مازندشورا:خبرگزاری مهر - علی ابراهیمی گتابی - بهار دیار علویان از راه رسیده است و پرستوهای مهاجر در اوج نام آوری بعد از سالها، بی نام و نشان بر دوش مردم شهر خرامان خرامان آمدند. آمدند تا یک بار دیگر غریبانه پروانههای بال و پر سوخته را به دور شمع وجود خود در این حا ل و هوای فاطمی جمع کنند وبا غربت مظلومانه امام عشق همنوا شوند.
آمدند تا یاد آور روزهای سنگری باشند از جنس ایمان که اخلاص تابلوی ورودی آن بود.با نام «یا فاطمه زهرا(س)» قبل از آنکه سیم خاردارهای دشمن را بشکافند از سیم خاردار نفس میگذشتند.
مُهر ولایت مداری را با قطره خونشان بر صفحه تاریخ حک کردند و برای آنکه حرف امام روی زمین نماند، سر چه قابل که حسین وارجان دادند. آن روز پشت پیراهنهای خاکیشان نوشته بود «میرویم تا انتقام سیلی زهرا(س) بگیریم» امروز نیز آمدند تا با همین چند تکه استخوانشان دست علمدار جانباز انقلاب را بگیرند و نگذارند در روزهای مکر بنی ساعده این بار مهدی زهرا(س) بی کس و بی یار شود.
حال که هفت تابوتی به رنگ شقایق از هفت وادی عشق و عطش کرب و بلا درآغوش مادری پهلوشکسته که اگر گوش دل بسپاری صدای ناله«بُنَیَّ قتلوک عطشانا» را خواهی شنید، بر دوش زخمی شهری که داغ آلالههای کربلای شام را در دل دارد؛تا بهشت بدرقه میشوند.
آلالههایی که نشان بی نشانی را از همین چند تکه استخوانی که بوی تربت کربلا میدهد، گرفتند تا درصحرای تف دیده شام برای عمه سادات علمدار بمانند. منطق العشق به حسین«علیه السلام» را برسر دست گرفته ، مردانه طریق شهادت را از بلندای شانههای شهر تا بهشت پیمودند ولی ما هنوز اندرخم یک کوچهایم.
جز آنکه دلهای خسته مان را به گوشه تابوت گمنامیشان گره زده و با صدای در گلو شکسته و اشک چشمهایمان فریاد بزنیم این شهرتمام فصل مدیون شماست.
کارشناس روابط عمومی سپاه کربلای مازندران