اختصاصی مازندشورا: کمیل وفایی*- چند ماه پیش طی تصمیمی عجیب، ریاست جمهوری بر انتقال چند گرایش روانشناسی از وزارت علوم به وزارت بهداشت، مهر تاییدی زدند. این تصمیم پر حاشیه مخالفتهای بیشماری در جامعه روانشناسی کشور بدنبال داشته است. اما سوالی که بارها به گوشمان رسیده اینست که آیا انتقال برای ما تضمین شغلی، خدمات بیمهای و جایگاه حرفهای به همراه خواهد آورد؟ روانپزشکان و سازمان نظام پزشکی در چند سال اخیر قوانین زیادی را تصویب کردند که کاملا به نفع روانپزشکان و به ضرر روانشناسان بوده از جمله: حذف نام روانشناسان از کتاب ارزش نسبی درمان (حذف شدن همان اندک حق بیمهای که به خدمات روان درمانی توسط روانشناسان ارائه میشد)، دادن حق انجام مستقل روان رمانی، گروه درمانی، خانواده درمانی و سکس تراپی به روانپزشکان تحت پوشش بیمه، تصویب فلوشیپ رواندرمانی برای روانپزشکان و ادعای اینکه روان درمانی حق روانپزشکهاست و سازمان نظام پزشکی متولی دادن این حق به افراد است، ثبت انجمن روان درمانی توسط روانپزشکان علیرغم وجود آن توسط روانشناسان و اخیرا هم که وزیر بهداشت ادعا کردند روانکاوی کار روانپزشکهاست!
همهی این موارد باعث شده که نوعی بدبینی و نگرانی از آیندهی حرفهای در بسیاری از روانشناسان بالینیگر ایجاد شود. مسلما موافق حفظ وضعیت موجود و نابسامان سیستم آموزشی کشور نیستیم اما با این اوصاف میبینیم که در طرف مقابل هم وضعیت چندان خوشایندی در انتظار حرفهی ما نیست و شواهد حاکی از وجود موجی برنامه ریزی شده است. چنانکه پیشبینی میشود روانشناسی در حد عصب شناسی تنزل یابد، مراجع به بیمار تبدیل شود، رواندرمانی به دارودرمانی تقلیل یابد، دیدگاه روانی-زیستی-اجتماعی به صرفا زیستی تقلیل پیدا کند و جایگاه روانشناس به دستیار و منشی پزشک تنزل داده شود! در پایان نیز باید بدانیم آموزش روانشناسی در هیچ کجای دنیا زیر مجموعه متولی آموزش پزشکی نیست و این نگاهی منسوخ در جوامع پیشرفته است.
* دبیر کمپین مخالفت با تجزیه روانشناسی