اختصاصی مازندشورا: آن بخش از فضای سبز که در محدوده شهر طراحی و بنا شده، فضای سبز شهری نامیده میشود. این بخش در حقیقت بخشی از فورمولوژی شهری را تشکیل میدهد و به بیان دیگر فضای سبز در کنار اسکلت فیزیکی شهر تعیین کننده اندام و به طور کلی سیمای شهر است.
در تعریفی دیگر میتوانیم به نوعی از سطوح کاربرد زمینهای شهری با پوشش گیاهی انسان ساخت دانست که از نظر اکولوژیکی و هم از نظر اجتماعی دارای بازدهی هستند.
بازدهی اکولوژیکی عبارت است از زیباسازی فضای بخشهای شهری، تولید اکسیژن، افزایش نفوذپذیری خاک در مقابل انواع بارش و غیره و از دیدگاه حفاظت محیط زیست، فضای سبز شهری، بخش جاندار ساخت شهر را تشکیل می دهد.
با توجه به رشد صنعت و افزایش جمعیت شهرها، ساخت و سازهای ساختمانی بیشتر شدند و بخش اعظم شهر را برای اسکان دادن به جمعیت اضافه شده صرف شده است؛ در این میان از سهم فضای سبز شهری کاسته شده، آلودگی محیط زیست افزایش یافته و شاهد هرچه کم رنگتر شدن آن در تمامی نواحی استان هستیم.
مهم ترین اثر فضای سبز در شهرها، کارکردهای زیست محیطی آنها بوده که شهرها را به عنوان محیط زیست جامعه انسانی معنی دار کرده است.
نکتهی مهم در این حوزه ایجاد بستر مناسب، برای ساخت فضای سبز متناسب با روند گسترش آیندهی شهر است و بنابراین باید با درنظر گرفتن حجم فیزیکی شهر و نیازهای متفاوت جامعه (از لحاظ روانی و ..) باید به فکر استفاده از نهایت ظرفیتهای شهرهای مازندران بود چراکه با داشتن فضای مناسب طبیعی و همراهی یک سری فضاسازیهای انسانساز میتوان به رشد کاملاً مثبت در جذب گردشگر و ایجاد فضای مناسب شهری رسید.
فضای سبز شهری به عنوان بخش جاندار ساخت کالبدی شهر تلقی میشود و در هماهنگی با بخش بی جان کالبد شهر، ساختار یا بافت و سیمای شهر را تشکیل میدهد.
سرانه استاندارد فضای سبز محیط زیست سازمان ملل متحد جهانی 20 تا 25 مترمربع، استاندارد کشوری بین 7 تا 12 مترمربع و مازندران نیز 3 مترمربع به ازای هر نفر میباشد.
بطور مثال در شهر ساری سرانهی فضای سبز بیش از 5 مترمربع به ازای هرنفر میباشد؛ گفتنی است که از سال 57 تا 91 در این شهر تنها 13 پارک وجود داشت اما از سال 91 تا به اکنون 29 مورد به چشم میخورد.
یا در شهر بابل که سرانهی فضای سبز آن حدود 2/2 مترمربع به ازای هرشخص است؛ فقدان زمین و منابع مالی محدود از جمله عوامل چنین اوضاع نابسامان بابل است.
رامسر نیز با داشتن 18/9 مترمربع سرانهی فضای سبز به ازای هرنفر، به نسبت از اوضاع مطلوبی بهره میبرد.
اما سؤالی که باقی میماند این است که چطور ممکن است مازندرانی که در کوه و جنگل واقع شده و در خطهی شمالی کشور است، تا به این حد از ساخت فضای سبز شهری جا مانده است؟!
چرا باید چنین استانی در مقایسه با استانی که در ناحیه کویری کشور واقع شده است، از مقدار سرانهی بسیار کمتری برخوردار باشد؟
شایان ذکراست که اصفهان با داشتن سرانهی 23 مترمربع در کشور، رتبه نخست در حوزه فضای سبز را به خود اختصاص داده اما افسوس برای مدیران استانی و دستگاههای مربوطه که با عدم مدیریت صحیح، تخصیص بودجههای لازم و برنامه ریزیهای موقت با دستان خود استان مازندران را به استانی با چهرهی باستانی و کهن تبدیل کردهاند!
از جمعیت یک میلیون و 740هزارنفری شهرهای مازندران باید دو میلیون و900هزار متر مربع فضای سبز شهری داشته باشیم که متاسفانه اکنون کمتر از نیمی از آن را در شهرهای استان شاهد هستیم.
باید افزود که شرایط فضای سبز در استان ما در حد وسط است!
برخی شهرها در این حوزه مناسب عمل کردهاند و برخی دیگر تنها نظارهگر بودند؛ شهرهای بخش غربی مازندران باتوجه به شرایط اکوسیستمی خاصی که دارا هستند، در این بخش قویتر از شهرهای شرقی ظاهر شدهاند اما ناگفته نماند که انجام پروژههای عظیم در این حوزه و در شهرهای شرقی استان نیز مثال زدنی بوده و به صراحت میتوان مرکز استان را برای مثال عنوان کرد.
به راحتی با ایجاد بوستانها، پارکهای شهری با چهار مقیاس واحد همسایگی، محلهها، ناحیه و منطقه، ایجاد و یا بهبود فضای سبز درون جادهای و درون شهری، پارک های ملی، جنگلی، میتوان به رشد فضای سبز شهر در جهت ارتقاء کیفیت شهر اقدام نمود.
در ادامه نمونه ای از فضای سبز شهر ساری را مشاهده می کنید:
عکس از محمد علیزاده