مازندشورا: در رسانهها و سخنرانیها از زبان کارشناسان و علاقهمندان به جنگل و محیط زیست، مکرر خوانده و شنیده میشود که بخش عظیمی از جنگلهای هیرکانی در چند دههٔ اخیر از بین رفته است و اگر وضع به همین منوال سپری شود، تا چند دههٔ آینده چیزی از جنگل در شمال کشور باقی نمیماند.
جدا از کاهش مساحت که مصداق تخریب کمی است، کاهش تعداد درخت در هکتار نیز که منجر به تُنُک شدن جنگل میشود یکی از نشانههای تخریب جنگل است که در چارچوب تخریب کیفی قرار دارد.
** روزی ، روزگاری
عدهای که درمیانسالی و یا بالاتر زندگی میکنند با استناد به مشاهدات عینی خود در چند دههٔ اخیر، معتقدند عقبنشینی و تُنُک شدن جنگلهای هیرکانی در بسیاری از مناطق، امری واضح و بینیاز از ارائهٔ آمار است.
آن گونه که ابوالفضل بیهقی (385-470ق) در تاریخ بیهقی، و بر پایهٔ مشاهدات خود ذکر میکند، در سال 426ق یعنی در حدود هزار سال قبل و در هنگام لشکرکشی سلطان مسعود غزنوی به تبرستان، در جلگهٔ بین ساری و آمل، جنگلی انبوه و هموار که تا کوه امتداد داشت دیده میشد و راههای آن به قدری باریک بود که فقط دو سه سوار میتوانستند از کنار هم عبور کنند. همچنین راه بین آمل و ناتِل (نزدیک نور فعلی) پوشیده از جنگل و جوی و برکه بود.
تا حدود 100 سال پیش نیز قسمت اعظم جلگهٔ شمال کشور پوشیده از جنگل بود که این موضوع برای مثال در کتاب «مازندران و استراباد» نوشتهٔ یاسَنْت لوئی رابینو (Hyacinthe Louis Rabino)، کنسول انگلستان در رشت، که در بهار 1288 و پاییز 1289 شمسی از رشت تا گرگان سفر کرد ذکر شده است.
افزایش جمعیت در شهرها و روستاهای شمالی در چند دههٔ گذشته، بهویژه در مناطق جلگهای که در پی خشکاندن برکهها و آبگیرها و رفع خطر بیماری مرگبار مالاریا در کمتر از یک قرن اخیر رخ داد، زمینه را برای تخریب بیشتر جنگلهای هیرکانی فراهم کرد.
در این مدت عدهٔ زیادی به نواحی ساحلی شمال رو آوردند و در کنار دریا ساکن شدند و با تخریب جنگلها، به جایش ساختمان و زمینهای کشاورزی و مراتع و باغهای مرکبات و چای ایجاد کردند.
در ارتفاعات بالا و مرز جنگل و مرتع نیز چرای مفرط دام موجب پاین آمدن دارمرز (tree line)، یعنی بالاترین حد رویش درختان جنگلی در ارتفاعات کوهستانی شده است.
از طرف دیگر برخی آمارها و تأیید و تکذیبهای منتقدان و مدافعان، باعث میشود تعیین دقیق میزان تخریب کمی و کیفی در دهههای اخیر دشوار باشد. هر چند با کنار هم نهادن موزائیکهای اطلاعاتی میتوان تا حدی به تصویری روشن از وضع گذشته و حال و واقعیت امر دست یافت.
** چیستی جنگلهای هیرکانی
آنچه در زبان علمی به نام جنگلهای هیرکانی (Hyrcanian Forests) و در زبان عُرفی به اسم جنگلهای شمال نامیده میشود، یکی از پنج ناحیهٔ رویشی جنگلی و در واقع متراکمترین ناحیهٔ جنگلی در ایران است که در نیمرخ شمالی رشته کوه البرز، در پهنهای به طول 800 کیلومتر و به عرض 20 تا 70 کیلومتر، از آستارا در شمال استان گیلان تا گُلیداغ در شرق استان گلستان امتداد دارد.
هیرکان یا وَرکان (وَرکانه)، بنا بر توضیح دایرةالمعارف فارسی (به سرپرستی غلامحسین مصاحب) صورتِ فارسیِ نام یونانی باستانِ گرگان یا جُرجان است که در زمان باستان، محل زندگی قومی به همین نام در استان گلستان امروزی و نواحی اطراف آن بود و از مکانهای اصلی اقامت پارتها بعد از ورود به سرزمین ایران محسوب میشد.
منطقهٔ هیرکانی در اوج گسترش، علاوه بر استان گلستان کنونی، استانهای گیلان و مازندران و بخشهایی از جمهوری ترکمنستان را نیز شامل میشد.
نام این قوم، جدا از سرزمین مذکور، به دریای کاسپی (دریای خزر) هم اطلاق میشد و یکی از نامهای آن، دریای هیرکان یا دریای وَرکانه بود.
جنگلهای این منطقه نیز به همین دلیل در متون علمی به نام جنگلهای هیرکانی و گاه جنگلهای خزری یا کاسپی (Caspian Forest) نامگذاری شده است.
با این حال در کشور ما همچنان که در هنگام مسافرت به شهرهای ساحلی دریای خزر از اصطلاح «شمال» استفاده میشود، این جنگلها نیز در تداول به صورت «جنگلهای شمال» خوانده و نوشته میشود.
** ارزیابی آماری
مطابق آمار سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، کریم ساعی (1289 مشهد -1331 تهران) پایهگذار جنگلداری علمی در ایران، در سال 1325 میزان جنگلهای ایران را 18 میلیون هکتار تخمین زد که 9 میلیون و 816 هزار هکتار آن جنگل واقعی و هشت میلیون هکتار آن اراضی جنگلی یا بوتهزار و جنگل بسیار تُنُک بود.
ساعی، مجموع جنگلهای واقعی و اراضی جنگلی شمال را نیز در حدود 3.4 میلیون هکتار برآورد کرد.
در سالهای 1334-1336 با تهیهٔ نخستین عکسهای هوایی از جنگلهای هیرکانی و تهیهٔ نقشهٔ مسطحاتی (planimetric map) یعنی نقشهای که نقاط ارتفاعی را نشان نمیدهد، آن هم با مقیاس 1:50000 امکان تعیین مساحت و بررسی کمی و کیفی جنگلها با دقت بیشتری فراهم شد. در آن زمان، وسعت جنگلهای هیرکانی دو میلیون و 88 هزار و 559 هکتار محاسبه شد.
دومین عکسبرداری هوایی از جنگلهای هیرکانی و تهیهٔ نقشهٔ عارضهنگاشتی (topographic map) از آن به مقیاس 1:25000 در سال 1346 به همت دفتر مهندسی سازمان جنگلها صورت گرفت که به دلیل پارهای مشکلات، جنگلهای پراکنده و کوهستانی را در نظر نگرفتند که با توجه به این موضوع، مساحت جنگلهای هیرکانی یک میلیون و 989 هزار و 458 هکتار به دست آمد. یعنی 99 هزار و 101 هکتار کمتر از دورهٔ قبل.
در سال 1373 سومین عکسبرداری هوایی از جنگلهای هیرکانی و تهیه نقشهٔ عارضهنگاشتی از آن با مقیاس 1:25000 با کوشش دفتر مهندسی جنگل و مرتع سازمان جنگلها و مراتع انجام شد که مرز این پروژه همان مرز و محدودهٔ سال 1346 بود و مساحت جنگلهای شمال را یک میلیون و 847 هزار و 886 هکتار نشان داد. بنا بر این آمار، مساحت جنگلهای هیرکانی باز هم کاهش یافت که این بار در مقایسه با عکسبرداری قبلی، معادل 141 هزار و 572 هکتار بود.
عکسبرداری چهارم از جنگلهای هیرکانی در سال 1383 به همت دفتر مهندسی جنگل سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور انجام شد که مقیاس عکسهای این پروژه 1:40000 بود و سازمان نقشهبرداری کشور از آن نقشهٔ رقمی (digital map) به مقیاس 1:25000 تهیه کرد و مساحت جنگلهای هیرکانی یک میلیون و 939 هزار و 494 هکتار محاسبه شد. بر این اساس، مساحت جنگلهای هیرکانی 91 هزار و 608 هکتار نسبت به عکسبرداری سال 1373 افزایش نشان میدهد.
گویا در عکسبرداری هوایی سال 1383، برخی از جنگلهای پراکنده و کوهستانی که به دلیل فاصله داشتن از بخش اصلی جنگلهای هیرکانی، در دورههای قبلی منظور نمیشد، جزء جنگلهای شمال محسوب شده است.
برخی از کارشناسان معتقدند که جنگلهای پراکنده و کوهستانی مورد نظر، با توجه به نوع پوشش گیاهی و اقلیم، جزء جنگلهای هیرکانی هستند و فقط کمبود امکانات و مشکلات اجرایی باعث شده بود که در آماربرداریهای قبلی منظور نشوند.
** مقایسه آماری واحد
بنابراین در تحلیل ارقام مربوط به کاهش و افزایش مساحت جنگلهای هیرکانی نباید فقط به صرف عدد توجه کرد بلکه باید این نکته را در نظر گرفت که آیا مساحت پروژههای آماربرداری یکسان بوده یا نه که در پاسخ باید گفت در همهٔ موارد یکسان نبوده است.
برای اینکه بدانیم نایکسانی مساحت پروژهٔ آماربرداری، در مساحت کلی جنگلهای هیرکانی چقدر تأثیر داشته است باید از مجموع مساحت جنگلهایی که در یک آماربرداری، جزء جنگلهای هیرکانی حساب شده و در یک آماربرداری دیگر محسوب نشده است مطلع باشیم.
چنین معلوماتی جز با بررسی ریز آمار و اطلاعات به دست نمیآید که اغلب در دسترس همگان نیست و بنابراین راهِ قضاوت منصفانه بر خیلیها بسته میشود. ولی حتی با اتکا به آمارهای کلان رسمی میتوان برداشت کرد که مساحت جنگلهای هیرکانی در 70 سال اخیر کاهش یافته است که شاید بتوان مقدار آن را در حدود 200 هزار هکتار یعنی 10 درصد برآورد کرد.
یکی از دلایلی که باعث شد تخریبهای وارد شده به جنگلها تا حدی جبران شود، جنگلکاریهای گسترده در شمال کشور بود. در نیم قرن اخیر در حدود 300 هزار هکتار جنگلکاری در شمال انجام شد که 45 هزار هکتار جنگلکاری در منطقهٔ قَپان استان گلستان از شاخصترین آنها به شمار میرود.
اگر این جنگلکاریها نبود، کاهش مساحت و افت کیفی جنگلهای هیرکانی بسیار بیشتر میشد.
آمارهای کیفی
** کیفیت سنجی
گذشته از مساحت جنگل، یکی از شاخصهای مهم در نگهداشت جنگل (Forest Protection)، مشخصهها یا عاملهای کیفی آن است. دو جنگل با مساحت یکسان که حجم درختانِ یکی از آنها دو برابر دیگری است، تفاوت زیادی با هم دارند. به همین دلیل نباید فقط به تخریبهای کمی توجه کرد زیرا کاهش حجم در هکتار و تُنُک شدن آن نیز از مصادیق مهم تخریب است.
بر این اساس بخش مهمی از مطالعات و آماربرداریهای صورت گرفته در جنگلهای هیرکانی مربوط به بررسی وضع کیفی این جنگلها است.
نخستین مطالعهٔ کیفی یا ارزیابی دورهای جنگلهای هیرکانی را در سال 1337 یک شرکت آمریکایی به سرپرستی دکتر راجرز و با همکاری کارشناسان ایرانی آغاز کرد. این گروه، جنگلهای شمال کشور را به استثنای شمال تالش به 18 واحد تقسیم و با اندازهگیری 753 قطعه نمونهٔ زمینی، هر یک به مساحت هزار متر مربع و 8310 قطعه نمونه در عکس هوایی، نتایج حاصل از ساختار کیفی را به سطح کل جنگلها تعمیم دادند.
دومین مطالعهٔ کیفی در سال 1352 باتلاش دکتر ویلیام و همکاری کارشناسان ایرانی انجام گرفت. روش کار این گروه متکی به برداشت مجدد قطعات نمونه ثابتِ دورهٔ قبل و استفاده از روش تریپی (3p) بود که علیرغم انجام یافتن مطالعات میدانی، اطلاعات به دست آمده هرگز منتشر نشد و تنها درسال 1356 جیمز اسکات، یکی از اعضای این پروژه، گزارشی انگلیسی در 32 صفحه از این مطالعه به دفتر مهندسی داد.
سومین مطالعهٔ کیفی را در سال 1353 و 1354 شرکت یاکو پویری (Jaakko Pöyry) از فنلاند با همکاری کارشناسان ایرانی انجام داد. محدودهٔ مطالعه از آستارا تا گُلیداغ را پوشش میداد. در این مطالعه، روش نمونهبرداری 2 مرحلهای اجرا شد.
چهارمین مطالعهٔ کیفی جنگلهای هیرکانی در سال 1364 به همت دفتر فنی جنگلداری سازمان جنگلها و مراتع تحت عنوان «طرح جامع مقدماتی جنگلهای شمال کشور» مشتمل بر آماربرداری از تعداد 15000 قطعه نمونهٔ زمینی غیر ثابت با مساحت هر کدام هزار متر مربع بر روی شبکه 250×5000 متر انجام شد. مطالعات اجتماعی و اقتصادی با سرشماری صد در صد و مطالعات پایه شامل هوا و اقلیم، زمینشناسی، خاکشناسی بود که نتایج مطالعات، شامل آمار 103 حوزه آبخیز، در سال 1369 منتشر شد. میانگین حجم در هکتار درختانِ جنگلهای هیرکانی در این مطالعه 210 متر مکعب به دست آمد.
پنجمین مطالعهٔ کیفی در سال 1375 به کوشش دفتر فنی جنگلداری سازمان جنگلها و مراتع آغاز شد و نتایج آن متکی بر اندازهگیری حدود 5000 قطعه نمونهٔ ثابت به مساحت هر کدام هزار متر مربع در شبکهای به ابعاد 1000×5000 متر بود که به صورت سامانمند بر روی شبکهٔ سامانه مختصات جهانی مرکاتور معکوس یا همان یوتیام (UTM) طراحی شد. اما برای دسترسی به قطعات نمونه از قطبنما/شیبسنج سونتو (suunto)، ارتفاعسنج، پیمایش بر روی خطوط شبکه با طناب 25 متری با تصحیح شیب استفاده شد. در این دوره اطلاعات متنوعی گردآوری شد؛ از جمله آنکه علاوه بر درختان سرپا، درختان افتاده نیز بررسی و اندازهگیری شد. میانگین حجم در هکتار درختانِ جنگلهای هیرکانی در این مطالعه 280 متر مکعب برآورد گردید که 70 متر مکعب بیشتر از دورهٔ قبل بود.
ششمین و آخرین مطالعهٔ کیفی یا دورهای جنگلهای هیرکانی در قالب زیرپروژهٔ ارزیابی کیفی جنگلهای شمال کشور در چارچوب پروژهٔ تهیه و تجدید نظر طرحهای جنگلداری از طرح جامع صیانت از جنگلهای شمال کشور در سالهای 1384-1386 انجام شد. در این مطالعه با استفاده از دادههای جمعآوری شده از 2916 قطعه نمونهٔ آماربرداری شده، میانگین حجم در هکتار جنگلهای هیرکانی 242 متر مکعب به دست آمد که 38 متر مکعب کمتر از دورهٔ قبلی بود.
** اینچنین است
بر پایهٔ مطالعات کیفی صورت گرفته، میانگین حجم درختان در سه دههٔ اخیر از 210 متر مکعب در هکتار به 280 متر مکعب در هکتار افزایش و سپس به 242 متر مکعب در هکتار کاهش یافت.
بالا بودن میانگین حجم در هکتار حاکی از وجود درختان قطور در جنگل است. به دلیل قطع زیاد درختان قطور در دهههای گذشته، اکنون درختان با قطر بالای دو یا سه متر، بسیار کمتر از گذشته در جنگل دیده میشود.
البته بهره برداری از جنگلهای هیرکانی که در سال 1373 در حدود یک میلیون و 937 هزار متر مکعب بود اکنون به حدود 500 هزار متر مکعب در سال و بلکه کمتر رسیده است.
همچنین بسیاری از عوامل تخریب جنگل در گذشته که به دلیل سبک زندگی سنتی پدید آمده بود الآن متروک شده که زغالگیری از چوب درختان جنگلی و همچنین ساخت خانه با چوب از آن جمله است.
در 30 دی 1333 احمدحسین عدل، وزیر کشاورزی وقت که برای پاسخگویی به سئوال یکی از نمایندگان به مجلس شورای ملی رفته بود، اعلام کرد که سالانه 20 میلیون متر مکعب چوب جنگلهای شمال صرف تولید زغال میشود. در حالی که تولید زغال اکنون در جنگلهای هیرکانی بسیار ناچیز و نزدیک به صفر است.
نبود این دست از عوامل مخرب در زمان فعلی شایان توجه است ولی جبران تخریبهای گذشته زمان میخواهد که باید بدون از دست دادن فرصتها، جلو تخریب بیشتر گرفته شود.
خبرنگار : شهاب رویانیان ** انتشار دهنده : حسن فلاحتی
/1602/7517/1654