اختصاصی مازندشورا: اشاره: اسلام دستگذار، دبیر حزب مردمی اصلاحات مازندران و سمنان، مسئول نشریه صدای اصلاحات در شمال کشور، عضو شورای مرکزی کشور است. وی همچنین دانشجوی دکتری رشته علوم سیاسی است که با حضور در دفتر مازندشورا به بیان دیدگاههای خود پرداخت که مشروح این مصاحبه را در ادامه میخوانید:
با توجه به نزدیکی ایام انتخابات، مهمترین مشکلات شوراها را چه میدانید؟
مشکلات شوراهای جامعه ما روشن و مشخص است. ما دارای کارشناسان زبده و مسئولین بالقوهای هستیم که میتوانند کارهای اساسی انجام دهند. نیاز است اعضای شورا و تمام مسئولین منافع مالی را کنار بگذارند و برای رفع نیاز مردم و جامعه تلاش کنند. قانون شورا از شروع نواقصی داشته که تاکنون برطرف نشده و همچنان تکرار میشود. برای مثال مردم جهت رسیدگی به تخلف شوراها چه باید بکنند و یا شوراها در زمانی که حقشان ضایع میشود به کجا باید رجوع کنند؟ در این زمینه قانون وجود دارد اما مثمرثمر نمیباشد و نمیتواند این جایگاهها را مشخص کند. خلاء قانونی در شورا وجود دارد و تخلف آنقدر رسیدگی نمیشود تا به قوه قضاییه برسد و دادستانی وارد عمل شود. دوم آنکه مردم باید از شوراها پرسشگری داشته باشند. طبق قانون شوراها باید هر 6 ماه تا یکسال در خور همان منطقه و شهرستان براساس مشکلات و پیشرفت ها جلساتی برای پاسخگویی به مردم داشته باشند. متاسفانه شوراهای ما نه تنها گزارش عملکرد نمیدهند بلکه در مقابل پاسخگویی هم موضعگیری میکنند.
آیا شوراها باید همانند مجلس که از خود مجلس نظارت بر عملکرد آنان صورت میگیرد ناظر داشته باشند؟
این نهاد در شوراها وجود دارد مانند شورای شهرستانها و شورای استان. اما عملا هیچ قدرت اجرایی ندارند و یا افراد پشت صحنه مانع کار آنها میشوند. ارگانهای نظارتی از بیرون روی شوراها نظارت دارند. اما ما میخواهیم نهادی در داخل شورا بر آنها نظارت کند.
نظرتان در خصوص شورای فرادست که اختیار ندارد و تشریفاتی عمل می کند، چیست؟
بعضی از افراد شوراها از مسیرشان خارج و منفعت شخصی را هدف خود قرار دادهاند. شورا شغل نیست و هرفردی که وارد آن میشود باید برای پیشرفت جامعه کار کند و اگر به دنبال منافع مادی است کاندیدا نشود.
ساختار شوراها به چه طریق میتواند اصلاح شود؟
فاکتورهای موجود برای کاندیدا شدن در شوراها کافی نیست. بسیاری از افراد شورا هیچ گونه تسلطی روی قانون شورا ندارند و همین باعث میشود تا نتوانند به وظایفشان در جامعه عمل کنند. باید داشتن تخصص و آزمون به شرایط کاندیدا شدن اضافه شود. تخصص افراد باید به شورا مرتبط باشد.
مجلس در دوره سوم شورا بارها اقدام به تغییر قانون کرد تا بتواند کیفیت را بالا ببرد اما نمایندگان نتوانستند همدیگر را متقاعد کنند و قانونی در این خصوص مصوب نشد. بعضی از افراد میخواهند که مسیر شوراها به همین شکل باشد که این باعث عدم پیشرفت خواهد بود.
نظارت کشوری در شوراها وجود دارد اما ما خواهان نظارت داخلی به طور جداگانه هستیم. تنها مرجعی که میتواند شورا را منحل کند هیات حل اختلاف است که در مسائل پیش آمده اصلا جلسهای تشکیل نداده است. نیاز است مرحله اول شورا تخصصی و با آزمون برگزار شود و سپس نسبت به به داشتن ناظر قوی در آن اقدام کرد.
چرا عدهای مخالف تخصصی شدن شوراها هستند؟
عدهای معتقد هستند اگر سطح سواد و تخصص را بالا ببریم مشارکت کمتر و حضور حداکثر نخواهد بود. من معتقدم باید انگیزه برای حضور ایجاد کنیم چون تخصصی شدن شوراها به نفع شورا و مردم خواهد بود.
دلیل کم شدن تعداد اعضای شورای چه چیزی بوده است؟
بعضی از افراد در شورا مسیر خلاف قانون را طی کردند که کنترل اینگونه مسائل بسیار سخت است. شورا روی شهردار و دهیار مسلط است و اگر یکی از آنها به حرف شورا عمل نکند در اولین فرصت عزل خواهند شد. باید فرهنگسازی صورت گیرد تا جایگاه و وظیفه شوراها مشخص شود. در هر شهری شهردار عملا نمیتواند کاری فراتر از شورا انجام دهد که این مشکلات باید کارشناسی و رفع شوند. کم شدن تعداد اعضای شورا به نفع جامعه امروزی و پاسخگویی بیشتر خواهد شد.
نظرتان در رابطه با انتخاب شهردار توسط مردم چیست؟
شورا مسئول مصوب کردن امور و شهردار مدیر اجرایی است. انتخاب شهردار توسط مردم به نفع مردم و به ضرر شورا است و باعث تضعیف و از بین رفتن قدرت اجرایی شورا میشود.
انتخاب شهردار توسط مردم باعث قومی و قبیلهای شدن آن نمیشود؟
در صورتی که مردم شهردار را انتخاب کنند اگر او نظرات شورا را اجرایی نکند کار برای شورا سخت و استیضاح شهردار زمانبر خواهد بود. مگر اینکه قانون سریع عمل شود که ما این چنین قانونی در استان نداریم. انتخاب شهردار توسط مردم فلسفه شورا را از بین میبرد.
عمر مدیریت شهرداران در بعضی از شهرهای استان بسیار کم است آیا این ایراد به شورا وارد است؟
معتقدم در بعضی از مسائل شوراها نتوانستند صاحبنظر باشند برای مثال زمانی شوراها میتوانند در انتخاب شهردار موفق باشند که سهمخواهی را کنار بگذارند. در شورا نباید موضعگیری صورت گیرد و اگر تصمیمات براساس پیشرفت جامعه باشد مشکلات بهتر رفع میشود. در انتخاب شهردار باید فراتر از مسائل شخصی عمل کنیم و مصلحت جامعه و استان و کشور در نظر گرفته شود. وقتی شهردار به شهر دیگر میرود تفکرات در آنجا جابهجا میشود. شهرداران و فرمانداران در کل کشور تصمیمگزار هستند.ضعف قانونی زیادی در شورا وجود دارد. در بعضی از روستاها شوراها عملا همهکاره هستند و برای جابهجایی امتیاز آب، گاز و .. همه اختیار دارند.
شورای شهرستان نباید آنقدر اختیار داشته باشد تا بتواند شورای روستا را عزل و یا جابهجا کند. نظارت بر شوراها خوب صورت نمیگیرد و هیات حل اختلاف عملا تصمیمگیرنده نیست.
انتخابات شورا به سمت لیستی پیش می رود یا همچنان براساس قومی و قبلیه ای خواهد بود؟
لیستیشدن انتخابات باید فرهنگسازی شود که در این صورت خیلی از مشکلات جامعه حل خواهد شد. لیستیشدن به نفع مردم و نیروی نظارتی است چون لیستها با همدیگر مناظره خواهند کرد و ضعفهای آنان از طرفین اعلام میشود. در انتخابات لیستی اطلاعات افراد به صورت رایگان به قوه قضاییه، مجلس، دولت و مردم داده میشود و کار نیروهای نظارتی راحتتر خواهد شد. در شورا انتخاب لیستی کمرنگ است و احزاب و رسانهها موظفاند مردم را به این سمت سوق دهند.
آیا لیستیشدن انتخابات باعث سیاسی شدن شورا نمیشود؟
انتخاب لیستی به سمت سیاسیشدن شورا میرود اما باز هم به نفع مردم خواهد بود. بعضی از لیستها مجبورند به خاطر تشکیلاتی بودن تخلف کمتری کنند. در شهرهای بزرگ مثلا لیست 9 نفره میآید اگر 2 نفر آنها تخلف کند به لیست ضربه میخورد و اعتماد مردم به آن لیست و حزب کمتر میشود.
شوراها باید قانون مدون داشته باشند. فرماندار رئیس هیات حل اختلاف در شهرستان است که اکثرا برگزار نمیشود و در بعضی موارد هم فرماندار حضور ندارد. اینها مسیر را به سمت سیاسی میبرد. اگر فرهنگ سازی به درستی صورت گیرد و قانون مبنا باشد مسیر به سمت سیاسیشدن نخواهد رفت.
شورا برای افکار مختلف و متفاوت آرا است آیا وجود یک لیست برای جریان مشکل ایجاد نمیکند؟
مردم مسئولیت را رصد میکنند و مسئولی نمیتواند ادعا کند که مردم از عملکرد او آگاهی ندارند. حزب و گروهی میتوانند موفق باشند که مخالفان را قبول کنند و انتقادپذیر در مسیر قانون باشند. قانون حرف اول و آخر را میزند و اگر قانون مبنا باشد تخلفات کمتر و محبوبیت بیشتر خواهد بود.
گرایش مردم در انتخابات شورا و ریاست جمهوری به یک سمت و جریان خواهد بود؟
در شورا انتخاب بیشتر قومیوقیبله ای خواهد بود. اگر انتخابات لیستی شود مردم به دنبال لیست صادقتر و عملگراتر میروند. شاید روحانی در قدرت است گرایش به سمت او باشد اما قاطعانه نیست.
آیا اصلاحطلبان لیستی در مازندران ارائه خواهند داد؟
در مازندران بیشتر به عملکرد نگاه میشود. من اصلاحطلب هستم و مبنای من قانون است. نامههای ما براساس قانون است و اگر طبق آن عمل نشد به مافوق خود گزارش میکنم. افرادی که لیست آنها را ارائه میدهد از عملکرد آنان سوال میشود و وصل بودن به حزب و گروهی در انتخابات شورا تاثیری ندارد. ما جزو 18 کانون نیستیم و حزبی شناسنامهدار به نام اصلاحات داریم و دورادور با هم در ارتباط هستیم.
شما لیست جداگانه ای برای انتخابات میدهید؟
صد در صد. البته لیست ما با آنها تداخل دارد و شاید چند نفر هم مشترک و هماهنگ در لیست باشند.
در رابطه با حزب خودتان توضیحاتی بفرمایید؟
ما در شورای مرکزی هستیم. بیشتر فعالیت ما در مازندران و در تمامی زمینهها صورت میگیرد. از مسئولین میخواهم در صورتی که فراتر از قانون عمل میکنیم به ما گوشزد کنند و در جاهایی که به نفع مردم گام بر میداریم به ما کمک کنند. پیشرفتهای خوبی داشتهایم و در رابطه با خیلی از مسائل با استاندار نامهنگاریهایی داشتهایم. به مسئولین توصیه میکنم در کنار مردم باشند و به مردم خدمت کنند و در مقابل آنان موضعگیری نکنند.
مردم ما را رصد میکنند و هیچ تخلفی از چشم آنان مخفی نیست و در تخلفات دیر یا زود برای همه آشکار میشود. باید نقدپذیر باشیم و اگر نقدی نباشد رشدی رخ نخواهد داد. نقدهای زیادی داریم در خصوص حواشی خسارتهای ناشی از برف به استانداری نامه زدیم و دلیل قطعی یک هفتهای برق و گاز در بعضی از مناطق و عدم پاسخگویی مسئولین را جویا شدیم. سیستم برق ما بسیار فرسوده است. منابع طبیعی قطع درختان را ممنوع می کند اما درختان قطع و روی سیمها میافتند. مسئولین بدهکار و مزدبگیر مردم هستند و باید پاسخگوی مطالبات آنان باشند. احزاب در زمان انتخابات از مردم درخواست رای میکنند اما چرا بعد از سمت گرفتن دیگر پاسخگوی مطالبات نیستند؟ ما برخلاف مسئولین حقوق دریافت نمیکنیم اما خودمان را موظف به پیگیری امور آنان و قانون میدانیم. البته منظور من همه افراد شورا و مسئولین نیست.
دولت روحانی موفق بوده یا نه؟
دولت روحانی دولت اعتدال است و جزو هیچ کدام از گروههای اصولگرا، اصلاح طلب و مستقل نیست. دولت به قولهای خود عمل نکرده است. ما در جامعه آرامش اقتصادی نداریم. شاید بتوان مسائل اقتصادی را با دلایلی همچون تحریم، پایین بودن قیمت نفت و خالی بودن خزانه توجیح کرد اما مدیریت ضعیف را نمیتوان توجیح کرد. خیلی از جوانان باتجربه و متخصص ما که میتوانند در مدیریت موفق باشند در حال حاضر گوشهنشین و حاشیه نشین هستند. استاندار مازندران در سطح استان تحتفشار است. یکسری از نمایندگان مسیرهایی میروند که نمیتوانند از مردم دفاع کنند و متوجه نمیشوند که ما در بعضی از شهرها فرماندار درست و کارآمد نداریم. نمایندههای ما بعد از وضع قانون باید پیگیر اجرایی شدن ان باشند.
آیا اصلاحات در این دوره از روحانی حمایت خواهد کرد؟
هر جناحی به دنبال طرح گزینهای برای انتخابات است. ما نظرات را به تهران اعلام کردیم و تهران آن را بررسی میکند. عملکرد ما بیشتر استانی است و هر ماه گزارش استانی میدهیم. با اینکه از عملکرد دولت در استان راضی نیستم اما از ایشان حمایت میکنم. اگر طیف اصولگرا از روحانی جدا شود آن وقت باید گزینه دیگری را بیاوریم چون با رفتن اصولگرایان رای ایشان میشکند. خیلی از اصلاحطلبان به روحانی رای نمیدهند. روحانی رئیسجمهور معتدلی بود اما مدیریت استان بسیار ضعیف بوده است.
حرف پایانی:
در پایان از سه قوه میخواهم که کمیتهای برای حل مشکلات مردم تشکیل دهند تا مستقیما با آنها در ارتباط باشیم تا مشکلات بدون بروکراسی به دست آنها برسد.