مازندشورا- مجید ساجدی فر: دکتر حسین اسلامی ساروی مسئول پژوهشکده و کتابخانه مازندران شناسی و ساریشناسی، پژوهشگر، نویسنده و مورخ مازندرانی است که بیشتر عمر خود را صرف تاریخ، فرهنگ و ادب مازندران کرده است. «مازندران در تاریخ و تاریخ دوهزار ساله ساری» از مهمترین آثار وی هستند. تلاش دکتر اسلامی برای حفظ و ماندگاری زبان مازنی در سطح جامعه ستودنی است. ایشان از معدود مشاهیر مازندران است که حتی پس از به سخره گرفتنِ -خواسته یا ناخواسته-ی فرهنگ و گویش استان در سریالهایی چون پایتخت، همچنان به زبان مادری سخن میگوید و احترام ویژهای برای این زبان قائل است. با توجه به نزدیکی ایاما... دهه فجر، انتخابات شورای شهر، کلیدخوردن ساخت پایتخت 5 و تشکیل لوئی جرگه سارویها، تصمیم گرفتیم گفتوگویی مفصل را با ایشان تدارک ببینیم. طبق قرار قبلی، صبح نخستین یکشنبهی بهمن ماه 95، دکتر اسلامی به دفتر مازندشورا آمد اما به علت ضیغ وقت جهت حضور در جلسهای دیگر، نیم ساعتی را میزبان ایشان بودیم و تنها به موارد کلی حوزه شهری و عملکرد شورا و شهرداری و نمایندگان ساری پرداختیم. ضمن اینکه با موافقت آقای دکتر، ورود به جزئیات موارد مطروحه و دیگر قسمتهای مصاحبه را به جلسات دیگر موکول کردیم. اظهارات ایشان با رعایت امانت کامل و بدون کمترین دخل و تصرف از نظرتان میگذرد:
آقای دکتر اسلامی، در آستانه انتخابات هستیم از جایگاه شورای اسلامی شهر و روستا در ایران بگویید:
عرض کنم اساس شور و مشورت یک دستور قرآنی است اما در ایران تجربه کدخدایی بیشتر از تجربه شورایی است. ما کشور را همیشه حول محور شخص (شاه، کدخدا، ارباب، استاندار و...) داشتیم. بنابراین تجربه شورا که به انتخابات و به اصطلاح دموکراسی برمیگردد تجربه موفقی نبود. چرا که این نوع انتخابات، به آرای عوام که همیشه و در همه جای دنیا اکثریت مردم را تشکیل میدهند، بستگی دارد و میشود با پول و ترفندهای تبلیغاتی روی آنها اثر گذاشت و از آنها به نام آنها اما به کام خود رای گرفت. لذا در ایران تاکنون کلا از مشروطه به بعد که ما هم بر سر سفره انتخابات ناخنکی زدیم موفق نبودیم. من شورای اسلامی شهر و روستا را در ایران تاکنون موفق ندیدم. شاید روزگاری دیگر .
چرا اساس شورا را محکم نمیبینید و نسبت به آن بدبین هستید؟ آیا عملکرد شورا عینک شما را تاریک کرد؟
بدبینی نیست، حقیقت جامعه ماست که به عینه مشاهده کردم. چرا فکر میکنید که من نباید نان گندم خورده باشم؟ چرا باور کنم که میلیاردی خرج کنند که حالا بروند میلیونی حقوق بگیرند!
چرا این میزان ترافیک کاندیدا با اینهمه بداخلاقی، تهمت، دروغ، ترفند و اعمال غیرقانونی؟
یعنی من نباید بفهمم که از هماکنون با هزار راههای غیر قانونی، این کاندیداها وارد عرصه تبلیغات شدند.
آنوقت اینها باید مردان و زنان قانونمند ما بشوند؟
اگر موافق باشید از انتخابات شورا بگذریم. برای ما و مخاطبان ما از عملکرد شهردار فعلی ساری بگویید؟
اول اینکه اصلا قرار نبود که آقای عبوری شهردار باقی بمانند. آنها که به ایشان رای دادند در درون از او نقش یک محلل را میدیدند اما عبوری به یکباره در نقش یک شهردار توانمند ظاهر شد. کاری کرد که همه مردم هم باور کنند عبوری شهردار است. آقای عبوری به ساری آبرو داد. سارویها را سربلند و ساری را در ایران مطرح کرد. آنهم در روزگاری که دولت قادر نبود در همین شهر دست به احداث یک پروژه عمرانی بزند و در واقع برای اجرای پروژههای عمرانی خودش تماشاچی شده بود چون عبوری صدها پروژه عمرانی را در شهر کلنگ زد، شروع بکار کرد و یکی یکی افتتاح کرد و میکند. عبوری سطح توقع سارویها را آنقدر بالا برد که ما ساری را در ایران اول و بالاتر از همه ی شهرها میخواهیم.
با این حساب، نظر شما نسبت به منتقدین آقای عبوری چیست؟
اولا اینجا جهان سوم است تا قطار کسی حرکت نکند سنگ نمیزنند. اما همینکه قطار شما حرکت کرد سنگ زدن خواهید داشت. دوما هرکسی دیکته بنویسد احتمال غلط هم در آن هست. بنابراین عبوری و کارهایش توجه دوست و دشمن، دانا و نادان، و همه مردم را به خودش جلب کرد. همهی شهر شد عبوری. و این قابل تحمل برای بعضیها نیست. جریانات و خط و خطوط سیاسی که سیاستباز هستند موتورشان روشن شد از طرفی بر اساس همان ضربالمثل معروف، وقتی خیلی شیرین شدی مگس هم دور آدم را میگیرد.
پس، عبوری با کارها و عملکردش، هم امکان چند تا غلط در دیکتهاش وجود دارد، هم مورد توجه عام قرار گرفت و حسادتها و بخلها را باعث شد و هماینکه با شیرینکاریهایش-خواهی نخواهی- موجب نشستن مگسها در اطراف خودش شد و اینجا بود که منتقدان و معاندان و مخالفان اینخطی و آنخطی همه با هم شدند و در بوق عبوریکُشی و ساریکُشی دمیدند و اینگونه شد که عبوری در میان صدها پروژه عمرانی شهر، با سنگزنها روبرو شد. البته هیچکس بیعیبونقص نیست چرا که بدی و خوبی ما آدمها نیز نسبی است و مطلق نیست. پس عبوری امام نیست، معصوم نیست اما برای شهر کار کرد و کار میکند، نیاز است دستش را بگیریم نه اینکه سنگ بزنیم.
عملکرد شورای فعلی ساری را چگونه ارزیابی میکنید؟
من الان تکتک اعضای شورای شهر ساری را حتی با تهران مقایسه میکنم وضع ما خیلی بهتر است. اصلا شورای تهران و خیلی از شهرها نسبت به ساری عقب هستند و انصافا شورای فعلی شهر ساری آدمهای فرهیختهای دارد. من شخصا تدبیر سردار شمشیربند را تحسین میکنم. آدمهای فاضلی هستند اگر شورای بعدی شهر ساری هم امثال این آدمها وارد شوند که اهل قلم، باتجربه و متخصص باشند، خیلی خوب است.
البته من صد در صد این اعضا را متخصص و اهل فن نمیبینم اما اگر اعضای اصلی شورا (که استعفا دادند) از شورا پلی برای پرش به بهارستان نمیساختند، بهتر بود.
وجدانا آنها که این دوره به شورا میروند اینکه از شورا پلی برای بهارستان بسازند خوب نیست.
از نمایندگان مجلس هم بگویید؟
نگو، نگو دلم از دست بهارستانیها خون است. این پاره پاره کردن ساری، شهرستان سازی، این شهرسازی، این بازیهای عوامفریب، این گاو و گوسفندکشتنها زیر پاها، این سفرهای استانی، آن رئیسدولتها که اصلا دردسر و زحمتدار و نمایشی است همه و همه مردمآزار شده است من تاکنون خدمتی شایسته از بهارستانیها ندیدم و قلبا هم ناراحت هستم که میاندورود سازی کردند و هنوز دارند به این بازیهای مردمفریب ادامه میدهند. نه، من آنها را دوست ندارم من آنهایی که به ساری آمدند و در ساری خودشان را مثلا بزرگ کردند و از ساری به بهارستان پریدند و پشت به ساری کردند دلخور هستم آنها ساری کُشان کردند.
امروز هم اگر در شهر صداهایی ناموزون است پشت این صداهای ناموزون همین بهارستانیها هستند که رقیب هم هستند رفیق هم نیستند ساریآزار هستند ساری مدار نیستند.
پینوشت: هر کس ضامن و مسئولِ کنایه، استعاره و ادبیات خود میباشد. رسالت رسانه امانتداری است لذا عینا سخنان جناب حسین اسلامی منتشر شده است.