مازندشورا: کامپیوتر یکی از پرکاربردترین واژهها در دنیا است ولی فرانسویان که علاقهٔ زیادی به زبانشان دارند، به جای این واژهٔ انگلیسی، از واژهٔ اُردیناتور (ordinateur) استفاده میکنند.
در ایران نیز روزگاری بر در «دانشکدۀ پزشکی دانشگاه تهران» نوشته شده بود: «فاکولتۀ طبّ اونیورسیتۀ تهران»، که اکنون نامی عجیب به نظر میرسد.
اما در دهههای اخیر، کوشش چند نسل از استادان بزرگ در فرهنگستان زبان و ادب فارسی که با دقت وافر، بهترین معادلها را برای واژههای بیگانه انتخاب و تصویب کردند موجب پیراستگی و توانمندی زبان فارسی شده است.
با تلاشهای انجام شده، ما امروز به جای واژهٔ اونیورسیته (فرانسوی: université) از واژهٔ دانشگاه، به جای بلدیه (عربی) از واژهٔ شهرداری، به جای راپُرت/راپورت (فرانسوی: rapport) از واژهٔ گزارش، به جای شارژْدافر (فرانسوی: chargé d'affaires) از کاردار، به جای کمیساریا (فرانسوی: commissariat) از کلانتری، به جای متامورفوز (فرانسوی: metamorphose) از دگردیسی، به جای مُتحدالمَآل (عربی) از بخشنامه، به جای سوبسید (انگلیسی: subsidy) از یارانه استفاده میکنیم.
* جایگاه فرهنگستان زبان
وظیفهٔ اصلی فرهنگستان در هر کشوری، حفظ و تقویت و گسترش آن زبان است. در ایران نیز بر طبق مادهٔ یک اساسنامهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، اهداف فرهنگستان عبارت است از:
1- حفظ قوّت و اصالت زبان فارسی به عنوان یکی از ارکان هویت ملّی ایران و زبان دوم عالم اسلام و حامل معارف و فرهنگ اسلامی.
2- پروردن زبانی رسا برای بیان اندیشههای علمی و ادبی و ایجاد انس با معارف تاریخی در نسل کنونی و نسلهای آینده.
3- رواج زبان و ادب فارسی و گسترش حوزه و قلمرو آن در داخل و خارج کشور.
4- ایجاد نشاط و بالندگی در زبان فارسی به تناسب مقتضیات زمان و زندگی و پیشرفت علوم و فنون بشری با حفظ اصالت آن (فرهنگستان زبان و ادب فارسی، وبگاه).
مطابق قوانین، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، مرجع اصلی ساماندهی زبان فارسی و ساخت و یا انتخاب واژهٔ مناسب به جای واژههای بیگانه است.
بنا بر ماده واحدهٔ قانون ممنوعیت به کارگیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه، مصوب 14 آذر 1375 مجلس شورای اسلامی، «به منظور حفظ قوت و اصالت زبان فارسی به عنوان یکی از ارکان هویت ملی ایران و زبان دوم عالم اسلام و معارف و فرهنگ اسلامی، دستگاههای قانونگذاری، اجرایی و قضایی کشور و سازمانها، شرکتها و مؤسسات دولتی و کلیه شرکتهایی که شمول قوانین و مقررات عمومی بر آنها مستلزم ذکر نام است و تمامی شرکتها، سازمانها و نهادهای مذکور در بند «د» تبصرهٔ 22 قانون برنامهٔ دوم توسعه موظفاند از به کار بردن کلمات و واژههای بیگانه در گزارشها و مکاتبات، سخنرانیها، مصاحبههای رسمی خودداری کنند و همچنین استفاده از این واژهها بر روی کلیهٔ تولیدات داخلی اعم از بخشهای دولتی و غیر دولتی که در داخل کشور عرضه میشود ممنوع است.»
در تبصرهٔ دو این قانون یادآوری شده است: «واژههایی که فرهنگستان زبان و ادب فارسی وضع معادل فارسی را برای آنها ضروری نمیداند و نیز کلماتی که هنوز واژهٔ فارسی معادل آنها از سوی فرهنگستان به تصویب نرسیده است از شمول این قانون مستثنی هستند.»
در مادهٔ 4 آییننامهٔ اجرایی قانون ممنوعیت به کار گیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه، مصوب 19 اردیبهشت 1378 در توضیح واژههای بیگانه و غیر بیگانه آمده است: «آن دسته از کلمات عربی و همچنین بعضی از واژههای متعلق به سایر زبانها که از دیرباز در زبان فارسی رواج یافته و هم اکنون جزئی از زبانفارسی محسوب میشود، یا واژهها و اصطلاحات عربی برگرفته از متون و معارف و فرهنگ اسلامی که با بافت زبان فارسی معیار همخوانی و تناسبداشته باشد، واژهٔ بیگانه تلقی نمیشود.»
بر این اساس، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، واژههایی مانند انبه، جنگل، چاپ، کافور (هندی)، شهادت، علم، قبله (عربی)، اتاق، بلدرچین، سنجاق، یونجه (ترکی)، آقا، اردو، تومان، چریک، سوغات، نوکر، یاغی (مغولی)، بانک، بلیت، تلفن، کمیسیون، گاز، لامپ (فرانسوی)، بطری، ساندویچ، فوتبال، واگن، والیبال (انگلیسی)، استکان، اسکناس، چرتکه، درشکه، سماور، کالسکه (روسی)، را در زبان فارسی پذیرفته است و به کارگیری آنها را بیاشکال میداند.
* تاریخچهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی
در ایران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی تاکنون سه مرحله را پشت سر گذاشته است:
1- فرهنگستان ایران (1314-1333)
2- فرهنگستان زبان ایران (1347-1357)
3- فرهنگستان زبان و ادب فارسی (1368 تاکنون)
* فرهنگستان ایران (1314-1333)
انجمنهای ادبی دورۀ قاجار، پیشگامان معادلسازی برای واژههای فرنگی بودهاند که این امر بعدها برنامۀ اصلی کار «فرهنگستان ایران» معروف به «فرهنگستان اوّل» شد. امّا اندیشۀ تأسیس سازمانی رسمی به نام فرهنگستان، از آنجا پدید آمد که عدّهای از بیداردلان اهل درد، که در زبان و ادب فارسی حقّ آب و گل داشتند، زبان پرسابقۀ فارسی را ـ که حامل فرهنگی پُرمایه و درخشان است ـ در معرض خطر کجاندیشی شماری نااهل دیدند، که به بهانۀ اصلاح و پرورش آن، در صدد وضع واژهها و اصطلاحات و نشاندن آن به جای کلمات رایج عربی برآمده بودند. ازاین رو، در سال 1313 و پیش از تأسیس فرهنگستان ایران (فرهنگستان اوّل)، ابتدا وزارت معارف در صدد برآمد انجمنهایی متشکل از کارشناسان و ارباب فن برپا کند که «آکادمی طبّی» نخستین گام در این راه بود. جلسههای آن آکادمی با شرکت چند تن از پزشکان معروف و دانشمند برگزار میشد. معادل فارسی «فرهنگستان» در برابر واژۀ بیگانۀ «آکادمی» در این زمان انتخاب شد و سرانجام در 29 اردیبهشت 1314 «فرهنگستان ایران» تشکیل شد.
اعضای پیوستۀ فرهنگستان ایران که اغلب از استادان برجستهٔ زمان خود به شمار میرفتند، عبارت بودند از: حسن اسفندیاری معروف به محتشمالسّلطنه (1246-1323)، محمدتقی بهار معروف به ملکالشعرا (1265-1330)، علی پرتو اعظم معروف به حکیم اعظم (1256-1317)، سید نصرالله تقوی (1242-1326)، محمود حسابی (1281-1371)، علیاکبر دهخدا (1258-1334)، غلامرضا رشیدِ یاسَمی (1274-1330)، صادق رضازادۀ شفق (1274-1350)، غلامحسین رهنما (1260-1325)، حسین سمیعی معروف به ادیبالسّلطنه (1252-1332)، عیسی صَدیق (1273-1357)، سید محمّدکاظم عصّار (حدود 1262-1353)، محمّد فاطمی (1250-1324)، بدیعالزّمان فروزانفر (1278-1349)، ابوالحسن فروغی (1263-1338)، محمّدعلی فروغی (1254-1321)، عبدالعظیم قریب (1257-1344)، حسین گلگلاب (1274-1363)، سرتیپ غلامحسین مقتدر، سرلشکر احمد نخجوان (1275-1345)، ولیالله نصر (1255-1324)، سعید نفیسی (1274-1345)، حسن وثوق (1251-1329). از اعضای وابستۀ فرهنگستان میتوان از محمّدعلی جمالزاده (1274-1376)، فخر ادهم، آرتور ایمانُوئل کریستنسن (Arthur Emanuel Christensen) از دانمارک (1875-1945 میلادی)، آنری ماسه (Henri Massé) از فرانسه (1886-1969 میلادی) نام برد.
فضای سیاسی حاکم آن زمان، فرهنگستان را ناگزیر ساخت که بیشتر وقت خود را صرف انتخاب معادل برای اصطلاحات و واژگان خارجی کند. میتوان گفت که فرهنگستان اوّل، بیشتر مهارکننده و بازدارنده بود تا سازنده. فرهنگستان ایران در بهمن 1315 نظامنامهای برای بازبینی در اصطلاحات علمی تصویب و در آن راه و روش و ضوابط معادلیابی را تعیین کرد. تدابیر حاکم بر این نظامنامه، اتّخاذ طریقی سالم و معتدل، دور از تعصّب عربزدایی و سرهآفرینی و منطبق با طبیعت زبان انسانی و تحوّل و تطوّر در امر واژهگزینی بود. ازاینرو، عملکرد فرهنگستان در این حوزه موفّقیتآمیز بود و نتایج مصوّبات آن از اقبال عمومی خوبی برخوردار شد. فرهنگستان اوّل، با پیشگیری بهموقع از آفتی که به زبان فارسی روی آورده بود، وظیفۀ خود را ادا کرد. فرهنگستان ایران که پس از شهریور 1320 و اشغال کشور به دست متفقین در جنگ جهانی دوم، کمکارتر شده بود، در سال 1333 در عمل تعطیل شد. حاصل کار این فرهنگستان به تصویب رساندن 2000 واژه تا سال 1320 بود. همچنین این فرهنگستان انتشار «نامۀ فرهنگستان» را از سال 1322 آغاز کرد.
فرهنگستان زبان ایران (1347-1357)
محمّد مقدّم (1287-1375)، پایهگذار گروههای آموزشی زبانشناسی، نُه سال پس از تعطیل شدن فرهنگستان اوّل، در سال 1342، دربارۀ خطر حضور و هجوم واژههای بیگانه هشدار داد و در رسانهها نیز بحثهای بسیاری دربارۀ لزوم حراست از زبان پُرمایۀ فارسی و پروراندن آن برای جوابگویی، بهمقتضای پیشرفتهای علمی و فنّی جدید، درگرفت. با این مقدّمات، زمینۀ بازگشایی فرهنگستان فراهم شد و سرانجام در پنجم مرداد سال 1347 فرهنگستان زبان ایران (فرهنگستان دوم) تأسیس شد. در این دوره، فرهنگستان در پی تشکیل جلسههای شورای خود در سال 1349، چهار پژوهشکدۀ واژهگزینی، گردآوری واژههای فارسی، زبانهای باستانی و میانه، دستور را، به همّت وزیر فرهنگ و هنر و ده نفر از اعضای پیوسته ایجاد کرد که تا سال 1357 دایر بود.
برخی از اعضای پیوستۀ فرهنگستان زبان ایران عبارت بودند از: ذبیح بهروز (1269-1350)، محمود حسابی، صادق رضازادۀ شفق، جمال رضایی (1305-)، سپهبد علی کریملو، صادق کیا (1299-1380)، حسین گلگلاب، یحیی ماهیار نوابی (1291-1379)، محمّد مقدّم، مصطفی مقرّبی (1293-1377).
این فرهنگستان، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران برای مدّت کوتاهی فعّال بود؛ سپس در سال 1360 با ادغام یازده مرکز و سازمان تحقیقاتی که فرهنگستان دوم نیز جزء آنها بود، مؤسّسۀ مطالعات و تحقیقات فرهنگی (پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) پدید آمد.
در چارچوب فعّالیتهای علمی فرهنگستان دوم، 2 برنامۀ عمده در نظر بود:
ـ واژهگزینی، که به گزینش معادلهای فارسی برای واژگان و اصطلاحات بیگانه اختصاص داشت؛
ـ بررسی و مطالعه دربارۀ زبانها و گویشهای ایرانی.
طرحهای تحقیقاتی فرهنگستان زبان ایران در 9 پژوهشگاه سازمان یافت. وسیعترین فعّالیت این فرهنگستان درزمینۀ واژهگزینی بود و تا سال 1351، گروههای واژهگزینی، در مجموع 6650 واژۀ فارسی دربرابر واژههای بیگانه پیشنهاد کردند. گروه واژهگزینی از نُه کمیسیون علمی و فنّی، پزشکی و کشاورزی و طبیعی، زبان و ادب، تاریخ، فلسفه و علوم اجتماعی و تربیتی و روانشناسی، هنرهای زیبا، ارتش، اقتصاد و بازرگانی، حقوق و علوم اداری و سیاسی و جغرافیا تشکیل میشد. این فرهنگستان درزمینۀ واژهسازی و واژهگزینی به دلیل اختیار کردن روش سرهگرایی افراطی با ناکامی روبهرو شد، امّا درزمینۀ پژوهشهای زبانی و چاپ آثار گرانسنگ، اجرای برنامههای سودمندی را وجهۀ همت خود ساخت.
فرهنگستان زبان و ادب فارسی (1368 تاکنون)
فرهنگستان زبان و ادب فارسی (فرهنگستان سوم) از سال 1368 و با حضور گروهی از برجستهترین استادان تشکیل شد. در مقدمهٔ اساسنامهٔ این فرهنگستان آمده است:
نظر به اینکه زبان فارسی، زبان دوم عالم اسلام و کلید بخش عظیمی از ذخایر ارزشمند علمی و ادبی تمدن اسلامی، و خود از ارکان هویت فرهنگی ملت ایران است، و با توجه به اینکه بنابر اصل پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، زبان مذکور، زبان رسمی و مشترک ملت ایران است، بهمنظور حفظ سلامت و تقویت و گسترش این زبان و تجهیز آن برای برآوردن نیازهای روزافزون فرهنگی و علمی و فنی و رفع تشتّت و ایجاد هماهنگی در فعالیتهای مراکز فرهنگی و پژوهشی در حوزۀ زبان و ادب فارسی و سازمان دادن به تبادل گسترده و پربار تجربه درزمینۀ تحقیقات و مطالعات در این حوزه و صرفهجویی در نیرو و استفادۀ صحیح از کارشناسان و پژوهشگران و ایجاد مرجعی معتبر و برخوردار از وجهه و حیثیت جهانی در ایران، اساسنامۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی را بدین شرح تهیه و تصویب کرده است و تمهید مقدمات تأسیس آن را به وزارت فرهنگ و آموزش عالی محول میکند (فرهنگستان زبان و ادب فارسی، وبگاه).
اعضای منتخب اولیۀ شورای فرهنگستان عبارت بودند از: احمد آرام (1283-1377)، نصرالله پورجوادی (1322-)، حسن حبیبی (1315-1391)، غلامعلی حداد عادل (1324-)، بهاءالدین خرمشاهی (1324-)، محمد خوانساری (1300-1388)، محمدتقی دانشپژوه (1290-1375)، علی رواقی (1320-)، سید جعفر شهیدی (1297-1386)، حمید فرزام (1302-1387)، سید فتحالله مجتبایی (1306-)، مهدی محقق (1308-)، سید محمد محیط طباطبایی (1281-1371)، ابوالحسن نجفی (1308-1394)، غلامحسین یوسفی (1306-1369)، سیمین دانشور (1300-1390)، طاهره صفارزاده (1315-1387).
البته از این منتخبان سه نفر شامل سیمین دانشور و سید جعفر شهیدی (رئیس وقت سازمان لغتنامهٔ دهخدا) و غلامحسین یوسفی از ابتدا به علت گرفتاریهای شخصی از حضور در شورا و عضویت در فرهنگستان عذرخواهی و استعفا کردند.
اعضای پیوستۀ شورای فرهنگستان هم اکنون عبارتاند از: حسن انوری (1312-)، نصرالله پورجوادی، یدالله ثمره (1311-)، غلامعلی حداد عادل، بهاءالدین خرمشاهی، محمد دبیرمقدم (1332-)، حسن رضائی باغبیدی (1345-)، علی رواقی، اسماعیل سعادت (1304-)، احمد سمیعی گیلانی (1299-)، علیاشرف صادقی (1320-)، محمود عابدی (1323-)، کامران فانی (1322-)، بدرالزمان قریب (1308-)، سید فتحالله مجتبائی، مهدی محقق، هوشنگ مرادی کرمانی (1323-)، حسین معصومی همدانی (1327-)، محمدعلی موحد (1303-)، ابوالحسن نجفی، سلیم نیساری (1299-)، محمدجعفر یاحقی (1326-).
اعضای غیر ایرانی شورای فرهنگستان عبارتاند از: محمدحسین یمین از افغانستان (1315-)، محمد سرور مولایی از افغانستان (1324-)، دادخدا سِیمالدّین از تاجیکستان (1327-)، صفر عبدالله از تاجیکستان (1334-).
ریاست فرهنگستان زبان و ادب فارسی، از 17 اردیبهشت 1370 تا 28 فروردین 1374 بر عهدۀ دکتر حسن حبیبی بود و پس از استعفای وی، دکتر غلامعلی حداد عادل از تاریخ 28 فروردین 1374 به این سِمَت انتخاب شد. در سال 1383، پس از انتخاب دکتر غلامعلی حداد عادل به ریاست مجلس شورای اسلامی، دوباره دکتر حسن حبیبی با اکثر آرا به ریاست فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزیده شد. با پایان دورۀ ریاست دکتر حسن حبیبی در سال 1387 بار دیگر دکتر حداد عادل به سمت رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی انتخاب شد.
فرهنگستان زبان و ادب فارسی تا سال 1395 تعداد 54719 واژه تصویب کرده است.
ضرورت واژهگزینی و واژهسازی
در دنیا هیچ زبانی پیدا نمیشود که عاری از لغات وارداتی باشد و اگر هم چنین زبانی در میان برخی قبایل دورافتاده یافت شود، برای اهل آن دیار افتخاری ندارد. زیرا افتخار در داشتن زبانی توانا برای بیان اندیشهها و برطرف کردن نیازهای علمی و فرهنگی جامعه است.
سرهگرایی افراطی و کوشش برای بیرون راندن لغات جاافتادهٔ هندی، عربی، ترکی، مغولی، انگلیسی، فرانسوی و جز آن که مدتی طولانی از رواج آن گذشته باشد و در متون معتبر فارسی به فراوانی استعمال شده باشد، کاری بیهوده و نارواست و جز بریدن از فرهنگ گذشته و ناتوان کردن و حتی از کار انداختن زبان فارسی سود دیگری ندارد.
کسانی هم هستند که از بُن با واژهگزینی و واژهسازی مخالفاند و معتقدند هر واژهای که آمد باید دربست پذیرفته شود که این گروه در مقابل پرسشهایی مانند اینکه از واژههای کدام زبان استفاده کنیم و دست درخواست نزد چه ملتی دراز کنیم و واژههای بیگانه را چگونه تلفظ کنیم و چطور صورتهای مختلف آن واژهها نظیر اسم و صفت و قید را با متون فارسی هماهنگ کنیم و آیا رواست آنچه را خود داریم از بیگانه تمنا کنیم، از دادن پاسخ منطقی عاجزند (ابراهیمزاده و همکاران، 1371: ب).
تیغ دولبهٔ رسانهها برای تقویت و یا تضعیف زبان فارسی
یکی از تأثیرات گسترش رسانهها در زمان ما، افزایش احتمال رواج واژهها، اعم از صحیح و غلط است. یعنی به مدد رسانهها میتوان واژه و ترکیبی درست را در بین مردم متداول کرد و یا برعکس، لغات و ترکیبات و سَبْک گفتار و نوشتار نادرست را رواج داد.
در ابتدای دههٔ 1370 فقط دو شبکهٔ تلویزیونی سراسری آن هم با ساعات پخش اندک و یک شبکهٔ رادیویی سراسری در کشور وجود داشت و چند روزنامه در کشور چاپ میشد و کل نشریات کشوری و محلی در حدود 400 عنوان بود. ولی هم اکنون 16 شبکهٔ تلویزیونی سراسری و 23 شبکهٔ رادیویی سراسری دایر است و بنا بر اطلاعات سامانهٔ جامع رسانههای کشور (http://www.e-rasaneh.ir/View_Certificate_Report.aspx)، تعداد 7422 مجوز نشریه در کشور وجود دارد که 277 مورد آن مربوط به روزنامههای چاپی و 1783 مورد آن مربوط به خبرگزاریها و پایگاههای خبری برخط است.
به این تعداد باید انواع شبکههای اجتماعی تلفنهای همراه را با میلیونها کاربر فارسیزبان اضافه کرد که خود موجب افزایش توانمندی برای رواج واژههای مصوب فرهنگستان و در صورت غفلت، رواج واژهها و ترکیبات نادرست و در نهایت تضعیف زبان فارسی میشود.
در زیر تعدادی از واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی معرفی میشود که با کمک به ترویج این لغات، میتوان زبان فاخر فارسی را تعالی بخشید.
در ابتدا واژهٔ بیگانه آمده، سپس زبانی که واژهٔ مورد نظر از آن به فارسی وارد شده ذکر گردیده و در انتها، واژهٔ مصوب فرهنگستان آمده است:
اتوبان (آلمانی: autobahn): بزرگراه
اتوماسیون (فرانسوی/انگلیسی: automation): خودکارسازی
اسپیکر (انگلیسی: speaker): بلندگو
اساماس (انگلیسی: sms): پیامک
انیمیشن (انگلیسی: animation): پُویانَمایی
ایمیل (انگلیسی: Email): رایانامه
بروشور (فرانسوی: brochure): دَفتَرَک
پرسنل (فرانسوی: personnel): کارکنان
تلفن موبایل (انگلیسی: mobile phone): تلفن همراه
تیزر (انگلیسی: teaser): آگهی تلویزیونی
هلیکوپتر (فرانسوی: hélicoptère، انگلیسی: helicopter): بالگرد
و ...
ممکن است برخی معادلهای فارسی توصیه شده قدری نامأنوس به نظر آید ولی هر واژهٔ جدیدی در ابتدا کمابیش چنین حالتی دارد و پس از مدتی استفاده، عادی میشود.
در زیر، تعدادی از واژههایی که در سالها و دهههای قبل به جای لغات بیگانه تصویب شد و اکنون رواج تام یافته است میآید. برخی از این لغات را فرهنگستان با توجه به ویژگی ترکیبی زبان فارسی، با «واژهسازی» ساخته است و برخی دیگر از واژهها را که از قبل در زبان فارسی رواج داشت، با «واژهگزینی» به معنایی جدیدتر پیشنهاد کرده است.
در ابتدا واژهای که در گذشته متداول بود آمده، سپس زبانی که واژهٔ مورد نظر از آن به فارسی وارد شده ذکر گردیده و در انتها، واژهٔ مصوب فرهنگستان آمده است:
آرتیست (فرانسوی: artiste): هنرپیشه
آرکئولوژی (فرانسوی: archéologie): باستانشناسی
آلرت (فرانسوی: alerte): آژیر
آلگ (فرانسوی: algue): جُلبک
آلوویون (فرانسوی: alluvion): آبرُفت
آمفیبینها (فرانسوی: amphibiens): دوزیستان
آئروپلان (فرانسوی: aéroplane)، طَیّاره (عربی): هواپیما
بلدیه (عربی): شهرداری
ساخلو (ترکی): پادگان
سوبسید (انگلیسی: subsidy): یارانه
سیّاح (عربی): جهانگرد
شارژْدافر (فرانسوی: chargé d'affaires): کاردار
و ...
واژههای مصوب فرهنگستان که در بالا آمده، امروز آنچنان رواج یافته است که اگر کسی صورت قدیم آن را که در گذشته بین مردم رواج داشت به کار ببرد و برای مثال به جای پرونده، «دوسیه» و به جای شهرداری، «بلدیه» بگوید، نامأنوس و غیر عادی به نظر میرسد.
البته چند دهه قبل که واژههای جدید بیان و ترویج میشد، عدهای با آن موافق نبودند و حتی برخی موضعی تمسخرآمیز میگرفتند. ولی بسیاری از واژههایی که فرهنگستان زبان فارسی از ابتدای تأسیس خود در سال 1314 تا کنون برگزیده، اکنون رواج یافته و شایسته است ما نیز به این امر پسندیده کمک کنیم و موجب افزایش توانمندی و دقت زبان فارسی شویم.
همگان میتوانند با رجوع به وبگاه فرهنگستان زبان و ادب فارسی، از تمام واژههای مصوب آگاه شوند و آنها را به کار گیرند.
خبرنگار : شهاب رویانیان**انتشار دهنده:سید محسن حسن نیا
/1602/7517/1899