مازند شورا: در ماجرای احداث پالایشگاه در مازندران آن هم به بهانه ایجاد 2 هزار فرصت شغلی به گفته مسئولان نکات قابل تأملی وجود دارد که عدم توجه به آن شاید با تحقق این پروژه کام مازندرانی‌ها را برای همیشه تلخ کند.

مازند شورا: شاید این ضرب‌المثل قدیمی را بسیاری شنیده باشند که می‌گوید «بعضی‌ها از هول حلیم تو دیگ می‌افتند»، حال این ضرب‌المثل شده شرح حال ما مازندرانی‌ها که بعد از مدت‌ها عقب‌ماندگی صنعتی یک دفعه می‌خواهیم راه 100 ساله را یک‌شبه طی کنیم و با احداث چند واحد صنعتی بزرگ نظیر پالایشگاه و پتروشیمی کلاس صنعتی شدن بدهیم و در این میان هم عده‌ای به نوای سیاسی برسند و لاجرم به مناصب بالاتر.

شاید تا همین جای مطلب هم برخی بر ما خرده گرفته و ما را ضد توسعه بخوانند اما واقعیت آن است که هیچ مازندرانی مخالف توسعه پایدار استان خود نیست و در این فرآیند از هیچ کوششی فروگذار نخواهد کرد که اگر جز این باشد در سلامتی عقلانی او باید تردید کرد.

با این وجود در ماجرای پرطمطراق احداث پالایشگاه در مازندران آن هم به بهانه ایجاد مثلا  2 هزار فرصت شغلی به گفته مسئولان نکات قابل تأملی وجود دارد که عدم توجه به آن شاید با تحقق این پروژه کام مازندرانی‌ها را برای همیشه تلخ کند.

 * سئوال اساسی این است آیا واقعاً فضای زیست محیطی مازندران و اکوسیستم‌شکننده آن تحمل آلودگی‌های شیمیایی ناشی از احداث صنایع بزرگ آلاینده نظیر پتروشیمی و پالایشگاه را دارد؟ اگر این‌گونه است چگونه پس از سال‌ها هنوز مسئله آلودگی‌های ناشی از پسماندهای جامد و مایع که ناشی از فرآیند فعل و انفعالات روزانه صنایع کوچک و زباله‌های خانگی است، در مازندران حل و فصل نشد، آیا این امر دلیلی بر محدودیت فضای زیست محیطی و الزامات مربوط به آن نیست؟

 آیا امروزه در مازندران نقطه‌ای را می‌توان یافت که از آلودگی‌های زیست محیطی مبری باشد؟

 تقریباً تمامی عرصه‌های طبیعی، گردشگری، زیست محیطی استان از سواحل دریا و حاشیه رودخانه‌ها گرفته تا حواشی جاده‌ها و محورهای مواصلاتی و فضای شهری و روستایی گرفتار انواع آلودگی‌های شیمیایی و بیولوژیک است.

با این وجود شگفت‌انگیز نیست که برخی مدیران و نمایندگان که با اصرار و پافشاری طاقت‌فرسا و البته به مدد لابی‌های سیاسی موفق به اخذ مجوز سازمان حفاظت از محیط زیست شدند اینک سودای احداث پالایشگاه را راهکاری برای خروج استان از بن‌بست توسعه‌نیافتگی می‌دانند؟

* شاید به گمان برخی از طرفداران نظریه احداث پالایشگاه مازندران با کشورهای اروپایی مقایسه شود و همین قیاس مبنای طرح چنین نظریه‌ای قرار گیرد.

آنچه مسلم است در پاسخ به طرفداران این نظریه باید گفت که کشورهای اروپایی دقیقاً از سر ناچاری به دلیل نداشتن مناطق کویری و عاری از پوشش گیاهی آن هم با رعایت ده‌هاگونه استانداردهای بین‌المللی به احداث پالایشگاه و مجتمع‌های شیمیایی در کشور خود اقدام کرده‌اند.

یقیناً اگر در هر یک از ممالک اروپایی استان‌ها و گستره‌های عاری از پوشش گیاهی و رودخانه به عبارت دیگر نظیر کرمان، یزد، سمنان و خراسان وجود می‌داشت آنها هرگز در مناطقی که از نظر زیست محیطی ریسک بالایی دارد پالایشگاه و پتروشیمی احداث نمی‌کردند.

با این توصیف حال این سئوال مطرح می‌شود که آیا با وجود استان‌هایی که از نظر شرایط و معیارهای زیست محیطی و اکولوژیک تطابق و سازگاری بیشتری با احداث مجتمع‌های شیمیایی دارند چه ضرورتی دارد که این‌گونه صنایع در استان‌های شمالی به ویژه مازندران که در حال حاضر از انواع آلودگی‌های زیست محیطی رنج می‌برد، پایه‌گذاری شود.

 *مسئله دیگر آنکه اگر احداث پالایشگاه و پتروشیمی می‌توانست به بحران بیکاری در استان‌ها پایان دهد چرا این اتفاق میمون در استان‌هایی که هم اینک از این نعمت بهره‌مند هستند روی نداده است مگر یک واحد پالایشگاهی یا پتروشیمی چقدر می‌تواند شغل ایجاد کند که جوابگوی اشتغال دستکم 200 هزار بیکار مطلق و عمدتاً کم‌سواد و فاقد تخصص مازندران باشد که مسئولان مربوطه استقرار پالایشگاه را یگانه راهکار ایجاد اشتغال در استان فرض کردند.

 * به اعتقاد کارشناسان، مازندران با عنایت به ظرفیت‌ها و قابلیت‌های طبیعی و انسانی به خودی خود در صورت سرمایه‌گذاری و بهره‌وری بهینه از شرایط و امکانات، به مراتب بیش از ده‌ها پالایشگاه و مجتمع پتروشیمی قابلیت اشتغالزایی و تولید ثروت دارد.

آیا بهره‌وری درست از 330 کیلومتر سواحل استان که به اعتقاد کارشناسان در صورت سرمایه‌گذاری مناسب هر کیلومتر می‌تواند برای یک هزار نفر شغل پایدار ایجاد کند نمی‌تواند گزینه‌ای مناسب برای جایگزینی ایجاد پالایشگاه باشد؟

 آیا ایجاد، توسعه و بهسازی صنایع تبدیلی کوچک و متوسط که عمدتاً مواد اولیه آن از تولیدات کشاورزی تامین می‌شود و سازگاری مطلوبی با محیط زیست استان هم دارد نمی‌تواند جایگزینی برای پروژه آلاینده باشد؟

 در پایان به دور از هرگونه قضاوت رسانه‌ای پیشنهاد می‌شود طرفداران نظریه احداث پالایشگاه در مازندران منافع دراز مدت ساکنان صبور و سختکوش استان را فدای منافع کوتاه مدت فردی و گروهی خود نسازند و باور کنند مخالفت‌های طویل‌المدت سازمان حفاظت محیط زیست در عدم صدور مجوز احداث پالایشگاه در مازندران اقدامی کارشناسانه و مبتنی بر اصول زیست محیطی است.

خلاصه کلام اینکه پالایشگاه برای محیط زیست مازندران به مثابه سمی مهلک است، از مسموم ساختن آب، خاک و هوای مازندران جلوگیری کنیم.

----------------------------------

گزارش از کوروش غفاری چراتی

پالایشگاه ،ساری، بهشهر، محیط زیست