مازندشورا:به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان سوادکوه، احیای البرز مرکزی از مهمترین کلیدواژههای دولت نهم برای توسعه شهرستان سوادکوه محسوب میشد که قول اشتغالزایی مستقیم و غیرمستقیم بیش از 5 هزار نفر هم بیان شد، نور امیدی در توسعه شهرستان سوادکوه بهوجود آورد، تلاشهایی را هم برای اجرایی شدن آن شاهد بودیم و هزینههایی برای بسترسازی آن نیز انجام شد.
ککسازی، زغالشویی و احیای معادن زغال در قالب احیای البرز مرکزی مطرح شد و به موازات آن هم شاهد ایرادهای زیستمحیطی بودیم که در فضای امیدآفرینی ایجاد شده، موضوع زیستمحیطی به حاشیه رانده شد ولی در بین سخنان مدیران ملی و استانی به مانند «ورمز» (گیاه خودروی مزاحم نشای برنج) همواره یک چالش بود و این چالش موقعی خود را نمایانتر کرد که قدمهای مهم احیای البرز مرکزی برداشته شد.
* قول 12 ساله احیای البرز مرکزی
حدود 12 سال از قول احیای زغالسنگ البرز مرکزی گذشت و کارخانه زغالشویی در منطقه انجیر تنگه با حضور معاون سابق وزیر و وزیر جدید صنعت، معدن و تجارت افتتاح شد ولی لزوم یکپارچگی احیای البرز مرکزی و لزوم وجود زغال مورد نیاز برای شستوشو و تبدیل آن به کک باعث شد تا طرح بزرگ احیای البرز مرکزی با حرکت کُند خود به طرحی فرسایشی از نظر اقتصادی و اجتماعی تبدیل شود.
زغالشویی البرز مرکزی با نصف ظرفیت خود در حال فعالیت است و به بیان سیدعلی ادیانی نماینده سوادکوه در مجلس شورای اسلامی برای معادن کرد آباد 1 و 2، مجوزهای لازم زیستمحیطی اخذ نشد و در نتیجه با پیمانکار هم قطع همکاری شد.
احیای البرز مرکزی در دولت های 9 و 10 و 11 دچار سیاستزدگی شد و به کلیدواژههای تکراری و خستهکننده مدیران انتصابی دولتی و نمایندگان انتخابی تبدیل شد.
هر چند شاهد خساست مدیران مرتبط با موضوع اعلام نرخ اشتغال و بیکاری در شهرستان سوادکوه هستیم ولی کمال علیپور نماینده سابق مجلس شورای اسلامی نرخ بیکاری شهرستان سوادکوه را حدود 22 درصد و به عبارتی 2 برابر نرخ میانگین استانی اعلام کرده بود؛ این آمار بیانگر آن است که مدیریت اشتغالزایی سالهای اخیر در شهرستان سوادکوه بر مدار سنگین و ناامیدکننده در گردش است.
معتقدم نباید زحماتی که برای توسعه شهرستان سوادکوه در موضوعات رفاهی و خدماتی و اقتصادی انجام شد را نادیده گرفت ولی نگاه منطقی به موضوع اشتغال آن است که باید بهصورت یکپارچه و کلی موضوع را بررسی کرد.
* فرسایشیشدن احیای البرز مرکزی
موضوع محیط زیست هم از بحثهای کلیدی و حساس در احیای البرز مرکزی است و هر چند معتقدم سهم توسعه شهرستان سوادکوه از منابع طبیعی و زیستمحیطی آن در قبال استان و کشور به حساب نیامد و این شهرستان سهم مشخصی از جنگلها و منابع زیرزمینی و روزمینی بهصورت رابطه بین دارندگی و میزان تخصیص منافع ندارد ولی محیط زیست شهرستان نباید فدای صنعت شود و این نعمتهای الهی و از توانمندیهای بزرگ با استفاده اندک، برای طرحهایی با آینده مبهم، فدا شود.
انتقادی هم بر محیط زیست وارد است که دلایل علمی و فنی خود را در ایجاد موانع زیستمحیطی بر سر احیای البرز مرکزی بیان نمیکند و وقت توسعه شهرستان سوادکوه را تلف کردند، از طرف مقابل منتقدان به محیط زیست درباره احیای البرز مرکزی معتقدند که دلایل آنان کلی، مبهم و غیربومی است.
فرسایشی شدن احیای البرز مرکزی دارای هزینههای حیثیتی برای مدیریت مرتبط صنعتی و زیستمحیطی است و البته نقش مدیران سیاسی در کمرنگ یا پررنگکردن موضوع هم باید مورد توجه قرار گیرد.
مشکلات مربوط به حقوق کارگران معادن و نوع مدیریت شرکت سامان بهعنوان متولی مدیریت معادن هم از مشکلات دیگر در حوزه احیای البرز مرکزی است و با فرض هماهنگیهای لازم در احیای البرز مرکزی، موضوع مدیریت خصوصی معادن و مشکلات کارگران که طلب مالی گسترده از برخی پیمانکاران دارند و پیمانکاران هم انتقاداتی در ارتباط با عدم افزایش نرخ خرید زغال با توجه به تورم را مطرح میکنند هم باید مورد بررسی قرار گیرد.
پیشنهاد می شود که برای بررسی همهجانبه وضعیت فعلی و مورد انتظار آینده البرز مرکزی، رسانهها برای مطالبهگری و ثبت موضوع، مورد اقبال مدیران مرتبط قرار گیرند و دیدگاههای آنان و موانع موجود بیان شود و بهصورت صریح درباره توجیه اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و سیاسی آن اظهار نظر شود.
گزارش از عمران اکبرنژاد
انتهای پیام/86015/ح