تصمیم گرفتیم لشکر ویژه را بچه‌های مازندران تشکیل دهند/ لشکر 25 کربلا؛ تنها لشکر ویژه دوران دفاع مقدس

مازندشورا: فرمانده کل سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس گفت: مدتی فکر کردیم که لشکر ویژه را از کدام استان انتخاب کنیم، با آشنایی که با رزمندگان مازندرانی در لشکرهای دیگر داشتم، تصمیم گرفتیم که این لشکر را از مازندران سازمان‌دهی کنیم.

مازندشورا:به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان ساری، به سراغ سرلشکر محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس که در سفری به مازندران آمده بود، رفتیم.

بی‌شک او حرف‌های بسیاری از آن سال‌ها دارد و هیچ‌کس به اندازه وی آن سال‌های عشق و آتش را درک نکرده است، هنگامی ‌که از آن روزگار و آدم‌هایش سخن می‌گوید، گویی در سنگر فرماندهی قبل از آغاز عملیات به توجیه فرماندهان جنگ می‌پردازد، تکیه محسن رضایی به زندگی جهادی و بازتولید ارزش‌های دفاع مقدس و اهمیت چشم‌انداز 20 ساله، همه و همه از دغدغه‌های فرمانده سال‌های دفاع مقدس است که در ادامه از نظرتان می‌گذرد.

* در دوران دفاع مقدس فوق‌العاده به وجود لشکر ویژه 25 کربلا نیاز داشتیم

فارس: جنابعالی به‌عنوان فرمانده کل سپاه در سال‌های دفاع مقدس، از حضور و دلاوری‌های مردم و شهدای مازندران بگویید؟

فکر می‌کنم برای اینکه از شهدای مازندران بگویم باید به لشکر ویژه 25 کربلا اشاره کنم، چون این شهدا در این لشکر می‌جنگیدند، لشکر ویژه 25 کربلا در یک مقطعی به یاری دفاع مقدس آمد که فوق‌العاده به وجود آن نیاز داشتیم.

بعد از عملیات بدر و خیبر در سال 1362 در دفاع مقدس با یک آسیب‌های پی در پی مواجه شده بودیم که نیاز بود چند لشکر جدید سازمان‌دهی کنیم، بنابراین تصمیم گرفتیم یک لشکر ویژه به‌وجود آوریم، تیپ‌هایی را که پنج گردان داشتند از استان‌ها انتخاب کردیم و مدتی فکر کردیم که این ویژه را از کدام استان انتخاب کنیم، با آشنایی که با رزمندگان مازندرانی در لشکرهای دیگر داشتم، تصمیم گرفتیم که این لشکر را از مازندران سازمان‌دهی کنیم، البته خیلی هم اطمینان نداشتیم که موفق شویم، اما برداشت اولیه من این بود که مازندران آمادگی بیشتری از سایر استان‌ها دارد.

بر همین اساس چهره‌های شاخص استان را دور هم جمع کردیم و به آنها گفتیم که از شما می‌خواهیم یک لشکر ویژه برای مازندران سازماندهی کنید، باورشان نمی‌شد که مازندران باید یک لشکر ویژه داشته باشد، با شادی و نشاط از جلسه بیرون رفتند.

بعد از جلسه برادر مرتضی قربانی را صدا زدم و حکم فرماندهی لشکر را به او دادم، حکمی که داخل همان کاغذ جبهه‌ای بدون بروکراسی اداری نوشته شده بود.

بعدها مشخص شد این تصمیم در حقیقت یک عنایت الهی بود که به ذهن دوستان ما آمده که چنین گزینشی را انجام دهیم، گزینش بسیار خوبی که شاید بتوان گفت از بهترین تصمیم‌گیری‌های جنگ بود، لشکر ویژه 25 کربلا شکل گرفت و بلافاصله خود را در عملیات‌ها نشان داد و توانست یک کار در حقیقت شگفت‌انگیز انجام دهد، چون درست در قلب جبهه و محور اصلی قرار داشت.

* سرداران و امیران شهید مازندران چهره‌های فداکاری بودند

فارس: از سرداران شهید مازندران بگویید.

افرادی مثل حاج بصیر و طوسی نقش مؤثری در لشکر داشتند، حاج حسین بصیر فرد بسیار سخت‌کوش و پرتلاشی بود که شاید بتوان گفت از نظر تلاش در بین فرماندهان جبهه جزو چند نفر اول است، فرماندهی بی‌ادعا که خیلی وقت‌ها او را با رزمنده عادی اشتباه می‌گرفتند، فردی که نسبت به مسائل مادی بی‌خیال و راحت بود، به‌طوری که ماندن در جبهه را به تشرف به خانه خدا ترجیح می‌داد، حاج‌بصیر چنین انسانی بود.

شهید طوسی نیز ابتدا خود را در عرصه اطلاعاتی نشان داد و با فعالیت‌های اطلاعاتی در حقیقت روی کار آمد، کار اطلاعات کار خیلی پیچیده‌ای است، یک بخش کار اطلاعات، زمینی است که باید اطلاعات جو، زمین‌شناسی، تغییرات آب و هوا و ... را به‌دست آورد و بخش دیگر نیز دشمن‌شناسی است و کسب اطلاعات از دشمن که این کار هم پیچیده و دشوار است و با همه این مشکلات آقای طوسی به خوبی ثابت کرد که یک فرد کاملاً شایسته در این بخش است، البته شهیدان دیگری نیز هستند که مثل بصیر و طوسی نقش بارزی در دفاع مقدس داشتند.

مازندران در بخش نیروهای ارتش نیز چهره‌های پرافتخاری هم‌چون شهیدان کشوری، شیرودی، منفردنیاکی، خلعتبری، مهدوی و ... دارد، در سال‌های آغازین جنگ که ایران هنوز نیروهایش آماده دفاع نبودند، شهیدان کشوری و شیرودی با هلی‌کوپترهای خود به شکار تانک می‌رفتند و در حقیقت خلاء نیروهای زمینی را در مقابل ارتش عراق پُر می‌کردند، به‌طور دائم می‌آمدند، مجهز می‌شدند، موشک می‌بستند و به شکار تانک می‌رفتند.

معمولاً در ارتش‌های دنیا اگر خلبانی یک تانک شکار کند، همین را بهانه می‌کنند و تا یک هفته مرخصی می‌روند اما این عزیزان بعضی اوقات تا شب به پرواز ادامه می‌دادند که این کار خطر بزرگی برای آنها بود، چون هلی‌کوپترهای ایرانی مجهز به دید در شب نبودند ولی شهیدان کشوری و شیرودی تا آخرین لحظه‌ای که چشم‌شان کار می‌کرد به دشمن حمله می‌کردند، این‌ها جزو جوان‌های انقلابی ارتش بودند که در جریان انقلاب کاملاً ساخته شده بودند.

چهره برجسته دیگر مازندران آقای منفردنیاکی است، فرد آزاده‌ای که با وجود سال‌ها خدمت در ارتش پهلوی خیلی زود به انقلاب پیوست و دین خود را به جنگ ادا کرد، در عملیات طریق‌القدس که به آزادی بستان منجر شد ما آماده عملیات می‌شدیم که اطلاع دادند خدا به آقای منفردنیاکی فرزندی عطا کرد، با این که این خبر را به ایشان گفتند اما ایشان در عملیات ماند و بعد از این که خط تثبیت شد با اصرار فراوان او را به عقب فرستادیم تا به خانواده‌اش سرکشی کند، مجموعه این شهیدان از چهره‌های فداکار بودند چه در بسیج، چه در سپاه و چه در ارتش.

* در سال‌های اول جنگ، جنگ وجود داشت، ولی جهاد نبود

فارس: حضرتعالی به‌عنوان یک چهره فرهنگی، سیاسی نظرتان را راجع به در هم آمیختن روحیه انقلابی و دفاع مقدسی با کار فرهنگی و انتقال شایسته میراث دفاع مقدس به نسل سوم را بیان کنید.

مسأله مهمی‌ که وجود دارد این است که زندگی جهادی کاملاً با زندگی عادی متفاوت است، در زندگی جهادی افراد با بینش آخرتی حرکت می‌کنند، اما در زندگی عادی با نگاه دنیایی و مادی، حلقه مفقوده‌ای که الان در جامعه وجود دارد این است که تفسیر درستی از جهاد طی 30 سال گذشته انجام نشده است، یعنی جهاد با جنگ و دفاع مساوی شده است، در یک چنین تفسیری، وقتی جنگ نباشد جهاد هم نیست، در حالی که ما می‌دانیم در سال‌های اول جنگ، جنگ وجود داشت، ولی جهاد نبود، یعنی مدیریت جنگ بنی صدر، مدیریت جهادی نبود، ولی در سال‌های بعد همین حاج‌بصیرها و طوسی‌ها آمدند و تفسیر جنگ را عوض کردند.

به عقیده آنان جنگ نوعی جهاد بود و در فضای جهادی اولین چیزی که تغییر می‌کند فرهنگ است، یعنی ارزش‌ها و فرهنگ جهادی و ارزش‌های جهادی می‌آیند و به‌جای فرهنگ و ارزش‌های دنیایی می‌نشینند، انسانی که وارد این فضا می‌شود اصلاً احساس می‌کند که وارد یک دنیای دیگری شده است و سؤالی که شهدا از ما می‌پرسند این است که می‌گویند: چرا شما بعد از جنگ تفسیر جهادی را از این کشور کنار گذاشتید؟ در حقیقت ما بعد از جنگ باید تفسیر جهادی از زندگی ارائه می‌دادیم، مشکل عقب‌ماندگی، بیکاری و مجموعه چالش‌های پیش رو محصول جدا شدن از فرهنگ جهادی است، یعنی نگرش ما عوض شده است.

ما وقتی که جنگ را جهاد نمی‌دانیم و مبارزه با فقر و فساد و شکوفایی اقتصادی را یک مبارزه نمی‌دانیم، حالا هر چند هم برای جوان‌های‌مان از شهید بصیر و طوسی سخن بگوییم جواب‌شان این است که اگر می‌خواهید ما مثل آنها شویم فضای این کار را هم فراهم کنید، اگر نگرش‌ها جهادی باشد همان حاج‌بصیر، طوسی، کشوری و ... تولید می‌شوند.

* کار تطبیقی فوق‌العاده مهم و لازم است

فارس: با توجه به نظرات جنابعالی، توصیه شما به متولیان فرهنگ جهاد و شهادت چیست؟

به نظر من شما کارتان را دو قسمت کنید، یکی بازگویی گذشته و دیگری کارهای تطبیقی، یعنی بگویید اگر امروز حاج‌بصیرها بودند چه کار می‌کردند، چه اقداماتی انجام می‌دادند، چطور زندگی می‌کردند؟ این کار تطبیقی فوق‌العاده مهم و لازم است و می‌تواند در ایجاد یک تفسیر جهادی از شرایط بعد از جنگ مؤثر باشد.

* به دوستان شهیدمان بی‌وفایی نکنیم

فارس: با توجه به شرایط فعلی فرهنگی کشور نگاه شما به فرهنگ دفاع مقدس و رسالت مدیران انقلابی چیست؟

نباید ناامید شد، نمی‌خواهم بگویم به دوستان‌مان خیانت نکنیم، بلکه می‌خواهم بگویم نسبت به کسانی که در کنار شما شهید شدند بی‌وفایی نکنیم، باید با امید به پیش برویم، کشور نیاز به تجربه ایثارگران و مجاهدان دیروز دارد که بایستی تغییر و تحول در برنامه‌ریزی و مدیریت جامعه صورت پذیرد تا اینکه فضا برای بازتولید آن ارزش‌ها در جامعه به‌وجود آید؛ یعنی فضای اداری کشور متناسب با بازتولید فرهنگی دفاع مقدس شود.

ما تلاش داشتیم که سرچشمه را پیدا کنیم که برنامه‌ریزی و مدیریت کشور را تحت تأثیر خود قرار دهد تا بتوانیم فضایی را در اداره کشور حاکم کنیم که این فضا به سمت بازتولید ارزش‌های انقلاب و دفاع مقدس پیش رود، امیدوارم که مجلس و دوستانی که در دولت و قوای دیگر هستند عنایت بیشتری به تحقق چشم‌انداز 20 ساله داشته باشند و با خلق یک فضای اداری جدید یک بار دیگر ارزش‌های دفاع مقدس را بازتولید کنند.

فارس: بسیار ممنون و سپاسگزاریم از اینکه فرصتی به ما دادید، برای جنابعالی و دیگر دلسوزان نظام آرزوی بهروزی می‌کنیم.

بنده هم برای شما و مسؤولان فرهنگی دفاع مقدس آرزوی توفیق دارم.

انتهای پیام/3141/ب40

مازندران جهادی سال‌های زندگی فرهنگ بازتولید تفسیر حقیقت شهیدان فرهنگی ارزش‌های عملیات مدیریت فوق‌العاده چهره‌های تصمیم کشوری اطلاعات بسیار می‌کردند اداری منفردنیاکی شیرودی کردیم دیگری انقلابی کاملاً رضایی انقلاب جامعه داشتند داشتیم تطبیقی اینکه نکنیم فرماندهی گرفتیم فرمانده بگویم جنابعالی کربلا برنامه‌ریزی می‌دادند حاج‌بصیرها هلی‌کوپترهای آرزوی می‌رفتند تغییر ارزش‌ها شرایط می‌کند دنیایی مبارزه مجموعه نمی‌دانیم گذشته چیست؟ بی‌وفایی بگویید سازمان‌دهی شهدای به‌وجود استان‌ها استان به‌عنوان نظرتان سال‌ها دوران فرماندهان چشم‌انداز ادامه البته بیشتری زمینی اطلاعاتی شایسته نیروهای آماده انسانی حاج‌بصیر عنایت دوستان بتوان سرداران نبودند