مازند شورا: در مواجهه با تضییع شدن حق فارغ از متوسل شدن به خشونت یا کوتاه آمدن و خودخوری راه سومی وجود دارد که به گفته جعفر بای، جامعهشناس، در جوامع با سطح بالای فرهنگ وجود دارد به نام جرات ورزی.
حتما برایتان پیش آمده که در مواجهه با شرایطی به عینه میبینید حقتان دارد ضایع میشود، مثلا در صف طویلی ایستادهاید اما شخصی به راحتی و بدون آنکه متحمل سختی ایستادن طولانیمدت در صف شود جلو میرود و کارش را انجام میدهد و به راحتی آب خوردن از مقابل چشمان کلی انسان منتظر در صف عبور میکند! یا مثلا باید برای کنفرانس یا جلسه کاری مهم یا عقد یکی از اعضای خانوادتان راس ساعتی خاص در شهری دیگر حضور یابید. اما متاسفانه پرواز شما به ۴-۵ ساعت تاخیر انجام میشود و در این میان حتی یک نفر هم نیست که توضیحی بابت تاخیر بدهد یا یک معذرتخواهی خشک و خالی کند. در این شرایط چه عکسالعملی را نشان میدهید؟ ساکت از کنار آن میگذرید یا به دعوا و درگیری و خشونت متوسل میشوید یا …؟
به اعتقاد دکتر محمود گلزاری، روانشناس، بیشتر افراد در این مواقع یا به خشونت متوسل میشوند یا کوتاه میآیند؛ این یعنی نیاموختن مهارت ابراز وجود در جامعه، چنانچه ایشان عتقد است:« مسئله ابراز وجود در جامعه مسئله بسیار مهمی است یعنی افراد در جامعه بدانند بهترین شیوه برای گرفتن حقشان و گفتن حرفشان نه خشونت است نه کوتاه آمدن و خودخوری.»
یکی از یکی از مهم ترین مهارتهای زندگی که امروزه خیلی از انسان ها با آن درگیر هستند مهارت “ابراز وجود و جرات ورزی” است.این مهارت، یک رفتار بین فردی است که شامل ابراز صادقانه و نسبتاً رک افکار و احساسات میباشد، به نحوی که از نظر اجتماعی مناسب بوده و احساسات و آسایش دیگران نیز در آن مد نظرباشد به طور کلی جراتمندی را میتوان توانایی ابراز صادقانه نظرات، احساسات و نگرشها بدون احساس اضطراب دانست.
جراتمندی همچنین شامل دفاع فرد از حقوق خود میباشد، به شکلی که حقوق دیگران پایمال نشود.
متاسفانه در جامعه ما بیشتر افراد در مواجهه با شرایطی مثل آنچه در بالا ذکر شد به جای اقدام به ابراز وجود بیشتر متوسل به دو راه منفی برخورد پرخاشگرانه (در این نوع ارتباط فرد با تهدید کردن و تضییع حق دیگران توهین آمیز برخورد می کند) یا برخورد منفعلانه (دراین نوع ارتباط فرد با عذر خواهی افراطی و کوچک انگاری خود تمامی افکار، احساسها و حقوق شخصی خود را به نفع طرف مقابل نادیده می گیرد) میشوند.
جالب آنکه به گفته گلزاری «این دو راه در نهایت به هم تبدیل میشوند. فردی که در مقابل گرفتن حقش کوتاه میآید و خودخوری میکند یا فردی که دائما داد و فریاد و کتککاری میکند تا به حقش برسد. ثابت شده کوتاه آمدنهای بسیار در نهایت مثل فنری فشرده باز میشود و به خشونتی شدید تبدیل میگردد.»
اینکه بسیاری از افراد در جامعه این مهارت را نیاموختهاند شاید اظهارنظر درستی باشد اما اینکه بخواهیم بگوییم کلا در جامعه افراد این مهارت را نمیدانند کاملا اشتباه است زیرا گاهی در اطرافمان افرادی را میبینیم یا درباره آنها از دیگران میشنویم که با یک حرکت کوچک چنان مهارت ابراز وجود را به نمایش میگذارند که به نوعی پیشگام یک حرکت درست اما نادر در جامعه میشوند.
نحوه جدید اعتراض به تاخیر در پرواز هواپیما
مثل مسافران پرواز هواپیمایی زاگرس که قرار بود چند هفته پیش قرار بود از فرودگاه مهرآباد عازم فرودگاه بینالمللی شهید هاشمینژاد مشهد شود، اما بعد از چهار ساعت تاخیر پرواز کرد و همین موضوع باعث شد تعدادی از مسافران در اعتراض به این موضوع در فرودگاه مشهد، حدود یک ساعت در صندلیهای خود نشسته و از هواپیما پیاده نشوند. در ادامه برای حل این موضوع مدیرکل فرودگاههای خراسانرضوی در هواپیما حاضر شده و ضمن عذرخواهی و قول پرداخت ۵۰ هزار تومان خسارت به مسافران، آنها را مجاب کرده که هواپیما را ترک کنند.یکی از مسافران این پرواز با تایید این اتفاقات گفته بود: ساعت ۱۵:۴۵ از طریق سیستم اطلاعرسانی فرودگاه مهرآباد اعلام شد که پرواز تهران – مشهد به دلیل نقص فنی هواپیما به ساعت ۱۸ موکول شد که یک عده از مسافران به دلیل اتلاف وقت یا قرار کاری مهم، نسبت به تاخیر این پرواز معترض میشوند ولی پاسخی غیر از نقص فنی هواپیما و عدم رسیدن به موقع هواپیما از مشهد، در جواب اعتراض خود نشنیدند.
وی افزوده بود: ساعت ۱۷:۳۰ طی صحبت مسافران با مدیریت ترمینال و سرپرست زاگرس اعلام شد که پرواز ساعت ۱۸:۳۰ انجام میشود که این موضوع روی سیستمهای اطلاعرسانی فرودگاه اعلام شد و بنا شد مسافران برای دریافت کارت پرواز خود مراجعه و سپس اقدام به سوارشدن بر هواپیما کنند اما این بار نیز تا ساعت ۱۹ پرواز انجام نشد و این بار گفته شد هواپیما نقص فنی داشته و مشخص نیست چه زمانی پرواز انجام شود.این مسافر با گلایه از برخوردهای نامناسب در فرودگاه مهرآباد تهران طی زمان تاخیر گفته بود: متاسفانه این مدت در فرودگاه سرگردان بودیم و هیچ پاسخ درستی به ما داده نشد تا اینکه بالاخره ساعت ۲۰:۱۵ دقیقه پرواز با تاخیری چهار ساعته از سوی تهران به مشهد انجام شد و ساعت ۲۱:۳۰ در فرودگاه بینالمللی شهید هاشمینژاد مشهد به زمین نشست.وی اظهار کرده بود: پس از توقف هواپیما در فرودگاه مشهد، از جمعیت ۱۵۰ نفری این پرواز، حدود ۷۰ نفر از مسافران اقدام به پیاده شدن از هواپیما نکردند تا زمانی که محمدباقر قاسمزاده، مدیرکل فرودگاههای خراسانرضوی داخل هواپیما حاضر شده و اقدام به عذرخواهی از مسافران این پرواز کرد و بنا شد به هرکدام از مسافران این هواپیما برای جبران خسارت، ۵۰ هزار تومان پرداخت شود.
جرات ورزی راه بهتر از کوتاه آمدن یا خشونت
نتیجه اینکه در مواجهه با تضییع شدن حق فارغ از متوسل شدن به خشونت یا کوتاه آمدن و خودخوری راه سومی وجود دارد که به گفته جعفر بای، جامعهشناس، در جوامع با سطح بالای فرهنگ وجود دارد به نام جرات ورزی. بای در همین زمینه معتقد است: «در مرحله ابراز وجود فرد برای اثبات خویش و به رخ کشیدن خود با جرات دست به اقداماتی میزند تا حقوق تضییع شده خویش را با تلاش فراوان کسب کند. ابراز وجود آنجایی است که من نوعی به عنوان عضوی از این جامعه حقوق بحقی را میخواهم و زمانی که آن حق دارد تضعیف میشود، میتوانم اعتراض کنم که این با خشونت متفاوت است.»
اقدام بجای مسافران پرواز هواپیمایی زاگرس تا حدی جالب توجه بود که تنها به فاصله یک ماه و چند روز حالا بار دیگر این رویداد تکرار شد تا کسی نتواند واکنشهای بروز کرده را جرقهای گذرا بخواند و از کنار آن به سادگی بگذرد. این بار نیز قضیه به دلیل تاخیرهای بیحد و حساب یک پرواز داخلی اتفاق میافتد. مسافران پرواز مشهد ـ تهران شرکت هواپیمایی «آتا» که قرار بود ساعت ۲۲:۴۰ انجام شود، با چهار ساعت تأخیر در ساعت ۰۲:۴۰ شنبه به سمت تهران راهی میشوند در نتیجه تعداد قابل توجهی از مسافران طی هماهنگی با هم و به جای اعمال رفتارهای پرخاشگرانه یا کوتاه آمدن در مقابل تاخیر ۴ساعته پرواز، بعد از رسیدن به مقصد از هواپیما خارج نمیشوند. هرچند شاید به اعتقاد برخی این اقدام اعتراضی نه دیر رسیدن مسافران را توجیه میکند و نه هزینهای که برای خرید بلیط پرداخت کردهاند اما تبعات پیاده نشدن مسافران از هواپیما برای شرکتهای هواپیمایی سنگین است، زیرا مسلما آن هواپیما و مسئولانش را با مشکلات متعددی روبهرو خواهد کرد از جمله اختلال در برنامههای پرواز آن شرکت و …
بای در این باره میگوید: «مسافران این پروازها تکلیف خود در پرداخت هزینه خرید بلیط را به درستی انجام دادهاند اما هواپیما تاخیر میکند.پس این حق مسافران است که اعتراض کنند. به اعتقاد من اقدام مسافران این دو شرکت هواپیمایی و پیاده نشدن آنها کاملا حرکت بجایی بوده هرچند ممکن است مسافرانی در آن پرواز باشند که تاخیر پرواز موجب ضرر و زیان به آنان شده باشد و با پرداخت ۵۰ هزار تومان خسارت یا پیاده نشدن از هواپیما جبران نشود. مثلا تصور کنید مسافری قصد دارد در یک دادگاه شرکت کند اما تاخیر در رسیدن او موجب شود رای به ضرر او داده شود .در اینجاست که مسئله ابراز وجود مطرح میشود و فرد میگوید فلسفه پرواز من شرکت در سمینار یا دادگاه مهمی بوده که تاخیر در رسیدن موجب از دست رفتن فلسفه سفر میشود. »این جامعهشناس تاکید میکند: «ابراز وجود زمانی اتفاق میافتد که انسان در جایگاهی که هست ارزش و قیمت وجودی خودش را به رخ طرف مقابل بکشاند. به عنوان مثال بیمه. من معتقدم بیمه نوعی کلاهبرداری است. بیمه قراردادی دوسویه است که بیمهگر تعهداتی را در مقابل بیمهگذار متعهد میشود در حالی که بیمهگذار هیچ گاه از وظایف واقعی بیمه و بیمهگذار مطلع نمیشود.»
اقدام اعتراضی و بجای تقریبا همزمان مسافران دو پرواز شاید روزنه امیدی باشد برای اینکه یاد بگیریم چگونه به جای متوسل شدن به خشونت یا کوتاه آمدن و خودخوری کردن، در مواقعی که فرد یا افرادی در حال پایمال کردن حق ما هستند با راه و روش درست اعتراض و ابراز وجود حق از حق خود دفاع کنیم. کاری که بیشک در صورت فراگیری آن در جامعه فوایدی هم دارد چنانچه بای در این باره میگوید: « ما باید یک جامعه مطالبهگر داشته باشیم، یعنی اگر میخواهیم جامعه به سمت توسعهیافتگی حرکت کند و نهادهای قوی و قدرتمند داشته باشد باید انسانها مطالبهگر بار بیایند. مطالبهگر به این مفهوم که افراد با مسئولیت انجام تکالیف به نحو احسن آشنا هستند و مطالبات خود از جامعه را به خوبی میدانند و آموختهاند که چگونه این مطالبات را به روش صحیح وصول کنند.
در روابط بین فردی بسیاری از حقوقها تضییع میشود
این جامعهشناس در ادامه میافزاید:« در روابط بین فردی بسیاری از حقوقها تضییع میشود که مصداق بارزش کلاهبرداریهایی هستند که هر روز در اخبار و روزنامهها میخوانیم یا میبینیم. اگر ما جامعه مطالبهگری داشته باشیم که حق و حقوق خود را بدانند و به قول معروف بتوانند آن را تا قرون آخر بگیرند قطعا اینگونه افراد، انسانهای مطلوبی هستند. »
متاسفانه در جامعه ما کفه ترازو به سمت راهحلهای پرخاشگرانه سنگینتر است شاهد این گفته نیز دعواهای هرروزهای است که در کوچه و خیابان بر سر جای پارک خودرو، در صفهای نانوایی و…. به وفور شاهد هستیم. شاید اگر بیاموزیم راه و روش درست ابراز وجود را، بار بسیاری از دوش پروندههای قوهقضائیه برداشته میشود و از حجم راهروهای غلغله دادگاهها که علت برخی پروندههایش به دلیل نیاموختن راه و روش درست اعتراض و ابراز وجود است کمی کمتر شود.
فرق اعمال خشونت با ابراز وجود
بای در پاسخ به اینکه حال چگونه میتوان بین اعمال خشونت در مطالبهگری را با روش درست ابراز وجود تفکیک کنیم؛ چراکه برخی فکر میکنند گرفتن حق یعنی خشونت، دعوا یا ناسزاگویی، اظهار می کند: «شیوه تحقق حقوق یا حق بستگی به میزان فرهنگ جامعه دارد. گاهی ما با جامعه فرهنگی مواجهیم که سطح فرهنگ بالاست و مطالبهگری با خشونت همراه نمیشود. اگر فرهنگ بالا برود و رشد پیدا کند و جامعه بافرهنگ به معنای واقعی کلمه داشته باشیم هم انجام تکالیف به بهترین نحو انجام میشود و افراد مثلا کم فروشی نمیکنند، در انجام وظایف مسئولانه برخورد خواهند کرد و از سوی دیگر هوشمندانه به دنبال تحقق حقوق خود خواهند بود، به نهادهای مسئول و متعهد به شیوه درست و دقیق یادآوری خواهند کرد که شما در مقابل مردم تکالیفی دارید و نیز در مقابل تکالیف، حق و حقوقی دارید.»
مهارت شناخت و دفاع از خود به صورت مطلوب
این جامعهشناس با بیان اینکه باید در این موضوع نوع نگرش مدیران را نیز در نظر بگیریم، بیان میکند: «گاهی مدیری به دلیل جهل و نادانی و عدم آگاهی مجموعه زیردستش از انجام تکالیف شانه خالی میکند زیرا نگرش منفی و ضعیفی دارد، در نتیجه در مقابل عناصر و زیردستانی ناآگاه به راحتی حق مجموعه را زیر پا میگذارد، زیرا معتقد است آنها عناصر خنثی و بیتفاوتی هستند و ما میتوانیم حقشان را پیمال کنیم. اما اگر سطح آگاهی از حق و حقوق در جامعه ارتقا پیدا کند و مهارت شناخت و دفاع از خود به صورت مطلوب آموخته شود هیچ گاه مدیران نخواهند توانست در انجام وظایف خویش نسبت به مجموعه خویش کوتاهی کنند.»
انسان ساکن مقابل شهروند
بای با بیان اینکه ما در مقابل شهروند، انسان ساکن را داریم، بیان کرد: «انسان ساکن افرادی هستند که همواره خنثی و ساکت هستند. فرق انسان ساکن و شهروند این است که انسان ساکن هیچگونه فعالیت مسئولانه و متعهدانه ندارد ولی عنصر شهروند در ارتباط و تعامل با اطرافیانش است، حضورش را میتوان حس کرد و نمیتوان او را نادیده گرفت زیرا اگر حقی از او ضایع شود او مهارت ابراز وجود را به خوبی میداند و فعال خواهد شد.» وی در پاسخ به اینکه حال انسان ساکن را چگونه میتوان به شهروند تبدیل کرد، گفت: «پاسخ به این سوال بسیار مفصل است اما در کل بگویم که عنصر غیرمتعهد و بیخبر و خنثی نیازمند آموزشهای مفصلی است تا تعاملات، شناخت از حق و حقوق و دفاع از آن را به خوبی بیاموزد و بداند که این آگاهی چقدر میتواند در سرنوشت او تاثیر بگذارد و برای جامعهاش مفید باشد.»