مازندشورا: سوادکوه - قطرات باران بر سقف خانه‌های شیروانی ضرب می‌گیرد و شرشر ناودان شیروانی همگام با صدای هوهوی باد در مزرعه، سمفونی هماهنگ طبیعت و خانه‌های بومی مردم مازندران را تشکیل می دهند.

مازندشورا:خبرگزاری مهر - گروه استان‌ها: «لته سر یا سقف‌های چوبی شیب‌دار، یکی از شش عنصر معماری سنتی ایرانی» که در شمال ایران به خاطر آسمان پربارانش شکل‌گرفته است.

دیوارهای چوبین خانه با اندود کاه‌گل پوشانده شده و سقف درونی خانه‌بر اثر کثرت دود آتش به سیاهی می‌زند، اتاق‌ها هرکدام دری به ایوان بنا دارند و با روجین (دریچه) یا دری به هم مرتبط هستند، ایوان سرتاسری خانه که بخش تابستان‌نشینی خانه محسوب می‌شود با پله‌ای از جنس چوب و سنگ به حیاط می‌رسد و آغلی کوچک در نزدیکی خانه و باغی که دورتادور بنا را فراگرفته است و هر بخش آن به محصولی اختصاص‌یافته است.

از کاتی (نردبان چوبی) داخل اتاق که بالا بروی به زیرشیروانی نه‌چندان بزرگی می‌رسی که برای خود دنیایی است؛ محصول گندم و برنج را در گوشه‌ای از آن ذخیره کرده‌اند و ریسه‌های سیر از تیرک چوبی سقف آویزان است و رب‌های انار، خرمالوی وحشی و آلوچه در گوشه‌ای چیده شده‌اند و در درون کیسه‌ای تخم گیاهانی که برای کشت باغی سال بعد کنار گذاشته‌شده‌اند، وجود دارد.

معمارانی گمنام از میان همین مردمان عادی و از طبقه فرودست که مصالح ساختمان‌های خویش را از طبیعت وام می‌گرفته‌اند و پس از تخریب خانه‌ها همه‌چیز دوباره به طبیعت بازمی‌گشت، این خانه‌ها را ساخته‌اند، مردمانی که تجربه همسایه را در خانه‌سازی خویش لحاظ می‌کردند و انبوه این تجربیات در طی سالیان منجر به پیدایش گونه خاصی از معماری بومی شد، معماری‌ای که جان‌مایه‌اش، آسمان سخاوتمند و زمین پربار بود.

این شرح زندگی و معماری بومی خانه عادی‌ترین مردم گذشته این دیار است، مردمی که خانه‌هایشان به دلیل فقر، زیبایی بناهای فرادستان را نداشته و تاریخ همیشه آن‌ها را فراموش می‌کند، برخلاف سرآمدان و فرادستان که منصبشان بلندآوازه‌تر و خانه‌هایشان زیباتر و ماندگارتر بوده است.

امروز اما همین خانه‌های بی‌پیرایه که هنوز می‌توان در روستاهای دوردست مازندران سراغی از آن‌ها یافت، به چشم آمده‌اند، انسان مدرن سرخورده از انبوه خانه‌های پرنقش‌ونگار امروزین خویش که آرامش آن همگام با افزایش آسایشش زیاد نشده، گمشدهٔ خویش را در سادگی این خانه‌ها جستجو می‌کند.

اصول معماری بومی منطقه مازندران با الگوهای ارگانیک و اقلیمی مطابقت داشته و با توجه به دو بخش شهرسازی و معماری قابل‌بررسی است

بهنام رجبی فر، دکتری معماری، در گفتگو با خبرنگار مهر می‌گوید: اصول معماری بومی منطقه مازندران با الگوهای ارگانیک و اقلیمی مطابقت داشته و با توجه به دو بخش شهرسازی و معماری قابل‌بررسی است.

وی در رابطه با بخش شهرسازی مناطق شمال کشور گفت: بافت شهری در این مناطق، برعکس مناطق کویری، به‌صورت باز و منفصل طراحی‌شده و این امر به دلیل اقلیم معتدل و مرطوب این خطه بوده که برای کاهش نفوذ رطوبت، ایجاد کوران باد میان ساختمان‌ها برای استفاده از انرژی طبیعی باد و حفظ باغ شهرهای محاط بر خانه‌ها طراحی‌شده بود. همچنین، دلایل فرهنگی و معیشتی نیز در این امر بی‌تأثیر نبوده، چراکه زندگی مبتنی بر کشاورزی و دامداری نیازمند استفاده از طبیعت بوده و این الگوی باز، این فضا را در اختیار ساکنان می‌گذاشته که از باغی که در خانه آن‌ها بوده استفاده بهینه کند و ازاین‌رو، این الگو در جهت زندگی روزمره مردم بوده است.

این استاد دانشگاه، بابیان اینکه بخشی از اصول معماری شکل‌گرفته در معماری سنتی مازندران با توجه به پرباران بودن منطقه، خارج کردن رطوبت و جلوگیری از باران‌های شدید فرسایشی بوده، افزود: بناها معمولاً از سطح زمین فاصله داشته‌اند و این کار یا با کرسی چینی یا قرار دادن چینه‌های چوبی در زیر ساختمان انجام می‌شده و این کار، کارکرد عایق رطوبتی را داشته و موجب ایجاد جریان هوا در زیر ساختمان و عدم نفوذ رطوبت به زیر ساختمان می‌شده است.

وی اظهار داشت: همچنین، انواع مختلف سقف‌های شیب‌دار که شیب آن با توجه به میزان بارش منطقه تنظیم می‌شد و جنس این سقف‌ها در مناطق ساحلی از مواد سبک مانند ساقه‌های برنج و چوب و در مناطق کوهستانی از لته‌های چوبی و سفالی بوده است.

وی در ادامه افزود: در حیطه فرهنگی نیز، در طراحی ساختمان‌ها با توجه به برون‌گرا بودن روحیه مردم و شیوه زندگی آن‌ها، نمود آن را در معماری منطقه نیز می‌توان مشاهده کرد که نما به سمت بیرون و فضای سبز بوده و ارتباط طبیعت و معماری بومی، ارگانیک و بدون واسطه بوده است.

این استاد دانشگاه یادآور شد: برعکس معماری مناطق کویری که اتاق‌های بنا تودرتو بوده، در معماری بومی مازندران، اتاق‌ها در کنار هم بوده و دلیل آن امکان تعبیه پنجره در جلو و پشت بنا برای ایجاد کوران و خنکی و همچنین، دید به مناظر طبیعی و باغ‌های اطراف بنا بوده، از این حیث، معماری بومی مازندران یک معماری شفاف بوده است.

محمدحسن ذال، متخصص گردشگری میراث فرهنگی دانشگاه مازندران، در گفتگو با خبرنگار مهر بابیان اینکه برای بررسی هر فرهنگی باید به واحدهای جغرافیایی و اقلیمی آن توجه شود، خاطرنشان شد: پرباران بودن مناطق شمالی کشور، همچون مازندران، عوارض اقلیمی و جغرافیایی مختلفی همانند مناطق جلگه‌ای، میان‌بند و کوهستانی را در این خطه پدید آورده و آثار معماری ساکنان آن نیز به‌شدت از این اقلیم تأثیر پذیرفته چنانچه می‌توان اثر این اقلیم را به‌وضوح بر ساختار، تزئینات، و مواد و مصالح بناهای بومی استان مشاهده کرد.

وی با اشاره اینکه، به لحاظ اقلیمی، اقتصاد معیشتی مبتنی بر آب، اعتقاد شیعی و ارتباط آن با واقعه‌ کربلا و باورهای کهن، عنصر آب به‌شدت در زندگی مردم اهمیت داشته و عنصر نمادینی در نقوش معماری بومی مازندران شده، چنانچه ما در نقوش معماری بناهای متعلق به افراد فرادست و تکایا با نقش‌مایه‌هایی مواجه هستیم که مستقیماً با آب ارتباط داشته، مانند نمادهایی از کربلا در معماری آیینی و نقش مار که نماینده زایش طبیعت و نگهبان آب است.

معماران مازندران بسیار توانمند بوده‌اند اما توان مالی فرد حامی تعیین‌کننده کیفیت ساختار و تزیینات بنا بوده است

این دکتری باستان‌شناس، بابیان اینکه، تفاوت معماری طبقه فرادست و فرودست در معماری بومی به‌وضوح قابل‌مشاهده است، افزود: برای ساخت یک بنا به کاربر، حامی مالی و معمار نیاز است، معماران مازندران بسیار توانمند بوده‌اند اما توان مالی فرد حامی تعیین‌کننده کیفیت ساختار و تزیینات بنا بوده و مردم طبقه فرودست اصولاً چنین امکان مالی را نداشته‌اند، بدین ترتیب، نبود تزیینات در بنای مردم فرودست به معنای عدم رسوخ اعتقادات و فرهنگ نبوده بلکه به دلیل عدم توان اقتصادی آن‌ها در بازنمایی بوده است.

وی یادآور شد: همچنین، اکثراً خانه‌های طبقه فرادست به دلیل کیفیت ساخت و مصالح باقی‌مانده اما بناهای مردم فرودست به خاطر عدم کیفیت مصالح باقی نمانده است، ازاین‌رو، برای بررسی فرهنگ و بازنمودهای فرهنگی و هویتی طبقه مردم عادی یا فرودست باید به مکان‌های عمومی مردم‌نهاد که تبلور فرهنگ‌عامه است، توجه کرد.

رضا دانش‌زاده، رئیس میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری سوادکوه در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: درگذشته مردم بومی با توجه به ابزار و لوازمی که در دسترس داشته‌اند، خانه‌های خود را بنا می‌کرده‌اند و امروزه همان خانه‌های مردم عادی و بومی و همچنین، آداب و سنن و شیوه‌های زندگی آن‌ها در قالب گردشگری بوم‌گردی دوباره موردتوجه مردم قرارگرفته است.

وی با اشاره به اینکه حضور یک بوم‌گرد دلیل بر محدودیت و تعطیلی زندگی روزمره خانوار ساکن نیست، اذعان کرد: هدف بوم‌گرد، دیدن همین جریان زندگی روزمره بومی است که همین امر عاملی در جهت حفظ این شیوهٔ زندگی و فرهنگ بومی خواهد بود.

وی بابیان اینکه بوم‌گردی درواقع تقویت‌کننده و مکمل مؤثر در حفظ و مرمت بناهای قدیمی است، افزود: در بوم‌گردی، خانوارها در همان خانه‌های بومی با همان سبک زندگی روستایی و ساده خویش به‌واقع در حال زندگی هستند و اتاقی از خانه آن‌ها که به میهمان اختصاص دارد، محل اقامت بوم‌گردان در آن خانه است که محملی برای کسب درآمد روستانشین نیز است که بازخورد این امر، ادامه زندگی با همین سبک زندگی و حفظ معماری ساده و بومی بنا خواهد بود.

بی‌گمان بازگشت به گذشته ممکن و منطقی نیست، اما چنانچه جامعه‌شناسان نیز بیان می‌دارند، آرایش دوباره کارکردها در ترکیبی متفاوت راهگشاست، یکی از این شیوه‌ها می‌تواند حفظ و مرمت بافت‌های روستایی بومی و امکان بازدید عمومی در قالب سفرهای بوم‌گردی باشد، توجه به این نوع شیوه زندگی که در قالب بوم‌گردی فراهم‌شده و می‌شود، جذب نوعی بازخورد مثبت از هویت بومی است که موجب خواهد شد که افراد بومی به هویتی که از خود به دیگران معرفی کرده‌اند پایبند گردند و این امر در درازمدت می‌تواند گونه‌ای از احیای هویت‌های بومی باشد.

شاید در خانه‌های نیمه ویران مردم فرودست دوران گذشته، بازنمودی از اعتقادات و باورهایشان نتوان یافت اما آرامش و سادگی‌ای که در این خانه‌ها موج می‌زند، می‌تواند به‌عنوان میراث فرهنگی معنوی باشد که آدمی را بار دیگر به ریشه‌هایش پیوند زند.

معماری زندگی مازندران مناطق فرهنگی خانه‌های فرودست آن‌ها طبیعت اینکه بوم‌گردی منطقه اقلیمی بناهای همچنین خانه‌ها مصالح افزود کیفیت بابیان دانشگاه رطوبت ایجاد ساختار خبرنگار ساختمان اقلیم استفاده گردشگری گفتگو امکان روزمره ارتباط میراث چنانچه شهرسازی تزیینات می‌توان دوباره فرهنگ می‌تواند ارگانیک گذشته فرادست عمومی بوم‌گرد هویتی کربلا یادآور روستایی ادامه مشاهده بازخورد اعتقادات اشاره به‌شدت معماران توانمند به‌وضوح بوده‌اند تعیین‌کننده کوهستانی بررسی جغرافیایی افراد بسیار معیشتی فرادستان خانه‌هایشان انبوه می‌کند آرامش مطابقت الگوهای کرده‌اند گوشه‌ای آسمان شیب‌دار سقف‌های شکل‌گرفته می‌زند ایوان اتاق‌ها قابل‌بررسی دکتری استاد ازاین‌رو ساکنان پرباران داشته‌اند جریان می‌شده مبتنی نبوده کویری برعکس طراحی‌شده کوران طبیعی ساختمان‌ها مانند