مازندشورا: ۴سال و ١١ماه و ١٣ روز از حادثه تلخ واژگونی اتوبوس دانش آموزان بروجنی می‌گذشت که حادثه ای دیگر داغ دل خانواده‌های آن‌ها را تازه و پدر و مادران دیگری را بر سوگ فرزندانشان نشاند.

مازندشورا:خبرگزاری مهر، گروه جامعه - فائزه مومنی: بامداد روز دهم شهریور ماه ٩٦ایران بار دیگر عزادار دانش‌آموزان کشور شد. ۷ دانش‌آموز در پی واژگونی اتوبوس در محور بندرعباس_شیراز راهی دنیای دیگری شدند و پدر و مادران‌شان برای همیشه داغدار شدند.  

این حادثه آتش آرام گرفته وجود خانواده‌های بروجنی را نیز شعله‌ور کرد و بار دیگر آن‌ها را بر سوگ فرزندانشان نشاند.

به همین دلیل تصمیم گرفتیم حادثه واژگونی اتوبوس دانش‌آموزان بروجنی را بار دیگر در کنار حادثه داراب مرور کنیم تا شاید تلنگری باشد به مسئولانی که هربار قول پیگیری جدی و بررسی دادند.

روایت اول: آذین ایران‌پور، دانش‌آموز بروجنی حاضر در اتوبوس

قرار بود برای درس آمادگی دفاعی ما را به اردو ببرند. با توجه به اینکه اردو در منطقه جنگی بود، بسیاری از خانواده ها راضی به رفتن فرزندانشان نمی‌شدند. قراربود صبح ۲۶ مهرماه حرکت کنیم. تا روز حادثه همه چیز خوب پیش‌رفت. بچه‌ها خوشحال بودند و همراهی با دوستانشان آن‌ها را سر ذوق آورده بود. من همیار پلیس بودم. در اتوبوس به بچه‌ها آب می‌دادم یا آن‌ها را برای نشستن روی صندلی‌هایشان هدایت می‌کردم. اگر جایی هم می‌ایستادیم آن‌ها را برای اینکه جا نمانند جمع می‌کردم.

شب حادثه کنار یک مسجد توقف کردیم. شام نان و پنیر و خرما خوردیم. یاد می آید فائزه دوست نداشت، خیلی کم خورد. گفت بروم خانه، مادرم برایم شام درست می‌کند. بعد از شام همه بچه‌ها را جمع کردم که سوار اتوبوس شوند. چند نفر هم جا مانده بودند که دنبالشان رفتم و همه با هم سوار اتوبوس شدیم.

دو ساعت مانده بود که به مقصد برسیم. به مدیر مدرسه گفتم برای بچه‌ها کولر بزنید، گفت «سیستم ماشین مشکل پیدا کرده است به بچه‌ها بگو صبر کنند و دعا کنند تصادف نکنیم».

برگشتم به بچه‌ها با خنده گفتم «خانوم مدیر می‌گوید دعا کنید تصادف نکنیم»، باورمان نمی‌شد که واقعا این اتفاق بیفتد.

چند دقیقه‌ای هدفون در گوشم بود که احساس کردم تمام حواس بچه‌ها به جلو است و  مدام در حال جیغ زدن هستند. من شوکه شده بودم و نمی‌توانستم هیچ کاری بکنم. کم کم سرعت ماشین بالا رفت، برق قطع شد و ماشین چپ کرد.

بعد از چپ شدن ماشین همه جا تاریک بود و تا زمانی که ما را از ماشین خارج کردند ترجیح دادم چشمهایم را ببندم. صحنه پرت شدن بچه‌ها و زخمی شدنشان چیزی نبود که می‌خواستم ببینم.

آذین ایران‌پور بعد از این حادثه دچار افسردگی و بیماری روحی شد و تا مدت‌ها توان صحبت کردن راجع به این موضوع را نداشت.

روایت دوم: عباس شبانیان، پدر مرحوم فائزه شبانیان

فائزه یک روز از مدرسه به خانه آمد و گفت: بابا اجازه میدهی بروم اردو؟ گفتم نه. فردا بازهم آمد و اصرار کرد که تمام دوستانم هستند. خوش می‌گذرد. نمی‌دانستم چه بگویم. ته دلم راضی نبود ولی مجبور شدم قبول کنم. با خودم گفتم در روحیه‌اش تاثیر بد می‌گذارد. صبح چهارشنبه ۲۶مهرماه سوار ماشینش کردم و تا محل سوار شدن به اتوبوس رفتیم. دلم می‌لرزید بوسیدمش وخداحافظی کرد و رفت. خوشحال بود که با دوستانش به مسافرت می‌رود اما من نگران بودم. تا دو روز قبل از حادثه حال خیلی بدی داشتم. شب قبل از اتفاق خواب عجیبی دیدم. خوابی که درست فردا تعبیر شد. در خواب دیدم کسی به من زنگ زده است و می‌گوید برای اتوبوسی که به دره سقوط کرده با شما تماس می‌گیرم. از خواب پریدم. نگرانیم بیشتر شد صبر کردم صبح شود. به فائزه زنگ زدم. حالش خوب بود. اما دلم می‌لرزید. ساعت هفت ونیم با او تماس گرفتم، گفت «داریم شام می‌خوریم اما نون و پنیر است من دوست ندارم به مامان بگو واسم شام درست کنه». گفتم چشم مواظب خودت باش او هم گفت «چشم بابایی». ساعت ۱۱ باز تماس گرفتم اما در دسترس نبود. موبایلم بعد از چند دقیقه زنگ خورد. فکر کردم فائزه است. اما پسر عمویم بود که می‌گفت بیا دم در خانه. سراسیمه رفتم دم در دیدم شلوغ است. سوال من را کسی جواب نمی‌داد. می گفتم چه شده ولی کسی چیزی نمی‌گفت. به مقر سپاه شهر رفتم. دیدم تمام اهالی بروجن آنجا هستند.

عباس شبانیان بعد از آن ماجرا بارها خاطره‌اش را برای روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها تعریف کرد و هربار وقتی به جایی می‌رسد که خبر فوت فائزه را می‌دهند، زبانش بند می‌آید.

بعد از اولین حادثه؛ همه‌چیز فراموش شد

فردای همان روز -۲۹ مهرماه- حمیدرضا حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش هنگامیکه در حاشیه همایش تبیین نقش دانشگاه فرهنگیان در نظام تعلیم و تربیت آموزش و پرورش با سئوال خبرنگاران برای علت فوت و تصادف اتوبوس مواجه شد، به جای عذرخواهی و یا اعلام تسلیت خود اعلام کرد: «بروید و از مسئولانش بپرسید.» و دیگر حاضر به پاسخگویی به سئوال هیچ خبرنگاری نشد. این موضوع علاوه بر آنکه موجب دلخوری خبرنگاران از وزیر آموزش و پرورش شد، همچنین منجر به ناراحتی بسیاری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی شد و حتی وزیر آموزش و پرورش را تا مرز استیضاح به پیش برد.

در نهایت این بار نیز پرونده فوت ۲۶ دانش آموز با مقصر خواندن راننده اتوبوس و بالا بودن سرعت از سوی پلیس، پرداخت کامل دیه دانش آموزان فوت شده و همچنین برعهده گرفتن مسئولیت برگزاری اردوهای راهیان نور از سوی سپاه پاسداران بسته شد اما همچنان داغ فرزندان بر دل خانواده های آنها و دلواپسی بسیاری از خانواده های دیگر برای اعزام فرزندانشان به اردوهای دانش آموزی باقی ماند.

فوت دو دانش آموز و سوختگی ۲۸ نفر در آتش سوزی مدرسه شین آباد

پس از فوت ۲۶ دانش آموز در تصادف این اتوبوس و تنها پس از گذشت تقریباً یک ماه پس از وقوع این حادثه تلخ، آتش بخاری غیراستاندارد، دامن دانش آموزان مدرسه ابتدایی انقلاب اسلامی روستای شین آباد از توابع پیرانشهر در آذربایجان غربی را در نیمه آذرماه گرفت.

در این حادثه تلخ نیز وزیر آموزش و پرورش وقت به جای عذرخواهی از خانواده فرزندان سوخته و جامعه فرهنگیان، توپ کم کاری های خود را در زمین خبرنگاران انداخت و اعلام کرد: «اگر خبرنگاران به موقع خبر استفاده از بخاری چکه ای را می دادند، قطعاً امروز شاهد این آتش سوزی نبودیم.»

پس از صحبت های وزیر آموزش و پرورش در همان روز -۱۵ آذرماه- تعدادی از نمایندگان مجلس ضمن اعتراض به عملکرد حاجی بابایی موضوع طرح سوال از وزیر آموزش و پرورش را مطرح کردند.

حاجی بابایی پس از عیادت از دانش آموزان مدرسه شین آباد در بیمارستان و دلجویی کردن از خانواده آنها، در ۱۹ آذر ماه به صحن علنی مجلس رفت و به سوالات نمایندگان درباره حادثه آتش سوزی مدرسه شین آباد پاسخ داد. حاجی بابایی با حضور در صحن علنی مجلس با بیان اینکه تا آخر دنیا از همه عذرخواهی می کند، گفته بود: «دستورالعمل جمع آوری بخاری های نفتی و چکه ای را به تمام مدیران استان داده ایم. البته ذکر این نکته لازم است که جمع آوری تمام بخاریهای نفتی از مدارس یک هزار میلیارد تومان اعتبار و دو سال زمان نیاز دارد که امیدوارم با تصویب نمایندگان این اعتبار اختصاص پیدا کند.»

مسئولان در پاسخ به انتقاداتی مبنی بر این که چرا ایمنی دانش آموزان تا این اندازه نادیده انگاشته شده است مدعی شدند که همه چیز در حد اعلای ایمنی و امنیت است و این در حالی است که اتوبوس حامل دختران دانش آموز ، نقص فنی داشت و مسوولان هم در جریان بودند.

روایت سوم: ریحانه بلالی دانش‌آموز هرمزگانی حاضر در اتوبوس

معاون پرورشی مدرسه با مادرم تماس گرفت و گفت که اگر مایل هستید دخترتان در اردوی فرزانگان سازمان شرکت کند. به‌خاطر اینکه تنها بودم قبول نکردم اما بعد از اینکه یکی از دوستانم هم در این اردو اسم نوشت، موافقت کردم. روز پنج شنبه وسایلمان را جمع کردیم و از رودان به سمت بندرعباس رفتیم. در کانون پرورش فکری کودکان برایمان برنامه توجیهی گذاشتند. بعد از برنامه شام خوردیم و ساعت ۱۱:۳۰ شب راه افتادیم. اتوبوس در حین حرکت تعادل نداشت و منحرف می‌شد.

نزدیک ساعت ۳بامداد در مسیر توقف کردیم و بچه‌ها خرید کردند. نزدیک ۳و۲۰دقیقه به راهمان ادامه دادیم. مربی مدرسه به بچه‌ها گفت دیگه شعر نخوانید و آرام باشید تا کمک راننده استراحت کند. بچه‌ها ساکت شدند اما هنوز صدای حرف زدنشان می‌آمد. مربی گفت سعی کنید بخوابید، فردا ساعت ۹ صبح می‌رسید و فرصت استراحت ندارید. چند دقیقه‌ای گذشت، من بین خواب و بیداری بودم. چشمانم بسته بود که احساس کردم اتوبوس از جاده خارج شده و به سمت دره می‌رود. اتوبوس به همان سمتی که سنگین بود چپ کرد و تامدتی روی زمین کشیده می‌شد. وقتی چشمانم را باز کردم دیدم همه بچه‌ها روی هم افتاده‌اند. تا مدتی نمی‌توانستم از جایم بلند شوم. تمام شیشه‌ها خورد شده بود و روی سر و صورت بچه‌ها ریخته بود. بچه‌هایی که زیر مانده بودند به شدت آسیب دیدند. چند نفری هم دست‌هایشان روی زمین با سرعت کشیده شده بود. بچه‌هایی که زخمی شده بودند ناله می‌کردند و کمک می‌خواستند. بعضی دیگر هم بیهوش شده بودند هیچ صدایی از آن‌ها نمی‌آمد.  

وقتی بلند شدم صحنه وحشتناکی دیدم، دوتا از بچه‌ها جلوی پای من افتاده بودند. سر و صورتشان به شدت زخمی شده و خورده شیشه به تنشان رفته بود. خیلی از بچه‌ها برای اینکه راحت بخوابند کفش‌هایشان را درآورده بودند. به‌خاطر همین خار زیادی هم به پایشان می‌رفت. از شیشه جلو که به‌طور کامل جدا شده بود از اتوبوس خارج شدم.

از اتوبوس که بیرون آمدم بچه‌ها را دیدم که سرگردان دور خودشان می‌چرخیدند. از ماشین‌ها گذری کمک خواستیم تا با اورژانس تماس گرفتند. از مربی‌های مدرسه هیچ خبری نبود. همه زیر اتوبوس مانده بودند. بچه‌ها می‌گفتند راننده کمکی سالم بود و  بعد از حادثه اطراف اتوبوس می‌چرخید و به بچه‌ها کمک می‌کرد. نیروهای کمکی اول با بالگرد کسانی که حالشان خیلی بد بود را خارج کردند و بعد ما را به بیمارستان رساندند. من صدمه خاصی ندیده بودم و همان شب مرخص شدم.

روایت چهارم: محمد زرنگاری، پدر مرحوم زهرا زرنگاری

آخرین دفعه‌ای که با زهرا حرف زدم ساعت ۱۱شب بود. حالش خوب بود و سرحال. خوابیدیم و نزدیک‌های صبح بار دیگر با زهرا تماس گرفتم اما موبایلش را جواب نمی‌داد. بعد از چندبار زنگ زدن یک افسر پلیس گفت «بیایید داراب، اتوبوس تصادف کرده». از حال دخترم پرسیدم هیچ جوابی نداد. با مادر زهرا و دامادم رفتیم. هیچکدام از مسئولان آموزش و پرورش نبودند. جنازه‌ها را انتقال داده بودند. اما کدام بیمارستان یا سردخانه هیچ اطلاعی نداشتیم. برای تشخیص هویت رفتیم و جنازه را تحویل گرفتیم. صورت دخترم کاملا متلاشی شده بود و قابل تشخیص نبود. هیچ کدام از آموزش و پرورشی‌ها تماس نگرفتند تا ساعت ۸شب که من همراه با جسد دخترم در راه شهرمان بودیم.

محمد زرنگاری حال خوبی برای صحبت نداشت و زمانی که خبرنگار مهر با او تماس گرفت، مراسم ختم دخترش را برگزار می‌کرد. او از بی‌مسئولیتی مقامات آموزش و پرورش بسیار گله‌مند بود.

بعد از حادثه دوم؛ مسئولان بازهم قول پیگیری جدی دادند

اولین موضوعی که در این حادثه ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده بود، حرکت دانش‌آموزان در شب بود. مهدی فیض معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش در اولین واکنش‌ها به این موضوع  به خبرنگار مهر گفت که طبق دستورالعمل اردوهای دانش‌آموزی که مصوب سال ۸۹ است و با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی و توسط وزیرآموزش و پرورش وقت ابلاغ شده است، حرکت اتوبوس اردوهای دانش‌آموزی در شب مجاز است.

فیض معتقد است که در مناطق گرمسیری راننده‌های اتوبوس، به دلیل گرمای هوا و شرجی بودن در طول روز حرکت نمی‌کنند.

این در حالی است که بسیاری از کارشناسان معتقدند که آیین‌نامه اردوهای دانش‌آموزی نیازمند تصحیح است و حتی اگر در بهترین حالت هیچ مشکلی نداشته باشد با چه اعتباری دانش‌آموزان را شبانه در جاده حرکت می‌دهند.

سیدبابک هاشمی نکو کارشناس آموزشی معتقد است آیین‌نامه اردوهای دانش‌آموزی باید تصحیح شود و شرایط خودروی مورد استفاده، ویژگی‌های راننده و جاده‌های پرخطر ممنوعه برای اردوها مشخص شود و سفرهای برون استانی شبانه دانش‌آموزان متوقف شود.

فاطمه سعیدی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هم دیگر کسانی بود که به این موضوع واکنش منفی نشان داد. او به تسنیم گفته است که هیچ ضرورتی ندارد که اتوبوس حامل دانش‌آموزان ساعت ۱۱ شب آنها را به اردو ببرد، چرا در طول روز این کار انجام نشد؟ چرا ضرورتی داشت که ساعت ۴ صبح دانش‌آموزان را در جاده جابجا کنند؟

محمود علیگو، قائم مقام سازمان دانش‌آموزی در گفت‌گو با مهر نیز این موضوع را رد و تاکید کرد که حرکت در شب بلامانع است. او گفته که آخرین اصلاح آیین نامه در سال ۸۹ رخ داده است. اما با این وجود باید این آیین نامه اصلاح شود و زمانی برای حرکت اتوبوس های تعیین شود.

خواب آلودگی علت وقوع حادثه است

بعد از گمانه‌زنی‌هایی درباره علت وقوع حادثه مدیرکل بحران استانداری فارس اعلام کرد که طبق بررسی های به عمل آمده خواب آلودگی راننده علت بروز حادثه واژگونی اتوبوس دانش آموزان هرمزگانی بوده است.

قائم مقام سازمان دانش‌آموزی هم در توضیح دلیل حادثه به مهر گفت: اتوبوس‌هایی که در شب حرکت می کند، دو راننده دارد که جایگزین یکدیگر شوند. متاسفانه راننده به تذکر مربی و سرپرست اردو برای جابه جایی توجهی نکرده است و با بیان اینکه «خواب آلود» نیستم به رانندگی ادامه داده است. این درحالی است که  طبق گفته ی سرپرست اردو دوبار از مسیر نیز خارج شده است.

بطحایی به مجلس می‌رود

به دنبال این حادثه کمیسیون آموزش طی یک جلسه اضطراری بطحایی را برای توضیح این حادثه به مجلس فراخواند.

محمد مهدی زاهدی رئیس کمیسیون آموزش مجلس در نامه‌ای گفته است: «از حضرتعالی(بطحایی) انتظار بررسی علت بروز سانحه و نیز دلایل افزایش ابعاد و تلفات ناشی از آن را داریم. لذا دعوت می‌گردد در جلسه‌ای که جهت ارائه گزارش کامل موارد فوق شامل علل بروز سانحه و اقدامات صورت گرفته در روز سه‌شنبه مورخ ۱۴/۰۶/۹۶ ساعت ۹:۳۰ در محل کمیسیون برگزار می‌شود حضور بهم رسانید.»

رییس سازمان دانش‌آموزی هرمزگان استعفا داد

روز پس از سانحه واژگونی اتوبوس دانش آموزان هرمزگانی در داراب فارس معاون پرورشی و فرهنگی وزیر آموزش و پرورش با استعفای مدیر سازمان دانش آموزی استان هرمزگان محمود غیبی موافقت کرد .غیبی حدود ۱۰ ماه قبل جانشین محمد حسینی در این پست شده بود.

تعلیق اردوهای دانش‌آموزی تا بازنگری شیوه‌نامه اردوها و بازدیدها

در ادامه حواشی این حادثه وزارت آموزش و پرورش طی اطلاعیه ای از تدوین بازنگری شیوه نامه برگزاری اردو و بازدید دانش آموزی و تعلیق اعزام گروه های دانش آموزی تا اطلاع ثانوی خبر داد.

به گزارش خبرگزاری مهر در این اطلاعیه ضمن ابراز تأسف عمیق از سانحه اخیر واژگونی اتوبوس حامل دانش آموزان اعزامی به اردوی تشکیلاتی سازمان دانش آموزی، اشاره شده است: یک تیم تخصصی، ماموریت یافته است تا گزارشی از برگزاری و برنامه ریزی اعزام دانش آموزان به اردوی مذکور را به همراه علل و عوامل بروز حادثه مورد بررسی و اعلام نظر قرار دهد.

این گزارش حاکیست؛ در این اطلاعیه یک کارگروه تخصصی نیز ماموریت یافته تا با مشارکت معاونت های مربوطه نسبت به بازنگری و اصلاح ضوابط و مقررات برگزاری اردوها و بازدیدها با رویکرد افزایش ضریب  ایمنی دانش آموزان در سفرهای گروهی، حداکثر ظرف یک ماه آینده اقدام کند.

براساس این گزارش؛ در این اطلاعیه مقرر شده است تا بازنگری شیوه نامه برگزاری اردوها و بازدید دانش آموزی و... تا زمان بررسی مجدد دستورالعمل مذکور، اعزام دانش آموزان در شب، جز  از طریق وسیله نقلیه ریلی و هوایی ممنوع است.

حالا باید منتظر ماند و دید که آیا مسوولان بعد از بارها قول پیگیری سیاست‌هایی مبنی بر عدم تکرار وقوع این حوادث، موفق خواهند شد یا باید منتظر بمانیم تا حادثه بعدی آن‌ها مدام ابراز تاسف کنند و بگویند با خطاکاران مقابله خواهیم کرد!

اتوبوس حادثه بچه‌ها آموزش پرورش آموزان مدرسه دانش‌آموزان دانش‌آموزی اینکه راننده اردوهای فائزه آموزی آن‌ها ماشین خانواده اعلام بسیاری بابایی موضوع تصادف برگزاری بررسی واژگونی اعزام اردوها نمایندگان کمیسیون رفتیم مانده بازنگری روایت اطلاعیه سانحه خبرنگاران نداشت بخاری بیمارستان مسئولان بروجنی دانش‌آموز عذرخواهی ادامه فرهنگی اصلاح بطحایی گزارش دخترم فرزندانشان هرمزگانی پرورشی اردوی برنامه ایمنی دستورالعمل گرفتم زمانی داراب کردیم پیگیری سفرهای خبرگزاری دادند معتقد آیین‌نامه تصحیح وزارت شبانه معاون می‌گوید زرنگاری کسانی می‌کرد تشخیص همراه ضرورتی برگزار خبرنگار نکنیم آلودگی تخصصی ابراز بازدید مهرماه ماموریت یافته نمایندگان مجلس منتظر مذکور خوشحال تعلیق سرپرست توضیح بچه‌هایی خوردیم افزایش استعفا هرمزگان می‌کردم مادرم چشمانم می‌لرزید می‌رود بندرعباس گرفته فرزندان دوستانم انقلاب بازهم جامعه اسلامی شورای بارها گرفتیم اولین فرهنگیان سئوال همچنین داریم نمی‌داد آذرماه استفاده دقیقه‌ای موافقت به‌خاطر احساس می‌شد نزدیک می‌دهند استراحت اتفاق نمی‌توانستم مسوولان ایران‌پور درباره مرحوم استان اعتبار هربار شبانیان تصویب کشیده