اختصاصی مازندشورا: در سال های اخیر برخی از مدیران دستگاههای اجرایی استان برای اخذ مدارک دانشگاهی راهی برخی کشورهای آسیای میانه و قفقاز مانند ارمنستان، تاجیکستان و آذربایجان شدهاند. این افراد با پرداخت وجوهی به دانشگاههای عمدتا درجه 3و4 کشورهاییکه به لحاظ جایگاه علمی کیلومترها با فضای علمی ایران فاصله دارند ، تنها یک بار و آن هم در زمان ثبتنام به دانشگاه مراجعه کرده و پس از پرداخت وجوه شهریه هر ترم، بدون حضور مستمر در دانشگاه و کلاس درس، مدرک دکترای خود را اخذ میکنند. واقعیت این است که این مدارک هیچگونه ارزش علمی ندارد و باید در ارزیابی علمی این مدارک تجدید نظر کرد. چراکه این دانشگاهها مراکزی نیستند که اعتبار و تراز علمی آنها نسبت به دانشگاههای داخل قویتر باشد، بلکه بسیاری از این دانشگاهها به لحاظ علمی ضعیف تر از دانشگاههای درجه 2 و 3داخل کشور هستند. از سوی دیگر مدیرانی که با این ترفند سعی دارند پیشوندی با عنوان « دکتر » را برای خود خریداری کنند در حقیقت کم هوشی و فقر فرهنگی خود را نمایان می سازند. زیرا همگان به درستی می دانند این افراد اگر علاقه ای به درس و علم و دانش داشتند به راحتی می توانستند در کشور و حتی استان و شهرستان محل سکونت خود به چنین هدفی نائل شوند. حال در چنین شرایطی باید پرسید آیا با وجود حضور چنین مدیران کم استعداد و بی سوادی که متاسفانه عنوان«دکتر» را هم یدک می کشند ، می توان انتظار معجزه توسعه را در استان مستعد مازندران داشت؟ آیا این فرصت سوزی ، خیانت به آیندگان نیست؟ واقعیت این است که مدیران بی سواد و غیر خلاق که عناوین پرطمطراق « دکتر» را به منظور عوامفریبی و همچنین دریافت مزایای شغلی با خود یدک می کشند مهمترین عامل عقب ماندگی و توسعه نیافتگی استان مازندران هستند. این افراد با عوامفریبی که بواسطه خرید مدرک آن هم از دانشگاهها و موسسات بی کیفیت آسیای میانه انجام داده اند ، در حقیقت بی صداقتی و تفکر سودجویانه خود را در فریب افکارعمومی به نمایش گذاشته اند. پرسش راهبردی در این زمینه آن است که چه ضرورتی جز عدم علاقه مندی به علم و دانش این افراد را وادار به پرداخت هزینه هایی به مراتب بیشتر از دانشگاهها و موسسات آموزش عالی غیر انتفاعی کشور ما جهت اخذ مدرک تحصیلی در دانشگاههای بی کیفیت آسیای میانه کرده است.؟ واقعا اخذ مدرک و یا به عبارت صحیح تر خرید مدرک دکترای مدیریت از دانشگاههای درجه 3 کشورهای آسیای میانه چه مزیتی دارد که عده ای بدان افتخار می کند و اطرافیانشان نیز با آب و تاب این افراد را «دکتر» خطاب می کنند !آیا اینگونه افراد که متاسفانه در بالاترین رده های مدیریت دستگاههای اجرایی استان حضور دارند با این سطح سواد و دانش می توانند مبنای برای برنامه ریزی و توسعه قرار گیرند؟ ازسویی دیگر اگر کشورها ی صادرکننده مدارک برای این افراد در زمینه دانش راهبردی «مدیریت » از ظرفیت علمی ممتازی برخوردار بودند ،قطعا وضعیت بهتری داشتند.
آنچه مهم است اینکه، مدرک phd یا همان دکتری، در حقیقت کلاه گشادی است که دانشگاههای بی هویت و دست چندمی کشورهای عقب مانده منطقه بر سر این افراد گذاشته اند و برای جامعه هوشمند ایرانی این ترفندها هیچ ارزشی ندارد. به هر تقدیر؛ در عصر مدیریت دانایی محور، استمرار حضور این دسته از مدیران در دستگاههای اجرایی استان باید پایان یابد و مدیرانی به معنای واقعی «دکتر» و «مهندس» که مجهز به رهیافتهای علمی برون رفت از چالش ها باشند بر مسند امور قرار گیرند تا فرآیند توسعه در استان مستعد مازندران بیش از پیش تسهیل گردد.