مازندشورا: ترانه های 'الله رمضونی'، 'هوم بابایی'، 'الم ترانی'، 'گره گشو'، 'ورچین ورچین'، 'چاووش سحری'، 'نواهای بیدار سازی' و ده ها آوا و نغمه دیگر جزیی از موسیقی ماه مبارک رمضان بوده که به دلیل ورود رسانه های خبری و فناوری اغلب آنها کاربردشان را از دست داده و فراموش شده اند.
صاحبنظران بر این اعتقادند که پرداختن تک تک آنها می تواند در ارتقا دانش فرهنگی شهروندان موثر باشد چرا که اغلب افراد جامعه تنها تعزیه، مداحی و روضه خوانی را به عنوان کاربرد موسیقی در اسلام می شناسند.
هنر و هنرمند نیز در این ماه تحت تاثیر فرهنگ رمضان، کارکرد ویژه ای پیدا می کند که ساختار اجرایی آن نسبت به دیگر بخش ها قابل تشخیص و شناسایی است و موسیقی به عنوان یکی از شاخه های مهم هنری و حامل و ناقل بخشی از میراث تاریخی و جامعه بشری، در این ماه، در ایران شناسنامه ویژه ای دارد.
بهزاد مقوم پژوهشگر و مدرس موسیقی با اعتقاد بر اینکه بررسی موسیقی آیینی هر قوم و ملتی در شناخت بیشتر و درست و عمیق فرهنگ آن قوم موثر است، به ارزش علمی اسناد و مدارک موسیقایی تاکید داشته و می افزاید: در شرایط کنونی مستند سازی و پژوهش های علمی، دقیق و جامع در حوزه میراث فرهنگی تا به حدی است که اگر در آن کوتاهی کنیم، آیندگان را از تجربه، دانش، مهارت، فناوری، ذوق و خلاقیت نیاکان و میراث هزاران ساله بشری محروم ساخته ایم.
وی با اشاره به اینکه دقیقا نمی دانیم نخستین زمانی که مردمان این سرزمین آواهای طبیعی را با نغمات ملکوتی هستی همراه ساختند کی و نخستین باری که سروده های مذهبی خوانده شد در کدام مسجد ، معبد و یا کدام قسمت از کشور عزیزمان بود، می گوید:
در هرصورت 'ساز' و 'موسیقی' در زمانه ای که هنوز ابزارهای کنونی اطلاع رسانی در جامعه بشری تولد نیافته بود، به عنوان یکی از هنرهای نخستین بشری برای اعلام اوقات روز در خدمت مردم بوده است.
او ادامه داد: ماه رمضان و اعلام وقت سحر و شامگاه به مردم، از جمله این اوقات بود که برای مردم ایران اهمیت والایی حتی در میان سایر ماه های سال داشته است.
مقوم اضافه کرد: مردم در این روزگاران از میان افراد جوامع کوچک خود اشخاصی را برای اطلاع رسانی از سحر گاهان و شامگاهان انتخاب می کردند و آنان نیز با استفاده از سازهای مرسوم در آن مناطق با آیات و مناجات ها مردم را از وقت سحر آگاه می کردند.
مدرس 60 ساله ویولن ادامه داد: این کار تا دوران معاصر نیز ادامه یافت و در تهران افرادی از میان 'آژان'ها به دستور نظمیه انتخاب می شدند و با طبل و دهل وقت سحر را به مردم اعلام می کردند.
وی از 'کرنا'، 'نقاره'، 'طبل' و 'دهل' به عنوان سازهایی که در ماه رمضان و سایر روزهای سال استفاده می شدند نام برد و گفت:
'نقاره زنی' از جمله آیین های کهن ایرانی است که هنگام طلوع خورشید و رسیدن به هنگام سحر انجام می شد.
نویسنده کتاب 'موسیقی، ترانه هستی' افزود: با آمدن اسلام به ایران هنر نقاره زنی جلوه زیبایی یافت و در زمان سحر و افطار ماه رمضان در خدمت دین درآمده و به هنر آیینی تبدیل شد تا جایی که پاره ای از مناطق کشور از جمله شهر طبس، این کار به شکلی وقفی در آمد و علاوه برآن در آستان حرم مطهر رضوی نیز گونه ای دیگر از این هنر دیرینه دیده می شود.
وی خاطر نشان کرد: همچنین نوعی ارکستر کهن با ترکیب سازهای کوبه ای و بادی وجود داشت که دارای قوانین خاص خود، با عنوان 'نوبت'بود و نواختن آن بر اساس 'دور' اجرا می شد و هنوزهم در برخی از مناطق ایران مرسوم است.
سید احمد وکیلیان پژوهشگر و مدیر مسوول فصلنامه 'فرهنگ مردم' می گوید: تا زمانی که پای رادیو و تلویزیون به ایران باز نشده بود، مردم با پشتوانه فرهنگی نیاکان خود، به روش های گوناگون، اطلاع رسانی می کردند از جمله در ماه رمضان از همان آغاز، رویت هلال ماه را با اذان و کوبیدن طبل و نقاره و نواختن شیپور، به آگاهی مردم می رساندند.
وی افزود: کودکان و نوجوانان نیز در این شب ها با خواندن ترانه های شاد از قبیل 'هوم بابایی'، 'الله در رمضونی'، 'الم ترانی' و 'گره گشو' نوید آمدن ماه رمضان را می دادند و از هدایای بزرگ ترها برخوردار می شدند. بعضی وقت ها نیز با شیطنت خاص خود با ترانه های طنزآمیز به روزه خواران هشدار می دادند و بدین وسیله موجی از شادی در تمام شهرها و آبادی ها برپا می شد.
وکیلیان خاطر نشان کرد: تلاوت قرآن کریم با صوت و آهنگ خوش و خواندن اشعار مذهبی و ترانه های شادی آفرین در این ماه پر برکت، سبب شکل گیری نوعی موسیقی مذهبی و آیینی شده بود که در هر منطقه با توجه به فرهنگ و زبان همان منطقه جلوه خاصی داشت.
وی ادامه داد: در کرانه های خلیج فارس، دم سحری با نواختن دمام و سرودن ترانه، در سیستان، سحری خواندن دهلک، در یزد با نواختن نقاره، در تهران با طبل و شیپور'ورچین ورچین' و مجلس سخنوری و شعر خوانی، در فارس به ویژه عشایر با کرنا و دهل، در آذربایجان عاشیق ها با نواختن تار و خواندن حماسه مذهبی، در بین کردها و لرها با تنبور و دوتار و در بسیاری از روستا ها جارچیان با کوبیدن حلب و جارکشیدن و حمامی ها با به صدا درآوردن بوق حمام، روزه داران را برای انجام فرایض دینی فرا می خواندند.
این پژوهشگر اضافه کرد: شب های قدر هم با ثنا و دعا و تلاوت قرآن و مراثی و نوحه در سوگ مولای متقیان(ع)جذبه ای خاص داشت و شب های پایانی ماه مبارک با اشعارالوداعی، مراسم خدا حافظی و وداع برپا می شد.
وی گفت: با رسیدن عید فطر، روزه داران با برپایی جشن و سرور و نواختن دف و چنگ و برپایی نماز شکرانه عید در سماع ربانی و ضیافت الهی حضور می یافتند و پاداش خویش را از پروردگار عالمیان دریافت می کردند.
برخی از کارشناسان و پژوهشگران می گویند که با ظهور رسانه ها مدرن، این فرهنگ دیرپا از گردونه خارج شده و به تدریج به دست فراموشی سپرده شد.
هوشنگ جاوید نویسنده و پژوهشگر موسیقی در مورد 'سحر خوانی در رمضان'می گوید:ایرانیان مسلمان بنا بر یک رسم کهن در هنگام سحر، یک ساعت به اذان مانده، به بام خانه خود رفته یا در بسیاری از جاها در گلدسته مسجد، مناجات سحر را با آداب خاصی می خواندند.
وی می افزاید: مضمونی که در اشعار انتخابی آنان می آمد، استقبال از رسیدن چنین ماه پر برکتی را می رساند که بسیار جذاب و دلنشین بود اما مهمتر از همه در شروع این مناجات و دعوت مردم به فرستادن صلوات بود.
او اضافه کرد: در برخی از نقاط به این افراد 'چاووش سحری' می گفتند و همواره شعر شاعران ایران توسط آنان قرائت می شد.
این نویسنده 56ساله در مورد آیین آواها و نواهای 'بیدار سازی' می افزاید: ایرانیان برای به موقع بیدار کردن مومنین در گذشته تمهیداتی گوناگون و زیبایی اندیشیده بودند که زیبا ترین شکل آن، بهره گیری از تنوع موسیقایی بود و هر منطقه بسته به باورهای خاص قومی قبیله ای و عرفی، به شکلی زیبا آن را انجام می دادند.
نویسنده کتاب 'نقش زن در موسیقی مناطق ایران' ادامه داد: افراد خوش صدا به حسب وظیفه ای که میراث اجدادی شان بود به حسب تکلیفی که برخود واجب می دانستند یک یا دو ساعت به اذان مانده مناجات زیبایی را که اغلب منتخبی از اشعار پارسی بود، بر بام خانه هایشان با نواهای خوش اجرا می کردند، مردم با این آوازها بیدار شده و به تدارک سفره سحری می پرداختند.
جاوید یاد آور شد: این نغمات در هر منطقه نام خاصی داشت که 'مناجات خوانی'،'مناجات سحری'،'شب خوانی رمضان'،'سحرآوازی ' و غیره از آن جمله بود.
او از حسن مصطفی پور نوازنده دوزله در مهاباد، عبدالله شریعتی نوازنده سرنا در سنندج، گنجعلی سلمانی زاده نوازنده کرنا در ایل قشقایی، علی مهدی پور نوازنده کرنا وسرنا، کاکاخان در فارس و مرحوم شامیرزاد مرادی نوازنده سرنا در درود لرستان به عنوان استادان به نام کشور نام برد و افزود: آنان نوای سحری را با مهارت به اجرا در می آورند اما اکنون ردی و نشانی از نوای رمضان آنان به گوش نمی رسد.
وی گفت: موسیقی 'رویت هلال' نیز به عنوان یکی از مراسم موسیقایی ماه رمضان در دو نوبت (دیدن هلال ماه رمضان و دیدن هلال ماه شوال و اثبات آن) اجرا می شد.
او خاطر نشان کرد: در این آیین ، بزرگان منطقه، محله و شهرها به اتفاق یک یا دو نوحه خوان خوش صدا به بلندی های مشرف بر منطقه مورد نظر رفته، آغاز یا پایان ماه مبارک را اعلام می کردند. سپس با توزیع شیرینی از جانب متمولان و نیز نواختن دهل، نقاره و کرنا، به ادامه مراسم می پرداختند.
وی اضافه کرد: آوازها در این مراسم با عناوین 'مرحبا رمضان'، 'رمضانیه خوانی'، 'الوداع'، 'چونان'، 'یار رمضان' و غیره غالبا در تکریم و استقبال و در پایان ماه درخواست قبولی طاعات به درگاه خداوند بود.
نویسنده کتاب 'آشنایی با موسیقی مناطق و نواحی ایران' خاطر نشان کرد: دهل زنی (نقاره زنی) نیز از جمله برنامه هایی بود که همه روز در 2 نوبت سحر و افطار و هر بار به مدت ده دقیقه تا یک ربع ساعت اجرا می شد.
جاوید یاد آور شد: این موسیقی که با ضرباهنگ خاصی اجرا می شد، زمان باقی مانده تا وقت دعا و اذان سحر را اعلام می کرد و در انتها یک بخش کوتاه داشت که ریتم آن به هم ریخته بود و مردم با شنیدن آن متوجه می شدند که زمان کوتاهی به اذان مانده است. این موسیقی در مازندران 'پیشنمازی' و در کردستان 'آوروغان' نام داشت.
وی همچنین اضافه کرد: نواختن دهل و نقاره در زمان اذان صبح و اذان مغرب در نقاره خانه ها و یا مکان های خاصی صورت می گرفت و پس از اجرای این موسیقی، توپ خاصی به نام زنبورک (شمخال) به صدا در می آمد.
جاوید در باره 'آوازهای نیمه ماه رمضان' یاد آور شد: اعتقاد بر این بود که امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در شبهای نیمه ماه رمضان به درب خانه پدر و جد بزرگوارشان رفته و سوره نود و یکم قرآن کریم را بزیبایی قرائت فرموده و مورد تشویق پیامبر و امیر المومنین قرار می گرفتند.
وی ادامه داد: در برخی از مناطق کشور این مراسم به تاسی از سیره حسنین(ع) توسط دو نوجوان خوش صدا به همراه دو تن از معتمدان محل (فانوس کش و کیسه گردان) پس از افطار صورت می پذیرفت و نو جوانان بر اساس اعتقاد مردمی و به خاطر یمن این شب ها و هدیه گرفتن از ساکنان منازل در کوچه ها و محله ها براه افتاده و آوازهایی را در دستگاه های ماهور و یا نوا می خواندند و مومنان نیز با پرداخت وجه نقد یا خشکبار آنان را تشویق می کردند.
او گفت: در شب نوزدهم تا بیست وسوم ماه رمضان متاثر از شبهای قدر و ایام شهادت مولای متقیان، تغییرات زیبایی در نغمه ها و منظوم های شعری پدید می آید و حزن و اندوه و حالت تضرع در آن فزونی می یابد.
نویسنده کتاب 'آخرین خنیاگر' ادامه داد: مرثیه خوانی ویژه مولا علی(ع) در این شب ها رواج بسیار می یافت به همین سبب از لحاظ تنوع نغمگی دارای اقسام خاصی می شد که امروز فقط در مناطقی چون یزد، اصفهان، خراسان، کرمانشاه، مرکزی و شهرری می توان شاهد نمونه هایی از آن بود.
او از 'ذکر خوانی'، 'دعاخوانی'، 'نعت خوانی'، 'منقبت خوانی'، 'مقتل خوانی'، 'نیایش خوانی'، 'روضه خوانی'، 'مدیحه سرایی'، ' نوحه خوانی'، 'مرثیه خوانی'، 'ترسه خوانی' و ' قنبر خوانی' به عنوان مراسم موسیقیایی شب های قدر نام برد.
وی افزود: در روز عید فطر نیز مجالس شادی برپا می شد و اغلب به صورت 'ریزه خوانی' چند تن از خوش صدایان قوم یا خانواده اشعاری را به شادیانه فرار رسیدن عید فطر می خواندند که در اصطلاح به آن 'قطره خوانی' می گفتند.
خبرنگار: زهره کرمی **انتشار دهنده:سید محسن حسن نیا
/1899/7330