باشند غافل از اینکه این رویه در بلند مدت به بن بست خواهد رسید و مانع توسعه شهرها می شود.
به عنوان مثال افزایش حریم محدوده خدمات شهری صرفا با این هدف که واحدهای تولیدی و صنعتی در داخل حریم قرار بگیرند تا بتوانند عوارض آنچنانی ساخت و ساز و عوارض خدمات شهری از آنها مطالبه نمایند، باعث شده که رغبت کمتری برای سرمایه گذاری ها در شهرهای ما ایجاد شود و بسیاری از سرمایه گذاران عطای سرمایه گذاری در استان را به لقایش می بخشند.
یا مطالبه عوارض ساخت و سازهای غیراصولی بدون کار کارشناسی باعث شده که انگیزه و رغبتی برای ایجاد مراکز بزرگ تجاری و خدماتی در شهرها وجود نداشته باشد و علیرغم گذشت 10 سال از تاسیس استان کمترین تغییری در چهره شهرهای ما مشاهده نمی شود.
مصداق ها در این زمینه زیاد است که فرصت طولانی تری را می طلبد اما به هر حال به نظر می رسد مردم در انتخابات آینده شوراهای محلی وظیفه ای بس خطیر دارند و بسیار خوب است که به این مهم توجه داشته باشند که صرف تعلق خاطر صنفی و گروهی و جناهی و قومیتی دست به انتخاب نزنند و تلاش کنند کسانی را انتخاب کنند که بیشتر از آنکه با تفکرات خاص خود مانع توسعه باشند بستر ساز و زمینه ساز رشد و توسعه مناطق مختلف استان باشند و در پايان دوره مسئوليت آنها شاهد تحولاتی چشمگیر در چهره شهرهای استان باشیم./ مهر