اختصاصی مازندشورا: احمد رضا خردور*- سالها از دورانی که پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی، امام (ره) به جوانان غیور و سلحشور اطمینان کرده و جبهههای نبرد را به دستان با کفایتشان سپردند گذشته است و متاسفانه شاهد هستیم تفکری که زمانی جوانان را صاحب شور و شعور و آگاهی لازم برای اداره جبهههای جنگ و حتی روی مین رفتن میدانست رنگ باخته و تفکری که بر خلاف شعارها و ژستهای روشنفکرانه و دلسوزانهاش، جوانان نخبه و کارآمد را فاقد صلاحیت لازم برای اداره امور و حتی مدیریت در شهرهای کوچک میداند حاکم شده است و بسیار کم و انگشت شمارند مدیران جوان و آنان که هستند تنها به شرط سرسپردگی به مسند گماشته شدهاند. این در حالیست که جوانان نخبه ما یکی از قشرهای فعال، با نشاط، تحصیلکرده و هوشمند جامعه هستند که به واقع لازمه پیشرفت و تعالی جامعه ما سپردن امور مدیریتی و برنامهریزی و اجرایی به این جوانان است.
از مهمترین عرصههایی که باید برای مشارکت در آن از جوانان حمایت کرد، عرصه شوراهای اسلامی شهر و روستاست، عرصهای که همواره با جوانان با ادلهای که میتوان گفت از مزایای نشاط و پویایی جوانی است برخورد شده است، دلایلی واهی چون جوانی و کم تجربگی و نداشتن ارتباطات در سطوح بالای مدیریتی در منطقه و از این قبیل، غافل از اینکه معضل جامعه ما نه حضور مدیران جوان بر مسند امور بلکه غفلت در بازنگری در حوزه مدیریت شهریست.
شهرهای ما نیازمند اصلاح در امور اقتصادی، شهرسازی، نگرش مدیریتی و ... هستند. اصلاحی که نه الزاما به دست مدیران امتحان پس داده و حتی گاهی ناکارآمد بلکه به دست جوانان نخبه و متخصص و بیادعا. امروز بعضا در سابقه مدیریتی بعضی مدیران به اصطلاح مجربمان شاهد رشوه خواری، فساد، رانت خواری، سود جویی و ... هستیم و شاهدیم که عده ای با استفاده از روابط ناسالم امتیازاتی می گیرند که منجر به کسب ثروت بادآورده و بروز طبقه اشرافی در جامعه شده است.
از طرفی شاهدیم که در جامعه ما فرصت های شغلی بویژه برای جوانانمان بسیار کم و امنیت شغلی و اجتماعی شان بسیار پایین است و رسیدن به شغل و جایگاه اجتماعی مناسب و تشکیل خانواده و ساماندهی زندگی برای نسل جوانمان رویاییست در دوردست و تفکرات حاکم بر مدیریت کشور نه تنها گره گشای مشکلات این قشر عظیم نیست بلکه خود گره ای بر گره های ناگشودنی دیگر است.
مدیریت شهرهایمان دچار نابسامانی و اختلال شدید شده و به تبع آن جامعه نیز دچار همین نابسامانی و ولنگاری فکری شده و مهمترین علت آن عدم احساس مسئولیتی است که از طرف مدیران سطح بالا که به دلیل سالها حضور در صدر امور به قول عامه بار خود بسته اند و شرایط فعلی را بهترین راه برای حفظ منافع خود می بینند به لایه های پایین تر تزریق شده تا جایی که امروز کمتر شاهد احساس مسئولیت در قبال وضعیت موجود در میان اقشار مختلف مردم هستیم و به قولی همه بدنبال بیرون کشیدن گلیم خود از آب هستند و مسئولیتهای اجتماعی خود را فراموش کرده اند.
آنطور که به نظر میرسد تنها راه برون رفت از این شرایط اعتماد به جوانان نخبه و تحصیلکرده است, جوانانی که دارای صفاتی چون شجاعت , صداقت , نشاط و انگیزه و پشتکار مضاعف برای کار و رشد و تعالی هستند. این جوانان با شهامت و صداقت از حقوق مردم دفاع می کنند و حاضر نیستند منافع عمومی را فدای مصالح عده ای خاص بکنند درست برخلاف قشری از مدیران به اصطلاح مجربمان که تنها به ثروت خود و نزدیکانشان افزوده اند.
جوانان دردکشیده و فهیم مان با انگیزه اصلاح امور و خدمت رسانی به ولی نعمتان انقلاب که مردم دردمند و زجر کشیده مان هستند پای در این عرصه می نهند و طمع ثروت و سودجویی ندارند و تنها به آینده خود و مردم می اندیشند , آینده ای که نبایددر آن عده ای خاص در عیش و عشرت و اکثریتی در فقر و عسرت غرق شوند.
آینده ای که بر اساس آرمانهای ارزشمند انقلابمان پدری شرمسار سفره خالی از طعام مقابل فرزندان نباشد و دستی به تعدی بیت المال و دستی به تکدی لقمهای نان دراز نگردد.
اکنون زمان آن رسیده همانند سالها قبل که به باکریها و زالپولیها و بسیاری دیگر از جوانان غیور و شجاع و مدبر اطمینان شد، عنان مدیریت شهرها و کشورمان را به دست این نسل آینده ساز بسپاریم زیرا روزی به ناجار مدیرانمان نه بازنشسته و مستعفی که از کارافتاده و متوفی خواهند شد و در آن زمان شاید نسلی سرخورده از بی اعتنایی و کج اندیشی مدیریت را به دست بگیرند، نسلی که بعید نیست با این حجم فشار و مشکلات راه اسلاف خود را در پیش بگیرند و این دور باطل ادامه پیدا کند.
پس تا فرصت هست باید کاری کرد، کاری برای سعادت جامعه مان، کاری شاید در اردیبهشت 96
* دبیر شورای هماهنگی اصلاح طلبان شهرستان نور