مازندشورا: در این مطلب آمده است : حال و روز این روزهای کشاورزی و کشاورزان خوش نیست .اگر صورت جلسه ها ، گفت و گوهای کارگروههای تخصصی ، مقاله ، کتاب ، تصمیمات مرتبط با این بخش و ... را از چند دهه قبل تا به امروز جمع آوری کنید باور کنید برای انتقال آهنها از جایی به جای دیگر شاید به دهها کامیون حمل بار و دهها کامپیوتر برای ذخیره سازی آنها نیاز باشد.
سئوال این جاست چرا در قبال این همه بخشنامه ، دستورالعمل ، مقاله ، کتاب و ... چیزی بیرون نمی آید که جوابگوی نیازهای اساسی کشاورزان گردد و از این حال بیمار و نزار خارج شوند ؟
به چند دلیل اساسی که به صورت مختصر به بعضی از آنها خواهیم پرداخت و اولین دلیل اینکه بسیاری از تصمیم سازان و تصمیم گیران این عرصه ، اطلاع چندانی از این بخش و نحوه زندگی کاربران کشاورزی ندارند ضمن اینکه از نظر حقوق و مزایا و ... قابل مقایسه با آن قشر نیستند ، لذا درک متقابلی از چگونگی گذران زندگی بین آنها وجود ندارد .
عامل مهم دیگر اینکه بسیاری از تصمیمات صرفا بر روی کاغذ است و در دنیای عمل ، کارایی چندانی نداشته و قادر به عملیاتی نمودن آنها نیستند ، یا بسیار افراطی و محدود نظم این بخش را به هم بریزند ، از تعادل و میانه روی هم خبری نیست .
بررسی فعالیت های بخش کشاورزی چند وجهی و چند متغیره است ، انصاف هم نیست همه این کاستی ها را از چشم وزارت جهاد کشاورزی ببینیم ، هر چند در محور بودن این وزارتخانه شکی نیست ، کمتر تصمیم گیری هایی است که نتایج آن ناشی از بررسی چند متغیر اساسی و ارتباط فنی و تکنیکی بین آنها باشد ؛ مثلا استفاده از جداول داده ستانده ، حساب های منطقه ای ، اقتصاد سنجی ، مطالعات فرادستی مثل آزمایش و ...
لذا مجزا دیدن این بخش طی چند دهه و عدم بررسی همه جانبه اثرات متقابل بخش های اقتصادی بر روی هم و ... باعث عقب افتادگی تاریخی این بخش نسبت به دیگر بخش های اقتصادی ( صنعت ، خدمات و ...) گردیده است به همین دلیل کشاورزی یکی از آسیب پذیرترین بخش های اقتصادی کشور می باشد که نه تاب سرما را دارد و نه طاقت گرما ، نه بیمه فراگیری وجود دارد نه خرید تضمینی عادلانه و نه انباری جهت ذخیره سازی و نه صنایع تبدیلی و ...
از طرف دیگر فعالیت در این بخش هر روز محدود و محدود تر می گردد ، روستاها خالی و خالی تر ، مهاجرت و حاشیه نشینی بیشتر می شود .
کشوری که بیشترین نقاط آن گرم و خشک است وقتی آب ، این مایع گرانبها را از عمق 160 متری زمین پمپاژ می کنند و با آن گوجه ، خیار ، هندوانه ، هلو ، سیب زمینی ، پیاز و ... می کارند ولی قادر نیستند همان ها را به نازل ترین قیمت ها به فروش برسانند ، یا در شمال کشور با فراوانی نسبی آب و زمین های حاصلخیز تقریبا هرساله به نوعی با مشکلات متعددی مواجه هستند.
براستی کجای کار می لنگد ، برعکس کشورهای توسعه یافته ، محصولات را بسیار ارزان از کشاورزان خریداری نموده و چند برابر قیمت آنها در بازار مصرف به فروش می رسانند ، حاصل این همه تلاش کشاورزان درد و رنج ، در عوض سود سرشار عاید دلالان و سودجویان می شود و اگر کشاورزی بخش استراتژیک است ، سیاست گذاری ها و تصمیمات همه باید استراتزی باشد .
تصمیمات روزمرده و باری به هرجهت راهگشای این بخش نیست . با عنایت به اینکه میزان تقریبی مصرف هر یک از محصولات در کشور مشخص است ، می توان با سیاست گذاری های درست کشاورزان را برای این نوع و مقدار کشت راهنمایی نمود تا هنگام برداشت و فروش محصولات همه سردرگم نباشند .
کاش همان قدر که اعلام می دارند با ساخت و ساز غیر مجاز در روستاها با قاطعیت برخورد می کنند با همان قاطعیت فکری به حال آبرو و کرامت کشاورزان می کردند و با همان جدیت دنبال بالا بردن سطح زندگی آنها نیز بودند .
محدود کردن این بخش کار سختی نیست ولی کمک اقتصادی کردن و افزایش سطح زندگی آنها کار سخت و نیاز به تفکر و تعمل بیشتری دارد .
کاش به جای اینکه همه جا اعلان نمایند که برای ساخت یک سانتی متر خاک نیاز به فرصت زمانی چهارصد ساله داریم ، همان قدر هم برای کرامت انسان هایی که بر روی همان خاک زندگی می کنند ارزش بیشتری قائل می شدند تا شاهد این روزهای غم انگیز کشاورزان و بر باد رفتن محصولاتشان نباشیم .
اول از همه باید شان و جایگاه کشاورزان را بالا برد ، بعد خود کشاورزان با جان و دل از این خاک محافظت خواهند مرد .
مشکلات متعدد این بخش در شمال کشور قبل از هر چیز وراثت و خرد شدن زمین ها ، قیمت پایین محصولات ، نبود خرید تضمینی ، نهاده ها ، صنایع تبدیلی ، تعرفه های اقتصادی ، واردات و صادرات غیر اصولی و ... می باشد ، به گونه ای که کشاورزی در واحدهای خرد را غیر اقتصادی نموده است ، لذا کلیه افراد و وزارتخانه های مرتبط با این بخش باید فکری به حال مردم و در آمدهای آنها بکنند .
داستان های این روزهای شمال و یخ زدن مرکبات تقریبا هرساله تحت عناوین مختلف سریال های تکراری شده و به نظر می رسد هیچ گونه آمادگی قبلی هم برای برخورد با این پدیده ها وجود ندارد و در مقابل کوچکترین حوادث طبیعی با تصمیمات اقتصادی لحظه ای و غیر منتظره دست همه به صورت تسلیم بالا خواهد رفت .
اگر همین وضع تا چند سال دیگر ادامه یابد قطعا کشاورزی از آن بخش هایی خواهد بود که به بن بست خواهد رسید .
خبرنگار : رضا غلامی ** انتشار دهنده : حسن فلاحتی
7335/1654