برخی ارگان ها نیز مانند متکدیان در بحث تکدیگری قانون را زیرپا میگذارند

اختصاصی مازندشورا: تکدی گری جرم است و مطمئنا مهمترین و کارآمدترین عامل برای مقابله با تکدی گری ورود آگاهانه مردم به این مسئله است؛ منافع متکدیان را تنها کمک های دلسوزانه مردم تامین میکند و متکدیان از این دلسوزی سوء استفاده میکنند

مازندشورا: در چندین سال اخیر یکی از معضلات شهرهای بزرگ  معضل تکدی گری یا گدایی یا به نوعی درآمدزایی نادرست متکدیان و افراد بیکار، کودکان بی خانمان و زنان بی سرپرست در سطح شهر می باشد.
اما خانم دکتر آیا چنین افرادی مجرم شناخته می شوند یا خیر؟

 شارع محترم  در مواد 712 و 713 قانون مجازات اسلامی موضوع تکدیگری را جرم انگاری و مجازاتهایی را برای افرادی که به آن اقدام میکنند٬ پیش بینی کرده است.

اما این مشکل تقریبا در تمام نقاط اصلی شهر بیتوته کرده و فقط متناسب با روزهای مختلف سال رنگ و لعاب متفاوتی به خود می گیرد و گل فروش ها و فال فروش ها جای خود را به افرادی با لباس قرمز و صورت واکس زده می دهند.

علاوه بر قانون مجازات اسلامى سازمان های زیادی متولى ممانعت از افزایش متکدیان و مبارزه با این پدیده هستند اما تا قانون به کمک مدیران برای کاهش این معضل اجتماعى نیاید، نمی توان انتظار داشت معضلى که از آبشخور مافیای قدرتمند تکدیگری آب میخورد از چهره شهر زدوده شود.

خانم دکتر علیزاده آیا در قانون برای تکدیگری جرم و مجازاتی منظور درنظر گرفته شده است؟

بله، ماده 712 قانون مجازات اسلامى درباره تکدیگری قانون  به وضوح اعلام می کند که هر شخصى که تکدی یا کلاشی را پیشه خود قرار داده باشد و از این راه امرار معاش کند به حبس از یک تا 3 ماه محکوم خواهد شد و چنانچه با وجود توان مالى مرتکب عمل فوق شود علاوه بر مجازات مذکور همه اموالى که از طریق تکدی گری به دست آورده است مصادره خواهد شد.

  باید این موضوع را نیز مد نظر قرار داد که برخى از متکدیان به صورت حرف های در حال فعالیت هستند و درآمد خوبى هم از این راه دارند. به عبارتى این ها در گروه نیازمندان واقعى قرار نمی گیرند اما با تحریک احساسات عواطف و حس انسان دوستانه شهروندان تکدیگری را پیشه خود کرده اند.

خانم دکتر چه ابزار و راه کارهائی برای مقابله با این معضل وجود دارد؟

به منظور ریشه کن نمودن پدیده گدایی، امروزه سازمانهای مسؤول «ابزارها» و «راهها»ی متعددی را در اختیار دارند که به مقتضای سیاستهای انتخابی و هدفهای کارشناسانه، الگوها و پیامدها و با توجه به مقدورات و محدودیتهای خود، آنها را به کار می برند.
کارشناسان معتقدند: تا ابزارها و راههای رفع تکدی گری شناخته نشود نتیجه ای قابل اعتنا به دست نخواهد آمد.
راههای رفع تکدی را می توان به سه گروه عمده تقسیم کرد:
۱-ادغام و همکاری هماهنگ همه سازمانها و خیریه ها در یک تشکیلات منسجم جهت جمع آوری امکانات برای مقابله با پدیده تکدی. به عنوان مثال شهرداری با همه امکانات بالقوه و بالفعلی که در اختیار دارد می تواند در جهت برچیدن تکدی سهم بزرگی داشته باشد.
۲- قانونی کردن مقابله و مبارزه با تکدی و معرفی قضایی و حقوقی رفتار تکدی گری به عنوان عملی که نقض قانون می شود.
۳-برخورد قاطع با متکدیان حرفه ای و شیادانی که به یک نوع زندگی انگلی خو گرفته اند.

اما از تمام این شیوه ها کارآمدتر، ورود خود مردم به این حوزه است، باید دقت کنیم که تنها منبع درآمد متکدیان وجوهی است که مردم به ایشان پرداخت مینمایند و میتوان مؤثر ترین ابزار را برای ریشه کنی تکدیگری به فرهنگسازی در سطح جامعه توجه نمود، اگر شهروندان ما بیاموزند به متکدیان پولی پرداخت نکنند، بطور طبیعی ریشه تکدیگری در سطح شهر ریشه کن خواهد شد.

خانم دکتر آیا در این مسئله تنها متکدی مجرم است یا افراد و ارگانهائی هم هستند که باترک وظایف خود باعث رشد و تقویت تکدیگری هستند؟

دقیقا باید این نکته را دانست که تنها متکدیان نیستند که قانون را زیر پا می گذارند و با ارتکاب این عمل به نظم اقتصادی و اجتماعی آسیب می زنند، علاوه بر این، برخی از سازمان هایی که در این خصوص دارای وظایفی هستند و قانون برای آنها تکالیفی مقرر کرده است هم چشم بر وظایف قانونی خود بسته اند و دچار تخلف می شوند.

بنابراین حل مشکل تکدی گری فقط با برخورد با متکدیان حل نمی شود، سازمان های درگیر در این موضوع هم باید به صورت جدی به تکالیف خود در این حوزه عمل کنند و این کوتاهی و ترک وظیفه به تنهائی از لحاظ قانونی جرم محسوب میشود و مراجع ذیصلاح قانونا میتوانند در این مورد اعلام جرم نمایند.

برای رفع این مشکلات و عدم همراهی ادارات و ارگان ها چه باید کرد؟

شاید مشکلی که در این زمینه وجود دارد، تعدد نهادهای درگیر و موازی بودن برخی از وظایف آنهاست به طوری که برای مثال برخی وظایف در باره حل مشکل تکدی گری هم بر عهده شهرداری قرار گرفته است و هم برعهده سازمان بهزیستی است؛ این موازی کاری و تداخل در وظایف باعث می شود که هر سازمان، کم کاری و مشکلات را از چشم دیگری بداند در نتیجه هیچ کدام مسئولیت مشکلات و کاستی ها را برعهده نگیرند.

موضوع دیگر این است که این تصمیم ها معمولابه موجب بخشنامه ها گرفته می شود در حالی که مصوبات هیئت دولت همواره در معرض تغییر هستند.

تحول مکرر این مصوبات نوعی سردرگمی ایجاد می کند؛ شاید بهتر باشد که مجلس شورای اسلامی قانونی جامع در این خصوص به تصویب برساند که همه نسبت به بقا و دوام آن مطمئن باشند و در عین حال با شفافیت و روشنی وظایف هر دستگاه و سازمان را بیان کند.

خانم دکتر بعنوان حسن ختام آیا مطلب خاصی برای درمیان گذاشتن با شهروندان دارید؟

به هر حال تکدی گری جرم است و مبارزه با آن توجه جدی تمام سازمان های درگیر با این موضوع را طلب می کند اما باید دانست، علاوه بر اینکه تکدی گری جرم است، یک مشکل اجتماعی هم محسوب می شود، بنابراین توجه به زمینه های گرایش افراد به تکدی گری ضروری به نظرمی رسد.
اما باز هم تاکید مینمایم مهمترین عامل مقابله با تکدیگری فرهنگ سازی اجتماعی است و آگاه نمودن مردم پیرامون اینکه شهروندان با  پرداخت وجهه نقد و کمک به متکدیان باعث تقویت و رشد تکدیگری و آسیبهای اجتماعی مرتبط به آن میشوند
به لطف خداوند حرکات خوبی در این زمینه در شهرهای مختلف در حال اجرا میباشد، برای مثال #جمعیت_بنام در شهرستان بابلسر با راه اندازی پویش #بابلسرشهری_بدون_متکدی_و_کودک_کار در حال انجام این فرهنگسازی و فعالیت در حوزه فوق میباشد که خوانندگان عزیز می توانند جهت آشنائی با این فعالیت

به لینک زیر مراجعه نمایند:
https://t.me/joinchat/AAAAAEVN8jcasbwgkjHNAQ