الزامات بحران کشاورزی در مازندران

مازندشورا: آن زمانی که سند نابودی اقتصاد مازندران (کشاورزی)، با استقرار صنایعی که حیاتی و استراتژیک نبوده اند، امضاء می شده است. کارخانه هایی که بدون در نظر گرفتن اصل (آمایش سرزمینی) و (مسکن وار) به بهانه ی اشتغال، به جز خطرات شدید زیست محیطی و ... و نهایتاً نارضایتی عمومی، سهم دیگری برای مردم نداشتند

مازندشورا: مهندس سید کمیل حسینی فعال سیاسی، در پی نارضایتی کشاورزان مازندرانی از وضع موجود، با ارائه ی نامه‌ای تأمل برانگیز خطاب به مسئولین ذیربط، خواستار رسیدگی دقیق و رفع معضلاتی از این قبیل شد. متن نامه ی مطروحه به شرح ذیل می باشد:

همواره از کشاورزی به توسعه ای پایدار یاد می شود که مدیریت سنجیده در آن می تواند منجر به دگرگونی اقتصاد شود. لزوم پشتیبانی از کشاورزان بویژه در مواقع بحرانی، امری اجتناب ناپذیر است. سازو کارهای مدیریتی در زمان بحران، می بایستی در قالب برنامه ای مدون از قبل و با لحاظ همه ی چالش ها، چیدمان شده و حتی المقدور احتمالات زیان آور در آن گنجانده شود. گنجایش نظام مدیریتی بحران، باید آنقدر عمیق و از چنان اندیشه ای بهره گیرد تا از میزان خسارات و آلام، بطور فزاینده ای بکاهد.

از سردرگمی نظام مدیریتی استان همین بس که کشاورزان عزیز هرگز پشتوانه ای قوی نداشته و استقرار و حمایت از صنایع تبدیلی کشاورزی بطور جدی در دستور کار نبوده است. علت را می توان در بکارگیری سیاست های غلط و ناهمسو با پتانسیل استان، بررسی کرد که منحصر به جریان سیاسی خاصی نبوده و به نوعی بی مهری در این عرصه در همه ی زمان ها وجود داشته. خسارت سنگین بارش برف به کشاورزان شریف، عدم رسیدگی دقیق و تبعات این بحران عظیم، تصدیقی محکم بر این ادعاست. ظاهراً کشاورز غم نامه ای ست بلند که ابتدا خودش در غمش می سوزد و بعد کشاورزی را می میراند. فرصت طلبی در بحران نیز امری معمول شده تا بساط کاسبی دلالان به قیمت سردی وجود کشاورزان، گرمتر از همیشه باشد.

برگردیم به گذشته، آن زمانی که سند نابودی اقتصاد مازندران (کشاورزی)، با استقرار صنایعی که حیاتی و استراتژیک نبوده اند، امضاء می شده است. کارخانه هایی که بدون در نظر گرفتن اصل ((آمایش سرزمینی)) و ((مسکن وار)) به بهانه ی اشتغال، به جز خطرات شدید زیست محیطی و ... و نهایتاً نارضایتی عمومی، سهم دیگری برای مردم نداشتند. چه حکمتی ست؛ نبود صنایعی که همسو با پتانسیل استان باشد و در مقابل وجود کارخانه ای که از هیچ مصداقی با آمایش سرزمینی مازندران برخوردار نیست نیز نارضایتی عمومی را بدنبال داشته است. حل معادله، ((دو روی سکه)) است. بودن یا نبودن صنعتی با توجه به اقلیم مازندران. روزی به این نتیجه ی اساسی یعنی تغییر کاربری برخی از صنایع آلاینده به ((واحدهای صنعتی تبدیلی کشاورزی)) که برای اقتصاد استان نجات بخش خواهد بود، خواهیم رسید اما امیدواریم که دیر نباشد چرا که با تعلل، خطری جدی ((سند توسعه ی استان)) را تهدید می‌کند. شکی نیست که پیشرفت هر استانی، معلول اندیشه های حاکم بر آن است که پیشران آن، ذهنی خلاق خواهد بود. لذا از مسئولین ذیربط، انتظار می‌رود که با تفکری عمیق و کنکاش در چرایی اینگونه معضلات، اهتمام ویژه‌ای داشته باشند.

خاطرنشان می شود که این نامه به مسئولینی همچون، جناب آقای دکتر یوسف نژاد (نماینده ی محترم مردم شریف شهرستان های ساری و میاندرود و عضو هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی)، جناب آقای مهندس دامادی (نماینده ی محترم مردم شریف شهرستان های ساری و میاندرود)، جناب آقای دکتر شاعری (نماینده ی محترم مردم شریف شهرستان های نکا، بهشهر و گلوگاه در مجلس شورای اسلامی و ریاست محترم کمیسیون کشاورزی و منابع طبیعی)، استاندار محترم و ریاست محترم سازمان جهاد کشاورزی استان، ارجاع شده است.

سید کمیل حسینی زیست محیط آمایش سرزمینی