اختصاصی مازندشورا: امروز 17 روز مانده است به انتخابات مهم ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا.
انتخابات پیش رو تعیین کننده هم سرنوشت کشور و هم شهرها که بدست مردم اتفاق خواهد افتاد ، اما لازمه انتخاب ما هوشیاری در تعیین افرادی اصلح و توانمند که بتوانند، خصوصا در خدمات شهری کمک حال اوضاع مردم از نظر رسیدگی به شهر و مبلمان شهری است. از این رو کسانی که در این امر مهم نامزد شدند خیل عظیمی از مردان است و حضور زنان اندک دیده می شوند.
به عبارت دیگر میتوان گفت زنان نقش اساسی در پیوستگی اجتماعی محلی را دارند. این نوع پیوستگی بهویژه برای دستیابی به طرح اجتماعی و مدیریت موفق در جوامع چند فرهنگی ضروری است. زنان بهعنوان مدیران خانه در جوامع کوچک نقش اساسی در همبستگی اجتماعی خانواده و محله دارند.
روزهای قبل از انتخابات فرصتی برای همهی اقشار و آحاد جامعه ایجاد می شود تا خواستهها و دغدغههای خویش را به زبان آورده و انتظارات خویش از سیستم حاکمه را بازگو نمایند. در طول این سالها وعدهها و شعارهای جذابی داده شد اما هیچ گاه مسائل و مشکلات مردم به طور جدی چاره یابی نشد بالعکس فقر و بیکاری دامنگیر جامعه شد و به دنبال خویش هزارویک مشکل دیگررا نیز به وجود آورد.
یکی از اقشار مهم جامعه که در واقع نیمی از قشر جامعه را به خویش اختصاص داده و نقش بسیار مهمی در اعتلا و پویایی جامعه بر عهده دارد زناناند که در این روزها بیشترین تکاپو و فعالیت از سوی آنان به امید رسیدگی و پاسخ به مطالبات آنان که هر زمان پشت گوش انداخته شده، صورت می گیرد.
در روزهای آینده دو انتخابات سرنوشت ساز در ایران برگزار خواهد شد؛ یکی از این دو، انتخابات شوراهای شهر و روستا است که از اهمیت ويژهای برخوردار است. طبق آخرین آمار حضور زنان در این انتخابات تنها ۷ درصد است که بسیار اندک شمرده می شود و با نگاهی به مناطق مختلف کشور خواهیم دید که حضور زنان در مدیریت شهری و روستایی بسیار اندک است. اگر مدیریت شهر و روستا در اختیار زنان قرار داده شود بدون شک در کاهش معضلات و آسیبهای اجتماعی نتایج بسیار مهمی دربر خواهد داشت زیرا زنان بیشتر درمعرض آسیبهای اجتماعی قرار دارند و حضور آنان در این عرصه در گره گشایی مسائل آنان تاثیر بسزایی خواهد داشت.
متاسفانه عرصهی مدیریت های شهری و روستایی نیز در انحصار مردان قرار دارد و زنان از آن محرومند؛ علاوه بر این علی رغم اینکه زنان روستایی در تولید موادغذایی و کشاورزی نقش بسیار پررنگی دارند اما در شوراهای روستایی حضور ندارند و این نادیده گرفتن دسترنج و حقوق آنان است. در مقابل زنان روستایی، زنان شهری با مشکلات بسیاری روبه رواند زیرا شهرها دارای ساختار پیچیدهای بوده و زنان بیشتر از مردان قربانی بحرانهای اجتماعی می شوند.
برای گره گشایی از مشکلات، زنان بایستی حضوری فعال در زمینه سیاست و به طور کلی مدیریت جامعه داشته باشند زیرا زنان به دلیل درک صحیح از مشکلات خویش بدون شک در ارائه راهکار نیز می توانند بسیار موفق عمل نمایند؛ در ضمن حضور زنان در شوراها می تواند گامی باشد برای عبور از سد مردسالاری در جامعه و خروج از چهار دیواری خانه و به افزایش مقاومت زنان در برابر الگوهای مرد سالار در ساختار سیاسی یاری رسانده و سطح مدیریت آنان را گسترش دهد. چون تاکنون به زنان فرصت و موقعیت نشان دادن قابلیتها و تواناییهای آنان داده نشده است و زنان بایستی در این راستا خویش را اثبات نمایند زیرا دارای این پتانسیل هستند در عین حال زنانی که در عرصهی سیاسی حضور دارند بایستی از نگاه مردانه و استیلای آنان بر تصمیم گیریهایی که در زمینه مسائل زن صورت می گیرد جلوگیری نمایند.
در پایان اینکه زنان چقدر می توانند در بهبود کیفیت مدیریت شهری نقش مهی داشته باشند، این پتانسیلی است که باید برای تبدیل فرایندش تلاش نمود تا این فرصت هم به زنان داده شود. هم موقعیت اجتماعی آنان مشخص شود و هم حقوق شهروندی آنان رعایت شود. به امید آن روز.