اختصاصی مازندشورا: بامداد امروز نوشته ای منتشر شد که با خواندش بسیار متأسف شدم. با آن که قصد نداشتم آن را دستمایه نوشته ای در پاسخ به نویسندۀ محترم «سایت مازند نومه» قرار دهم، اما نکاتی در نوشته درج شده بود که غیرمنصفانه به نظرم آمد و آن را محملی برای مطامع گروهی و باندی و گریزگاهی برای عقده گشایی بی دلیل دیدم.
نویسنده تحت عنوان «هیاهو برای هیچ»، واکنش بسیار طبیعی مردم شریف ساری را به موضوع نقشۀ منتشر شده در کتاب جغرافیای سال دهم متوسطه را در عمل هیاهو برای هیچ دانسته و بر مدیریت شهری ساری تاخته بود. هرچه مقاله را خواندم، ربطی میان اشتباه فاحش تدوینگران متون درسی در وزارت آموزش و پرورش با مدیریت شهری ساری نیافتم و نتوانستم درک درستی از کشاندن اعتراض مدنی مردمی به مقوله مدیریت شهری داشته باشم و رابطه ای منطقی را بیابم؛ اما چند نکته به نظرم رسید که در ذیل خواهم آورد.
- اشتباهاتی از این دست که موجباتش چه در وزارتخانه عظیم آموزش و پرورش باشد یا جای دیگر، به دلایلی چون گستردگی و تأثیرگذاری این کتاب درسی، تأکید می کنم «کتاب درسی»، در سراسر کشور قابل اغماض نیست؛ تازه اگر آن را صرفا اشتباهی سهوی قلمداد کنیم.
- برای مردم ساری این پرسش پیش آمده که تدوینگران کتاب جغرافیا چطور آن اندازه جغرافیایشان ضعیف و فروکاسته بوده تا مرکز استان را ـ که مقوله ای بدیهی است ـ شهر بابل درج نمایند؟
- برای امثال بنده به عنوان یک شهروند ساروی نیز این پرسش به وجود آمده که سایت مازندنومه و نویسندۀ محترم آن چه اندازه به حساسیت ها و منافع عمومی ساری توجه دارند؟ البته انتظاری هم نمی رود چراکه مسائل مربوط به شهر ساری مورد علاقه این حضرات ـ که ساری شهرشان نیست ـ نمی باشد و صدالبته غیر ساروی ها در این جریان در پی چه منافعی می باشند؟
- کارنامه مدیریت شهری و یا نقاط ضعف و قوت آن در این میانه، در کجای بحث پیش آمده، قرار دارد؟
- به نظر می رسد که این شیوه برخورد با عامل مرکز استان بودن شهر کهن ساری، بخشی از پازلی به مراتب بزرگتر است که در صدد تحولات شکلی و ساختاری در روند توسعه استان می باشد. مثال های بسیاری را می توان ذکر کرد که از چشمان تیز بین مردم سرفراز ساری و دیگر نقاط استان دور نمانده است. همانند حذف نام ساری از تابلوهای راهنمای داخل و خارج استان و قس علیهذا...
- با توجه به رویکرد سایت مازند نومه می توان حدس زد که این مقاله و دیگر مباحث طرح شده در آن تنها با تکیه بر لجاجت و مخالفت با مدیریت شهری و جریانات رشد و توسعه ساری است، که شاهد مثالی آن را می توان در طرح و پوشش گستردۀ نظرات انتقادی تنها یک عضو محترم شورا مشاهده کرد.
- برای من و بسیاری این پرسش پیش آمده که طرح و پرداختن به این گونه بحث ها، به راستی چه هدفی را دنبال می کند؟آیا چیزی بیشتر از تفرقه افکنی در کهن شهر ساری است؟
- با توجه به شواهد می توان نتیجه گرفت که این «هیچ» انگاری تنها برای «هیاهو»است. هیاهویی که ریشه اش در ناآگاهی و عدم صداقت است و البته شاید گوشه چشمی به بازدید کنندگان بیشتر در سایت و اعضای بیشتر برای کانال؛ که اخیرا با کاهش چشمگیری روبرو بوده است.