مازندشورا: بسیاری واژه «مدرن» را «امروزی» معنا كردهاند، اما این معادل نمیتواند محتوای واقعی این واژه را بیان كند.عصر مدرنیته كه از قرن هجدهم اروپا و بعد از قرون وسطی آغاز شد، سرآغاز تغییرات بسیاری در زندگی بشر شد كه مهمترین آنها ظهور سرمایهداری به عنوان راه تولید و توزیع درآمد و شهرنشینی و پیشرفت فناوری و در زمان متاخر، عصر اطلاعات و ارتباطات بود.
همراه با پایان یافتن قرون وسطی در قرن هجدهم میلادی در اروپا و انقلاب صنعتی در انگلستان، شهرنشینی به معنای امروزی آن به سرعت گسترش یافت و فرهنگ جوامع بشری از روابط افقی محدود خویشاوندی و طایفهای و عمودی با نهاد قدرت یا همان كدخدا و بعد هم فئودال، به نهادهای مدرنی مانند انجمنهای شهری كه محل دریافت و انعكاس خواستههای مردم و چشمان نظارتی شهر بودند، دگرگون شد.
به نظر من «امروزی» نمیتواند بار همه آن تغییرات مهم را در خود منعكس كند. به همین دلیل ترجیح میدهم از همان واژه «مدرن» استفاده كنم. شهرنشینی اما تنها ساختن ساختمانهایی به شیوه نوین و كشیدن خیابانها و خودروسواری نیست. شهرنشینی با خود روابطی را پدید آورد بسیار متفاوت از روابط روستانشینی.
در فرهنگ مدرن، مردم در نهادهای مدنی تشكل پیدا میكنند و روابط بر اساس همسایگی یا همكاری پدید میآید نه خویشاوندی، نمایندگانی از میان خود انتخاب میكنند و آن نمایندگان صدای مردم میشوند.
در این تفكر، نهادهای مدنی هم مطالبهگر هستند و هم ناظر. در ایران به گفته كارشناسان، شهرنشینی به معنای مدرن آن از انقلاب سفید شاه و مردم در سال 1341 یعنی زمانی كه پهلوی دوم با انجام اصلاحات ارضی زمینهساز مهاجرت بزرگ روستاییان به شهرها برای كار در كارخانهها و ایجاد طبقه كارگر شهری شد، گسترش پیدا كرد.
همان زمان نیز با وجود افزایش جهشی جمعیت شهرنشین، نهادی مردمی و مدنی پا نگرفت و چهره شهرهای ما بدون برپایی نهادهای مدرن، با كمك فناوریهای روز و خودروها و ساختمانهایی به شیوه امروزی، بیآنكه فرهنگ آنها تغییر اساسی پیدا كنند، رنگی از مدرنیته به خود گرفت. بعد از انقلاب، شورایاریها یا همان انجمنهای محلات در سال ۱۳۷۸ با تصویب شورای شهر دوره اول، پا به عرصه عمومی مدیریت شهری در شهر تهران گذاشتند و در اواخر سال ۱۳۸۹ اولین انتخابات شورایاری در محله جوانمرد قصاب (منطقه ۲۰) و پس از آن در محله حكیمیه (منطقه ۴) برگزار شد.
شورایاریها هر چند با اشكالات و كاستیهای فراوان، اما در هر صورت همان مدل انجمنهای شهری بودند كه در زمان حیات كوتاه خود توانستند بازتابدهنده بخشی از خواستهها و چشمان ناظر محلات باشند.
تعطیلی شورایاریها در سال 1400 این تلاش كمرنگ و پراشكال، اما رو به جلو و پل ارتباطی باریك بین بدنه شهری و نهادهای سیاستگذاری و اجرایی را به كلی از میان برد.
مرجان يشايايی، عضو شورایاری منطقه ۶ تهران، دوره ششم