اختصاصی مازندشورا: مازندران قطب مرکبات کشور است و شاخصترین محصول تولیدی این استان مرکبات آن است به طوری که به تنهایی حدود 47 درصد مرکبات کشور در استان مازندران تولید میشود. تولید 2 میلیون و 200 هزار تنی مرکبات در 112 هزار هکتار از باغهای استان مازندران باعث شده است رتبه نخست تولید مرکبات به استان مازندران تعلق بگیرد.
البته در ابتدای تابستان امسال رئیس جهاد کشاورزی استان مازندران از تولید بیش از 2 میلیون و 700 هزار تنی مرکبات در سال 95 خبر داده بود اما در اثر برف و یخبندان چند روز اخیر بسیاری از باغات در جای جای استان مازندران دچار آسیب شدهاند و دست رنج یک سال زحمت و مشقت شبانه روزی بسیاری از باغداران به هدر رفته است.
هرچند که برآورد دقیق خسارات ناشی از سرمازدگی باغات مرکبات استان مازندران هنوز مشخص نشده است، اما هم اکنون تعداد بسیاری زیادی از خانوادههای که از طریق باغداری امرار معاش میکنند ورشکست شدهاند و سرمایه خود را از دست دادهاند.
مقصر اصلی کیست؟ آیا مقصر برف و سرمای هوا است؟ آیا سازمان هواشناسی مقصر است؟ و یا مسئولانی که به جای حل کردن مسئله و بوجود آوردن بستری که باغداران میوههای رسیده خود را برداشت کنند، صورت مسئله را با دادن راهکار آتش روشن کردن زیر درختان رفع میکنند؟
در هفتههای گذشته ویدئوی دلخراشی از یک باغدار مازندرانی در شبکههای اجتماعی منتشر شده بود که به خاطر قیمت پایین مرکبات در یک حرکت اعتراضی درختان باغ خود را از ریشه زده بود، شاید درد و تالمی که در چهره این باغدار پیر نهفته بود به خوبی گویای حقیقت تلخ بیتوجهی مسئولین امر به این مقوله مهم بود. اما این حرکت هم نتوانست مسئولان را از خواب غفلت بیدار کند و فکری به حال وضعیت باغداران بکنند.
چرا دولت و استانداری، مسئولان امر به خصوص وزارتخانه های کشاورزی و صنعت, معدن و تجارت نتوانستند شرایطی را بوجود بیاورند که باغداران با رغبت و به موقع محصولات باغ خود را برداشت کنند که از نظر اقتصادی برداشت محصولات توجیه داشته باشد؟ زمانی که به علت وجود دلالهای مختلف، قیمت یک محصول از سر باغ تا میدان بار به دو برابر قیمت میرسد، آنوقت چه انتظاری میتوان داشت که باغداران با رضایت و باانگیزه محصولاتشان را برداشت کنند؟
اکنون که دیگر کار از کار گذشته پشیمانی سودی ندارد. باید پیگیر حمایت از باغداران بود و خسارات آنها را پرداخت کرد. اما باید نگاهی به آینده داشت. زمانی که صنایع تبدیلی و تکمیلی مناسب در استان وجود ندارد، سورتینگهای مجهز و مناسب وجود ندارد، بستر صادرات به استانها و به خصوص کشورهای حوزه دریای خزر محدود است، و در انتها، تولید مرکبات توجیه اقتصادی برای باغداران نداشته باشد، نمیتوان انتظار معجزه داشت.
اما امید است با ایجاد منطقه آزاد در بندر امیرآباد, بستری برای تسهیل استقرار صنایع مناسب در این منطقه پدید بیاید و صادرات مرکبات کل استان روند بهتری به خود بگیرد. در این میان نقش اتاق بازرگانی نیز غیرقابل انکار است. هرچند که اتاق بازرگانی تاثیر به سزایی در این امر دارد اما تا زمانی که متولیان و مسئولان از کشاورزان و باغداران حمایت کافی برای تولید انجام ندهند, اتاق بازرگانی و حتی منطقه آزاد قادر به بهبود اوضاع نخواهند بود.