مازندشورا: دریای خزر بزرگترین دریاچه (از نظر حجم آب و مساحت) روی زمین است، از این رو بیشتر به آن دریا گفته میشود. آب و هوای دریای خزر از سامانههای جوی متاثر میشود كه بسیار دورتر از دریا تشكیل میشوند.
همچنین خود دریا و سرزمینهای اطراف آن در ویژگیهای آب و هوایی منطقه موثر هستند. بهطور نمونه پدیده اثر دریاچه (وجود محیط آبی بزرگ و رشته كوه مرتفع البرز) در این عرض جغرافیایی سبب بارش زیاد در جنوب خزر و سرسبزی آن میشود. دریای خزر دریای بستهای است و بین ایران، روسیه، آذربایجان، قزاقستان و تركمنستان مشترك است كه در غرب آسیا به وسعت ۳۷۱ هزار كیلومترمربع واقع شده و بزرگترین دریای بسته جهان به طول ۱۲۰۰ كیلومتر با عرض ۳۰۰ كیلومتر و حداكثر عمق ۱۰۲۳ متر است. بزرگترین دریاچه یا دریای كامل جهان توصیف میشود، خزر از طریق رودخانه ولگا و كانال ولگا-دون به آبهای آزاد متصل میشود.
دریای خزر، از بزرگترین و غنیترین فضاهای آبی بسته جهان است و با دارا بودن موقعیت جغرافیایی خاص خود، از نظر تاثیرات آب و هوایی، حمل و نقل دریایی، توسعه و برنامهریزی صنعت توریسم، صنایع وابسته به شیلات و كشاورزی و دارا بودن منابع مهم نفتی برای پنج كشور ساحلیاش دارای اهمیت بسزایی است.
دریای خزر دارای حدود ۴۰۰ گونه آبزی است كه وجود ماهیان خاویاری ارزش آن را چندین برابر كرده است، همچنین خزر بعد از خلیجفارس و سیبری دارای سومین مقام از نظر دارا بودن ذخایر نفت و گاز در ساحل و زیر بستر است، از این رو این حوضه آبی از لحاظ اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی دارای ارزش زیادی است كه كشورهای اطراف آن با علم به این مواهب باید در حفاظت از آن تلاش كنند.
تغییر تراز آب دریای خزر
تغییر تراز آب دلیل نبود تعادل بین آب ورودی به دریا و آب خروجی از دریاست. آب ورودی به دریا عمدتا از رودخانهها، بارش روی دریا و آب زیرزمینی تامین میشود. حدود 130 رودخانه به دریای خزر میریزد كه از بین آنها ولگا، اورال، ترك، سولاك، سفیدرود، كورا و سمور در زمره رودخانههای بزرگ محسوب میشوند. ولگا به تنهایی حدود 85 درصد آبدهی رودخانهای را تامین و هر سال بهطور میانگین ۲۴۱ كیلومتر مكعب آب را وارد دریای خزر میكند. بدون شك دریای خزر نقش بسیار مهمی در منطقه و اقلیم خشك ایران بازی میكند و بستر بسیار مهمی برای انتقال انرژی است. سالانه ۶۰۰ هزار تن آبزی از آبهای خزر صید میشود كه این عدد قابل توجه در گردش مالی و اقتصاد منطقه نقش مهمی ایفا میكند. كرانه خزر در سه استان گلستان، مازندران وگیلان به دلیل مواهب طبیعی منحصربهفرد، مناسب برای كشاورزی و گردشگری همواره طی سالهای متمادی كانون جمعیتی و سكونتی شده است و این روند ادامه دارد. پراكنش مكانی فعالیتهای كشاورزی به ویژه در مورد محدودههای كشت آبی در حاشیه جنوبی دریای خزر قرار دارد، از سوی دیگر بیشترین اراضی جنگلی كشور كه در برگیرنده جنگلهای تجاری و حفاظتی است، در دامنههای شمال البرز و كنارههای دریای خزر واقع شده است. در نوار ساحلی جنوبی دریای خزر بخش گردشگری كاركرد پایهای اقتصاد را تشكیل داده و بخش ماهیگیری، شیلات و فعالیتهای بندری كاركردهای اقتصادی غالب بعدی محسوب میشود.
مشكل عقبنشینی آب دریا
در سالهای اخیر گزارشهای متعددی در خصوص كاهش سطح آب دریای خزر منتشر شده است. بر اساس یك تخمین، سطح آب دریای خزر میتواند تا پایان قرن بیست و یكم بین ۹ تا ۱۸ متر (۳۰ تا ۶۰ فوت) كاهش یابد، در نتیجه حدود یكچهارم مساحت خود را از دست داده و حدود ۹۳۰۰۰ كیلومتر مربع (۳۶۰۰۰ مایل مربع) خشكی (منطقهای تقریبا به اندازه كشور پرتغال) ایجاد میكند.
تراز آب دریای خزر طی اندازهگیریهای دستگاهی حدود 3 متر نوسان داشت. برای 3 متر تغییر تراز آب (از 26- به 29-) حدود 1350 كیلومتر مكعب آب از دریا خارج شده است كه آب ورودی (عمدتا از ولگا، رودخانههای دیگر و بارش روی دریا) نتوانست آن را جبران كند. در بین دو كاهش تراز آب دریای خزر، در دهههای 1360 و 1370 تراز آب دریای خزر افزایش یافت كه در این دوره حدود 1000 كیلومتر مكعب آب اضافی نسبت به تبخیر وارد دریای خزر شد.
این دریا به دلیل تبخیر و كاهش میزان آب رودخانهای كه به آن میریزد، از كوچك شدن مداوم مساحت خود رنج میبرد كه بزرگترین آن رودخانه ولگاست. در كمتر از نیم قرن، مساحت آن از ۴۲۴۳۰۰ به ۳۷۱۰۰۰ كیلومتر مربع كاهش یافته است، تا اینكه مساحت آن اكنون در ۳۶۰ هزار كیلومتر مربع تثبیت شده، ضمن اینكه عمق متوسط آن به ۱۸۴ متر و عمیقترین نقطه آن به ۹۸۰ متر میرسد.
۲۵۰ متر عقبنشینی خزر طی ۲۰ سال
به خاطر كاهش بارندگی در چند سال اخیر تعدادی از رودخانهها حتی در استانهای شمالی رو به خشكی رفتهاند، مثلا از ابتدای اردیبهشت بزرگترین رودخانهها از جمله تجن و تالار و همچنین سیاهرود و هراز و درواقع رودخانههای بزرگ و وحشی تقریبا خشك شدهاند، در سمت استان گیلان هم سفیدرود اوضاع خوبی ندارد در گلستان هم اوضاع نابسامان است، یعنی حوضه آبریز خزر از سمت ایران تقریبا خشك شده است. با توجه به اهمیت تامین آب بخش كشاورزی و آب شرب باید یك ذخیره آبی برای زمان بارش كم وجود داشته باشد، علاوه بر اینها در برخی نقاط استانهای شمالی هم فرونشست زمین رخ داده است به همین خاطر نمیتوان از آب زیرزمینی نیز كه سطح آن هم بسیار رو به افت است؛ برداشت بیرویه داشت، همه اینها مزید بر علت شد كه آب كمتری به سمت دریاچه روانه شود. در این شرایط كشاورزان آب بندهایی احداث كردهاند كه بتواند آب را برای كشاورزی پمپاژ كنند، همه این عوامل منجر به این شده كه خزر بهطور جدی دچار عقبنشینی شده، در سمت روسیه هم روی رودخانه ولگا سدسازیهایی شده است، بنابراین قبل از موضوع تعیین حدود مرزی و سهم هر كشور از دریاچه موضوع مهمتر كم شدن سطح آب دریاچه است كه باید به آن پرداخته شود. آب خزر طی حدود ۲۰ سال گذشته بین ۱۸۰ تا۲۵۰ متر عقبنشینی كرده و این روند در ۵ سال اخیر سرعت بیشتری دارد.
كاهش ۷۵ سانتیمتری تراز آب طی ۱۰سال گذشته در این بنادر ثبت شده كه نشان میدهد سطح آب دریا پایینتر میرود.
روند كاهش تراز آب دریای خزر باعث نگرانی شده است. بنا بر دادههای ماهوارهای شركت ملی فناوری فضایی قزاقستان، خط ساحلی دریای خزر در این كشور عقب رفته، بستر دریا در قسمت شمالی حوضه آبی نمایان و در مجموع عمق خزر كمتر شده است.
شركت ملی فناوری فضایی قزاقستان بر اساس دادههای تصاویر ماهوارهای كه طی 15 سال جمعآوری كرده است، رصد وضعیت دریای خزر را انجام داد. بنا بر دادههای آرشیو تصاویر ماهوارهای، خط ساحلی دریای خزر در قزاقستان عقب رفته، بستر دریا در قسمت شمالی حوضه آبی قزاقستان نمایان و در مجموع عمق دریای خزر كمتر شده است. دادههای مربوط به سنجش زمین از دور حاكی از آن است كه طی 15 سال گذشته، سطح آب بخش قزاقستان دریای خزر به میزان 1/7 درصد كاهش یافته است.
متخصصان همچنین چگونگی تغییرات در بخش قزاقی دریا طی دوره 2023-2008 را مورد تحقیق قرار داده و نتایج را اعلام كردهاند. مناطق وسیعی از كم عمق شدن دریا در بخش قزاقستانی در نزدیكی شهر آتیرائو (دلتای رودخانه ژاییك) مشاهده میشود. مساحت سطح آب بخش قزاقی خزر از 113 هزار كیلومتر مربع در سال 2008 به 105 هزار كیلومتر مربع در سال 2023 رسیده است.
تجزیه و تحلیل تصاویر ماهوارهای مربوط به مراحل مختلف 15 ساله نشان میدهد كه سطح آب در بخش قزاقی دریا كاهش یافته است.
تراز آب دریا از حدود منفی 16/29 متر كه در سال 1995 بوده به منفی 85/26رسید و امروز منفی 20/29 متر است. طبق اعلام وزارت اكولوژی و منابع طبیعی قزاقستان، سطح دریا از سال 2005 در حال كاهش بوده و به مرز بحران اكوسیستم و اقتصاد دریایی نزدیك شده است.
دلایل عقبنشینی دریای خزر
عوامل اقلیمی و اثر آن بر میزان ورودی رودخانهها و نیز افزایش تبخیر و در دورههایی نیز دخل و تصرفهای انسانی و مدیریت منابع آب رودخانههای مهم به ویژه رودخانه ولگا و احداث سدهای متعدد روی این رودخانه موجب تغییرات شدید تراز آب خزر شده است. عواملی كه منجر به رسیدن آب كمتری از رودخانه ولگا به دریای خزر شده است را میتوان به دو عامل مختلف تفسیمبندی كرد، یكی كاهش میزان بارندگی و برداشت بیرویه آب از رودخانه برای مصارف كشاورزی. همچنین تبخیر و افزایش دما با سهمی ۱۸درصدی دومین عامل كاهش تراز خزر اعلام شده است. میانگین دمای سطح آب خزر نسبت به میانگین بلندمدت، یك درجه افزایش یافته است.
یك درجه افزایش دما معادل تبخیر شدن سالانه ۱۰ سانتیمتر آب دریا
مطالعات ما نشان میدهد كه این یك درجه افزایش دما معادل تبخیر شدن سالانه ۱۰ سانتیمتر از تراز آب دریای خزر میتواند باشد. به دلیل گرمای هوا در سیبری زمینهایی كه یخبندان بوده و قابل كشاورزی نبوده از فضای سرد خارج و تبدیل به اراضی قابل كشاورزی شده است. مهمتر از آن گرم شدن اقلیم در عرضهای شمالی و روسیه است كه امكان كاشت را افزایش داده و آب بیشتری مورد نیاز است.
به همین دلیل روسیه شروع به سدسازی متعدد بیش از ۵۰ سد در ورودی ولگا كرده است كه بتواند آب آن را برای كشاورزی انتقال بدهد، به همین خاطر كاهش آب خزر بعد از سدسازیها بسیار ملموس شده است.
با توجه به برنامههایی كه روسیه برای توسعه كشاورزی دارد و همچنین تحریمهای اخیر مطمئنا این عمل تشدید میشود و ورودی آب ولگا بیشتر كاهش پیدا میكند. دولت شوروی سابق برای توسعه فعالیتهای كشاورزی و كشتیرانی تمام رودخانههای خود را تا سال ۱۹۷۰ میلادی با تغییرات هیدرولیكی مدیریت كرده است.
احداث سد روی همه رودخانههای بزرگ ورودی به دریای خزر
ساخت طرح مخازن آبی بزرگ ولگا – كاما و مسیر انحرافی آبراهههای ترانزیتی دریایی ولگا - دن و ولگا - بالتیك سهم زیادی در برداشت و عدم تعادل حجم آب ورودی به دریای خزر داشته است. در همین حال رودخانههای ورودی كشورهای آذربایجان، قرقیزستان و تركمنستان نیز كاهش پیدا كرده است. روی همه رودخانههای بزرگ ورودی به دریای خزر سد ساخته شده است.
حجم مفید همه سدها اكنون برابر با 100 كیلومتر مكعب است. از این مقدار 80 كیلومتر مكعب مربوط به ولگاست.
از طریق سدها آب برای كشاورزی، شرب و صنعت استفاده میشود. مصرف كل آب در حوضه آبریز خزر حدود 43 كیلومتر مكعب در سال است. علاوه بر این، جنگ اوكراین و تحریمهای غرب علیه روسیه منجر به كاهش شدید واردات محصولات كشاورزی از اروپا و امریكا شده و این امر بهرهبرداری از منابع آبی ولگا را برای توسعه كشاورزی به ویژه كشت گندم در مناطق اطراف رودخانه افزایش داده است.
بخش كشاورزی این كشور طی ۶ سال از۲۰۱۴ تا۲۰۲۰ میلادی ۲۰ برابر شده و ۱۶درصد اشتغال و ۶ درصد تولید ناخالص ملی را به خود اختصاص داده است. روسیه ۲۳ میلیون هكتار زمین كشاورزی مرغوب دارد كه عمدتا در جنوب این كشور قرار دارد و از رود ولگا سیراب میشوند.
مساحت۱۱ و نیم میلیون هكتاری زمینها برای تولید غله استفاده میشود و از سال ۲۰۱۶ روسیه بیشترین مقدار غله جهان را تولید میكند. همچنین ۱۱ شهر بزرگ روسیه و صنایع مختلف از جمله فولاد نیز از آب ولگا برای تامین نیاز خود بهره میبرند. افزایش سطوح زیر كشت به دلیل جنگ اوكراین نیز همچنان ادامه دارد كه میتوان به برداشت هر چه بیشتر از منابع آب در روسیه منجر شود. خشكی رود كورا در آذربایجان و نزدیكی مرزهای ایران نیز به دلیل سیاست مشابه روسیه توسط این كشور است.
بخش خصوصی كه روزی شركت كشت و صنعت مغان را در دشت مغان ایران تاسیس كرده بود شركت مشابهی را در دشت مغان جمهوری آذربایجان تاسیس كرده كه از آب رود كورا سیراب میشود. قزاقستان نیز با سرمایهگذاری شركتهای امریكایی از آب رود اورال برای كشاورزی سود میبرد. كشور عربستان نیز به فكر تولید غله در تركمنستان افتاده است و فازهایی از این برنامه با تكیه به آب خزر اجرا میشود. اما كشورمان در جنوب خزر طی ۱۰سال گذشته دچار بحران خشكسالی شده و آبدهی رودخانهها در فصل بهار و تابستان بیشتر برای كشاورزی مصرف میشوند.
خسارتهای ناشی از كاهش سطح آب
كاهش سطح آب اكوسیستم و محیط زیست دریای خزر به ویژه در نواحی ساحلی را با چالشها و تهدیدهایی مواجه میكند. اگر قسمت شمالی خزر كه آبهای كمعمق آن دارای جانوران غنی است خشك شود، پیامدهای اكولوژیكی بزرگی خواهد داشت. همچنین میتواند مناطق حفاظت شده و تالابهایی مانند دلتای ولگا در روسیه، خلیج گرگان (بزرگترین خلیج دریای خزر)، تالاب انزلی و تالاب میانكاله در سواحل جنوب شرقی در ایران را تهدید كند.
عقبنشینی دریا، تهدید گلوگاههای اقتصادی كشور
عقبنشینی دریا، بندرهای منطقه آزاد انزلی، نوشهر، فریدونكنار و امیرآباد را به عنوان گلوگاههای اقتصادی كشور به شدت تهدید میكند.
هر چند این لایروبیها نیز موقتی است و زیرساختهای بندری ایجاد شده با ادامه روند كنونی دیگر قابل استفاده نخواهند بود و هزینههای بیشتری باید برای دوبارهسازی آنها پرداخت شود. البته این پدیده مختص سواحل ایران نیست و تمام ۵ كشور ساحلی با آن درگیر شدهاند، همچنین این معضل دسترسی آسان به بازار مصرف كشورهای مشتركالمنافع (1) (CIS) با جمعیت بالغ بر ۳۰۰ میلیون كه پتانسیل فوقالعادهای در توسعه اقتصادی و جهش تجاری كشور دارد را با خطر جدی مواجه كرده است.
كاهش سطح تراز آب دریا، خشك شدن شمال شرق خزر را كه محل میدان نفتی كاشاگان قزاقستان در معرض شور شدن و غرقاب شدن چاههای نفتی قرار داده است.
عقبنشینی ۲ كیلومتری در مصب رود كورا و ۵ كیلومتری در سواحل قزاقستان از نتایج این پدیده هستند. مسوولان بندر باكو آذربایجان پر رفتوآمدترین بندر خزر و محل اتصال راهگذر شرق به غرب نیز هماكنون اعلام خطر كردهاند.
عقبنشینی ساحل حتی زیرساختهای دریایی بندر تركمنباشی در كشور تركمنستان را كه یكی از بنادر بزرگ آسیای مركزی محسوب میشود و فعالیتش برای تجارت بین اروپا و آسیا حیاتی است، تهدید میكند. خشك شدن تالابهای گمیشان، انزلی، خلیجگرگان و میانكاله یك زنگ خطر است.
کاهش ۳۳ درصدی جمعیت پرندگان
زنگ خطری كه بسیاری از موجودات و ماهیهای دریایی هم در خطر قرار داده است. همچنین مصرف زیاد آب رودخانهای در سواحل غربی و جنوبی دریای خزر سبب تخریب زیستگاههای رودخانهای و مانع از تكثیر طبیعی بسیاری از ماهیان شده است.
پسروی دریای خزر و عدم تبادل آب دریا با تالاب میانكاله جمعیت پرندگان سرشماری شده در سال 1402 را نسبت به 1401حدود ۳۳ درصد كاهش داده است.
پسروی دریای خزر تاثیرات منفی و متفاوتی را برای فعالیتهای شیلاتی از جمله طرحهای پرورش ماهیان خاویاری در اراضی ساحلی (با استفاده از آب دریا)، تردد شناورهای كیلكاگیر و همچنین مهاجرت ماهیان رودكوچ دریایی به مناطق بالادست رودخانهها را به همراه خواهد داشت و مصب رودخانهها را كه محل تلاقی دریا با رودخانههاست و محل اصلی مهاجرت و تخمریزی آبزیان بوده دچار افت كاهش سطح آب كرده است.
با ادامه روند پسروی آب خزر بهطور قطع بر ساختار اقتصادی و اجتماعی و گردشگری سواحل دریا تاثیر منفی بر جا میگذارد.
خشك شدن تالابها و تولید گرد و غبار
همچنین خشك شدن تالابها و پیشروی سواحل میتواند منجر به تولید گرد و غبار شود و آب و هوای كشورهای ساحلی را تحت تاثیر قرار بدهد. مشكل بزرگی كه شاید از دید بسیاری از كارشناسان مخفی مانده است، افزایش مساحت ساحل شنی و بهتبع آن ایجاد توفانهای گرد و غبار كه میتواند شرایط آب و هوای شمال كشور را كه تاكنون از گرد و غبارهای غالب در كشور مصون مانده است به شدت تحت تاثیر قرار داده و كیفیت زندگی را كاهش و تبعات زیانبار فراوانی را ایجاد كند.
راهكار مقابله با كاهش تراز آب دریای خزر
رودخانه ولگا تامینكننده ۸۵ درصد آب دریای خزر است. در نتیجه با روسیه باید تعامل و هماهنگی بیشتری داشته باشیم. قزاقستان و آذربایجان هم رودخانههایی دارند كه به خزر میریزد و باید با همه تعامل كنیم.
تصرف سواحل با احداث شهركهای ساحلی
به هر حال مساله كاهش سطح دریای خزر موضوع بسیار مهم و حساسی است، اما ما میتوانیم خودمان را با این پدیده سازگار كنیم و در سواحل خزر دخل و تصرف نداشته باشیم. برخی میخواهند از این فرصت استفاده كرده و ساحل را تصرف كنند و برای منافع شخصی دست به ساخت و ساز بزنند كه این امر تبعات بسیار دارد. او به دهه۵۰ اشاره میكند كه عقبنشینی دریای خزر صورت گرفت و به محض عقبنشینی، سرمایهگذاران تپههای ماسهای را صاف و شروع به شهركسازی كردند. شهركهای خزرشهر و آمودریا و خیلی شهركهای دیگر در همین زمان ساخته شدند، ولی وقتی دوباره آب دریا بالا آمد، این شهركها به شدت آسیب دیدند. ما نباید دوباره این اشتباه را تكرار و خط ساحلی را اشغال كنیم.
فرآیند گرمایش جهانی همچنان رو به افزایش است و به تبع آن كاهش بارندگی و افزایش میانگین دمای كره زمین منجر به افزایش تبخیر از سطح دریا خواهد شد.
افزایش فعالیتهای اقتصادی در كشور روسیه در بخش صنعت و نیز افزایش سطح زیر كشت آبی نیاز به آب را افزایش میدهد با این شرایط نمیتوان به رهاسازی رودخانه ولگا كه بیش از 85 درصد از نیاز آبی دریای خزر را تامین میكند، امیدوار بود با این شرایط روند كاهش آب دریا به سرعت ادامه دارد و خسارتهای اشاره شده در حال وخیمتر شدن هستند.
با بررسی تمامی جوانب نمیتوان به بهبود شرایط با كمك تعامل بین كشورهای حاشیه دریای خزر در قالب كنوانسیونها و قراردادها امیدوار بود پس نهایتا یك راه برای حل مشكل باقی میماند و آن انتقال آب است.
با توجه به عدم وجود منابع آب قابل اتكا در كشورهای ذینفع انتقال آب از آبهای آزاد میتواند مشكل را مرتفع كند. در حال حاضر دریای خزر از طریق كانال ولگا-دن به دریای سیاه ارتباط دارد ولی این مسیر كشتیرانی نه تنها باعث ورود آب از دریای سیاه به دریای خزر نمیشود، بلكه باعث كاهش آب رودخانه ولگا نیز شده است.
با بررسیهای انجام شده انتقال آب از طریق خط لوله یا حفر كانال به عنوان تنها راهكار حل این معضل پیشنهاد میشود، هزینه خط لوله به مراتب كمتر از حفر كانال است ولی كانال میتواند به صورت چند منظوره مورد استفاده قرار بگیرد.
برای احداث كانال بین دریای خزر و دریای سیاه نیاز به همكاری جدی در سطح روسای جمهور 5 كشور حاشیه دریای خزر است كه با اجرای آن جز رفع مشكل كاهش سطح تراز دریای خزر از مزایای ترانزیتی آن نیز بهره فراوانی حاصل میشود.
پاورقی
1- Commonwealth of Independent States
مجید آقامحسنیفشمی، استادیار گروه مدیریت مناطق خشك و بیابانی، دانشكده علوم كشاورزی
و غذای سالم، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین- پیشوا