مازند شورا: میگویند برخی حافظه تاریخیشان ضعیف است اما اهالی رسانه حتی اگر حافظه تاریخی ضعیفی هم داشته باشند بایگانیها یاریشان میکند که همه چیز را به یاد بیاورند.
به همین دلیل ما یادمان هست که سالهای گذشته در چنین روزهایی چه اتفاقی افتاد، چه وعدههایی داده شد، چه قراری گذاشته شد و چه برنامهریزیهایی انجام شد، از این رو قرار گذاشتیم هر از گاهی به یاد مسئولان بیاوریم که سالهای گذشته در چنین روزهایی چه قراری با مردم گذاشتند، چه گفتند، چه کردند تا ما دست کم حافظه تاریخیشان را تقویت کنیم و به یادشان بیاوریم آنچه را از یاد بردهاند.
در نخستین بازخوانی از این مجموعه به پروژههایی فراموش شده پرداختهایم که دست کم یک دهه از آئین کلنگزنی آنها میگذرد!
نمایشگاه بینالمللی ساری فقط در حد تابلو
از روزی که آیتالله طبرسی نماینده ولی فقیه در استان و پنجهفولادگران استاندار وقت مازندران کلنگ آغاز عملیات اجرایی پروژه نمایشگاه بینالمللی استان را در محور خزرآباد ساری بر زمین کوبیدند تقریبا 9 سال میگذرد.
یادم هست در آن روز گرم بهاری که جمع کثیری از مدیران ارشد استان نیز حضور داشتند، آیتالله طبرسی قبل از کلنگزنی به شوخی یا جدی به میرلوحی معاون برنامهریزی وقت استانداری مازندران گفت که امیدواریم سال آینده در چنین روزی مراسم افتتاحیه این نمایشگاه برگزار شود.
و از آن روز تاکنون نه تنها مراسم افتتاحیه این پروژه مهم برگزار نشد بلکه هنوز عملیات اجرایی آن نیز آغاز نشده و همه اقدامات اجرایی این پروژه بزرگ تنها در تندیس سَر دَر و تابلویی خودنمایی میکند که نماد مدیریتهای مبتنی بر روزمرگی از گذشته تاکنون بوده است.
از پروژه رویایی پیلکا تا دهکده گل و گیاه
با مراجعه به بایگانی حافظه و مرور خاطرات گذشته به روزهایی نه چندان دور میرسیم.
باز هم به عصر یک روز تابستانی تقریباً 10 سال پیش و در غروب دلانگیزی که آیتالله طبرسی این بار به اتفاق غلامرضا انصاری استاندار وقت مازندران در محور ساری ـ قائمشهر کلنگ پروژه به اصطلاح چند میلیاردی تفریحی و توریستی بخش خصوصی «پیلکا» را بر زمین کوبیدند.
اما از آن پروژه عظیم چند میلیاردی هم فقط یک تابلوی بزرگ برپا شد که چند ماه بعد نیز برای همیشه از نظرها ناپدید شد اما این همه ماجرا نبوده و نیست چراکه از زمان کلنگزنی یکی از بزرگترین پروژههای اقتصادی استان یعنی دهکده و پایانه گل و گیاه مازندران در منطقه چپکرود جویبار نیز سالها میگذرد.
از آن عصر تابستانی که حجتی وزیر وقت جهاد کشاورزی کلنگ این پروژه بزرگ را در معیت مقامات ارشد استان بر زمین کوبید بیش از 11 سال میگذرد و تاکنون به جز یک کلبه ویرانه مردم منطقه چیزی به نام عملیات اجرایی را مشاهده نکردند.
شاید شما به یادتان نیاید اما ما یادمان هست که گروههای زیادی از جوانان تازه فارغالتحصیل کشاورزی به امید احداث این پروژه اقتصادی عظیم، دار و ندارشان را به همراه تسهیلات بانکی برای ایجاد گلخانههایی هزینه کردند تا تولیداتش را از طریق همین پایانه صادر کنند و خوابهای خوشی که هرگز تعبیر نشد و این روزها وقتی که برخی از مقامات استان از تعلیق اجرای این پروژه به دلیل ناکارآمدی سرمایهگذار سخن میگویند در مییابیم که روند کلنگزنی و اجرای پروژههای مهم اقتصادی در مازندران چقدر به هم شباهت دارد و گویا این شباهت کسالتآور دولت اصلاحطلب و اصولگرا نمیشناسد و انگار هر دولتی که بیاید ناکارآمدی در برنامهریزی و اجرای پروژههای مهم اقتصادی استان کاملا نهادینه شده است.
از پالایشگاه ساری تا گودزیلای 3 بعدی
و البته فهرست اینگونه پروژهها میتواند ادامه داشته باشد، همین پالایشگاه ساری که با چه بوق و کرنایی آئین گشایش ساختمان اداری آن را در خیابان پیوندی با حضور مقامات ارشد استان برگزار کردند، یا کمربندی ساحلی دو طبقه که احیاناً کلنگ آن در آیندهای نه چندان دور به زمین زده خواهد شد و یا شهر بازی مرکز استان که نوه و نتیجهمان بر روی سرسرههای دیجیتالی آن خواهند لغزید و سوار بر قطار الکترونیکی آن از تونلهایی عبور خواهند کرد که گودزیلای سه بعدی برایشان زبان در آورد!
به هر تقدیر فارغ از هر رویکرد سیاسی و انگارههای جناحی تاکید میکنیم که روزها یکی پس از دیگری سپری میشوند، روزهای عمر ساکنان این خطه است که از ورای سیاست روزمرگی مسئولان به سختی هر چه تمامتر و در بدترین شرایط اقتصادی سپری میشود و انگار برای تحقق حداقل آرزوهای معقولانه مردم استان زمانی را نمیتوان متصور بود، گویا ساکنان استان زرخیز مازندران به قول یکی از مسئولان همچنان باید چوب نجابت و صبوری خود را از یک سو و پنداشتهای غلط مسئولان و برنامهریزانی را بخورند که هنوز معتقدند مازندرانیها نسبت به ساکنان سایر نقاط ایران روزگار خوبی را سپری میکنند!
حقیقت غیرقابل انکار در این مقوله آن است که استان مازندران به هیچ رو شایسته و سزاوار روزگار اقتصادی این چنین تراژیک نیست و همگان به درستی میدانند که مازندران در قیاس با استانهایی چون کرمان، یزد و سمنان که در پرتو لابیهای سنگین نمایندگان و مدیران متنفذ خود همه ساله سهم بیشتری از بودجه را به خود اختصاص میدهند، توسعه نیافتهتر و عقب ماندهتر است و این همه را باید محصول نگاه تبعیضآمیز مسئولان و برنامهریزان اقتصادی، سوء مدیریتهای اعمال شده از گذشته تاکنون و مهمتر از همه محصول نجابت بیمثال مردم شریف استان دانست که در روزگار توزیع دلارهای 7 تومانی با احترام به قانون غیرعلمی ممنوعیت استقرار صنایع و درک شرایط سیاسی کشور آگاهانه پذیرفتند که برای صیانت از منافع ملی از حقوق مشروع خود چشمپوشی کنند و به این سان شاهد شکوفایی اقتصادی استانهای دیگر و در جا زدن مازندران باشند.
در چنین شرایطی انتظار قاطبه مردم استان از همه دولتمردان و به ویژه نمایندگان خود در خانه ملت آن است که عقبماندگی استان مستعد مازندران را در پرتو سیاستهای علمی، کارشناسی و با اختصاص اعتبارات ویژه جبران و خط پایان گسترش فقر و نابسامانی در این سرزمین رویایی را به درستی ترسیم کنند تا ساکنان این خط زرخیز از بنبست توسعهنیافتگی رهایی یابند که این حق مازندران است.
کوروش غفاری چراتی