اختصاصی مازندشورا: نوزدهم دی ماه سال 1395، تاریخی است که در قلب و ذهن تمامی مردم ایران ثبت شده است. روزی که جمهوری اسلامی ایران یکی از فعالان و معماران اصلی زحمت کش خود را از دست داد. به راستی بعد از فوت آیت الله هاشمی که سالها پشتیبان اصلاح طلبان بود، چه اتفاقی برای اصلاح طلبان رخ خواهد داد؟ آیا نخ تسبیحی که پاره شده است قابل ترمیم خواهد بود؟ وضعیت روحانی که کمتر از 3% رای داشت و با حمایت آیت الله هاشمی موفق شد کمتر از ده روز از دو میلیون رای به نوزده میلیون رای برسد به چه شکل خواهد شد؟ آیا روحانی با از دست دادن یکی از پشتوانه های کلیدی خود هیچ شانسی برای انتخابات سال 96 نخواهد داشت؟
فوت ناگهانی آیت الله هاشمی، پتکی بزرگ و غیرمنتظره بود که شاید از نظر خیلی ها بسیاری از معادلات سیاسی اصلاح طلبان را بهم ریخته باشد. حضور چند میلیونی مردم شریف ایران در تشییع جنازه، نشان از نفوذ ایشان در طی این سالها بر قلب های مردم انقلابی ایران داشت. این خوب نشانگر آن است که ایشان چه تاثیر گسترده ای را بر افکار عمومی داشته اند. بی شک مردم در این دوره انتخابات، مد نظر خود خواهند داشت که چه فردی مورد حمایت شخص آیت الله هاشمی بوده است. حسن روحانی، رییس جمهور ایران روزهای سختی را سپری کرده است. وی دولت را در بدترین شکل ممکن تحویل گرفت و مطمینا جبران ضربات اقتصادی بدنه دولت به راحتی در سه سال امکان پذیر نبوده، با این حال وی تمامی تلاش های خود را برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور انجام داد.متخصصان و اساتید دانشگاه خوب از تاثیرات مثبت برجام بر جمهوری اسلامی ایران آگاه هستند، اما مطمئنا نشان دادن تاثیر آن بر سر سفره های مردم نیازمند زمان بیشتری است. به تیم رسانه ای روحانی، انتقادات بسیاری در این مدت وارد شده است. روحانی باید به خوبی به مردم توضیح دهد که دولت را در چه وضعیت اقتصادی بدی تحویل گرفته است و چه تلاش های بسیاری برای ساخت مجدد آن کرده است. از طرفی دیگر در جناح اصولگرا شاهد آن هستیم که گزینه کلیدی ای برای ورود به عرصه ریاست جمهوری وجود ندارد. هرچند اصولگرایان در مصاحبه هایی مطرح کرده اند که هنوز گزینه کلیدی خود را مطرح نکرده اند. نظر شخصی نگارنده آن است که گزینه های احتمالی موجود در این دوره همواره دارای همان درصد آرا دو الی سه درصدی همیشگی خواهند بود. از طرفی دیگر اتفاق ناگوار حادثه پلاسکو در تهران، وضعیت را برای یکی از کاندیدای مطرح تهران که پیش از این از حمایت زیادی در این شهر برخوردار بوده است، دشوارتر کرده است. مردم ایران، بسیار احساسی و هیجانی هستند. به برکت وجود رسانه های ملی و بین المللی مردم امروزه بسیار آگاه هستند. موج های پدید آمده در رسانه های کشور در رابطه با شایسته سالاری نشان از تولد موجی جدید و نوعی اعتراض به نحوه مدیریت افراد ناشایست دارد. از طرفی دیگر اصلاح طلبان از اقبال مردمی خوبی برخوردار هستند و فوت آیت الله هاشمی باعث ایجاد نوعی همدلی و احساس تنهایی در آنها شده است. بی شک اصلاح طلبان زیرک تر از آن خواهند بود که موفقیت های پیشین خود را که مدیون اتحادشان بوده است فراموش کنند. اختلافات در دوره های قبل و نبود اتحاد موجب شده بود که آنها در دوره های قبل برای سالها نتوانند قدرت را در اختیار داشته باشند. مطمئنا حال با داشتن قدرت، بسیار دقیق تر عمل خواهند کرد و سعی می کنند رشته تسبیح پاره شده را ترمیم بخشند.
عده بسیاری هستند که معتقدند پس از فوت آیت الله هاشمی، هیچ کس قادر به نشستن بر جایگاه خالی ایشان نیست؛ اما نگارنده معتقد است که در طی سالهای گذشته توهین تندروها به بعضی از افراد سیاسی موجب محبوبیت آنها در دل مردم گشته است، به طوری که در انتخابات سال 94 شاهد آن بودیم که با اعلام حمایت این افراد از لیست امید چه اتفاقات مثبتی برای اصلاح طلبان در انتخابات شورای اسلامی رخ داد.به همین سبب افرادی هستند که اقبال مردم پس از مرگ آیت الله هاشمی به سمت آنها بسیار بیشتر شده است.
نگارنده همانطور که در سال 92 پیروزی حسن روحانی را پیش بینی کرده بود، معتقد است که حسن روحانی باز هم می تواند در انتخابات سال 96 یکی از اقبال های کلیدی ریاست جمهوری باشد، وی باید در یاد مردم این حس را مجددا زنده کند که یکی از انتخاب های همیشگی هاشمی بوده است، باید آنچه که بر سر دولت آمده بوده است و بحران های پیش رویش را توضیح دهد و با احترام به آگاهی و شعور بالای مردم ایران، باری دیگر از آنها بخواهد که در سفری چهارساله همراه او باشند.