اختصاصی مازندشورا: کمیل نظافتی طلبه جوانی است که به علت اهدای کلیه خود به یک کودک هشت ساله و از آنجایی که خانواده کودک، وضعیت مالی خوبی نداشتند، فروش خودروی خود برای تأمین هزینه عمل بر سر زبانها افتاد. نظافتی در فعالیتهای حمایتی از کودکان بدسرپرست و بیسرپرست، محیط زیست و حیوانات هم دستی دارد و بزرگترین آرزویش را در زندگی تاسیس دو مرکز بزرگ جهانی میداند. یکی جایگاهی برای انسانهای بیپناه به ویژه کودکان بیسرپرست و بدسرپرست که در آن محل کار کنند و تشکیل زندگی بدهند. دیگری نیز پناهگاهی برای حیوانات شهری که به عالم و آدم بفهمانم اسلام مخالف حیوان آزاری و حیوانکشی هست.
کمیل نظافتی از فضای مجازی برای ترویج این دیدگاه بهره میگیرد و اقبال آحاد جامعه با هر طرز تفکر و اعتقادی به او نشان دهنده موفقیتش در اشاعه دین مبین اسلام و اصل انسانیت و نوع دوستی دارد. به همین منظور در دفتر موثق میزبان ایشان بودیم تا بیشتر با فعالیتهایش آَشنا شویم. همچنین در این دیدار نظافتی تندیس "سفیر مهربانی" را به مجموعه موثق اهدا کرد.
بزرگان دین و آیین همیشه ما را توصیه به رافت و مهربانی کردند. از پیغمبر دلیل مبعوث شدن ایشان را پرسیدند پیغمبر فرمود: من مبعوث شدم تا اخلاق اسلامی را به بشر هدیه کنم. امروزه بیاخلاقی در فضای جامعه حاکم می شود که این بی اخلاقی ها تنها شامل حال انسان ها نیست بلکه نسبت به طبیعت و حیوانات هم صورت می گیرد.
من معتقدم هر جنبندهای که نفس می کشد حق حیات دارد و نباید این حق را از او سلب کنیم به همین خاطر از بحث انسان ها شروع کردم و دیدم که نجات انسان ها جای کار بسیاری دارد. سپس به مقوله حمایت از محیط زیست و حیوانات شهری ورود پیدا کردم، با نجات دادن یک قلاده سگ به این نتیجه رسیدم که مردم از ما انتظار حمایت از حیات وحش و حیوانات شهری را دارند.
انسان به طبیعت نیازمند بوده و از وجود جنگل ها و درختان لذت می برد در حالی که طبیعت نیازی به او ندارد لذا نباید با رها کردن زباله به این نعمت خدادادی لطمه ای وارد کند. تا به حال روحانیون زیادی در این زمینه اقداماتی انجام دادند ولی اینگونه محرز نشدند. من اولین فردی بودم که در بحث درمان حیوانات بی پناه شهری ورود پیدا کردم و به جمع آوری حیوانات شهری و انتقال آنها به کلینیک برای درمان و سپس نقاهت گاه پرداختم. بیماری های حیوانات شهری قابل سرایت به انسان هستند و حیوان شهری سالم، محیط زیست سالم را به همراه خواهد داشت.
اقدامات شما چه تاثیراتی در شناساندن آیین و شریعت ما داشته است؟
فردی در صفحه اینستاگرام نسبت به من فحاشی کرد ابتدا فکر کردم که وظیفه من نسبت به او چیست، به همین خاطر در فضای خصوصی برای ایشان پیام گذاشتم و گفتم نمی دانم با چه لحنی باید صحبتم را شروع کنم اما ابتدا عذرخواهی می کنم که بدون اجازه وارد حریم خصوصی شما شدم و پیام می دهم و این جسارت به این خاطر است که شاید شما دل پری نسبت به من و امثال بنده دارید و بخواهید با ابراز این حرفها دلتان را سبک کنید. من به شما پیشنهاد می کنم به جای فضای عمومی حرف دلتان را در همین فضای خصوصی (دایرکت) بیان کنید چرا که بازگویی این حرفها در فضای عمومی شان انسانی شما را زیر سئوال می برد و من بیشتر نگران این موضوع هستم. ایشان بعد از شنیدن حرفهای من پیام داد که باید ملاقاتی با شما داشته باشم. گفتم من در یکی از شبکه های تلویزیونی برنامه دارم و آن جا هستم. نزدیک اذان مغرب نگهبانی من را خواست و گفت که خانمی بستهای برای شما آورد و رفت. نگهبان بسته را برای من آورد بستهی قابل توجهی بود. وقتی بسته را باز کردیم در آن یک دوربین حرفه ای با تجهیزات کامل، سیستم صوتی و میکروفن بود، جمله ای هم برایم نوشت که آقای نظافتی شما با اخلاق خودتان من را ادب کردید. اگر ما اخلاقمان را اصلاح و رفتار حسنه اسلامی که پیغمبر برای آن مبعوث شد را نمایان کنیم خود مردم به صحنه می آیند و بسیاری از این موانع را برطرف خواهند کرد. من به این خواهرم می گویم خیلی از دوستان ما فراتر از اینها تلاش میکنند اما به چشم نمیآیند و هر فردی که وارد این لباس می شود لایق آن بوده و انشاءالله مورد عنایت امام زمان (عج) قرار میگیرد.
باتوجه به استقبال خوب مردم از این موضوع چرا طلبه های دیگر در این زمینه ورود پیدا نمیکنند؟
نسل جدید طلبهها مسیری را انتخاب می کنند که علمای سلف داشته اند. عصر ما عصر ارتباطات است و من احساس میکنم اگر پیغمبر در این زمان بودند از فضای مجازی برای تبلیغ دین استفاده مینمودند. من تقریبا 28 هزار فالوئر دارم و زیر هر پستی میانگین 4 هزار نفر لایک و یا کامنت می گذارند. سئوال اینجاست که کدام منبری را می توان پیدا کرد که 4 هزار مستمع داشته باشد؟ لذا طلبه ها باید با تکنولوژی پیش بروند و ایده های نو برای تبلیغ دین خلق کنند چرا که مردم با این ایده ها ارتباط بهتری برقرار می کنند.
دیدگاه حوزه علمیه نسبت به اعمال شما خصوصا برقراری ارتباط با خواننده های پاپ چه بوده است؟
نه تنها انتقادی از سمت مسئولین و اساتید حوزه علمیه نسبت به من و اعمالم صورت نگرفت بلکه مورد تشویق آنها نیز قرار گرفتم. از همهی دوستانم برای خدمت رسانی بهتر به مردم و اثرگذاری بیشتر کارم مشاوره می گیرم. با اینکه فرد درس خوانی در حوزه نبودم و تفعل لازم در علم را نداشتم اما باز هم مورد محبت حوزه قرار گرفتم.
در خصوص ارتباط من با خواننده های پاپ در ابتدا باید بگویم که من از هر قشری دوست دارم و از همه آنها به نفع خودشان و مردم بهره برداری بهینه می کنم. اگر من به عنوان طلبه با هنرمند ارتباط برقرار نکنم ناخواسته یک غربی و یا غرب گرا با او ارتباط می گیرد و چقدر خوب است که یک هنرمند در عین هنرمند بودنش یک هنرمند دینی و اخلاقی باشد و از یک روحانی خاطره خوبی داشته باشد. خواننده پاپ خدمت رهبر معظم انقلاب رسیدند رهبر به او گفتند که شما خوانندگی انقلابی تان را ادامه دهید و بر علیه آمریکا بخوانید. یک بازیگر تلوزیونی نیز در بحث هنری خدمت آقا رسیدند و آقا نکته ای را به او گوشزد کرد و باعث تعجب آن بازیگر شد که رهبر یک مملکت نسبت به نکته ظریف کاریش تا این حد شناخت داشته است.
به نظر من حلال و حرام یک بحث و ارتباط داشتن بحث دیگری است. در خصوص بررسی یک موضوع فقهی علمای دین حلال و حرام بودن را بیان می کنند اما داشتن ارتباط با خواننده پاپ یک بحث انسانی است. این فرد جدای از هنرمند بودن یک انسان است و باید در اقبال ارتباط با او رفتار انسانی از خودم بروز دهم.
انگیزه کاریتان را بیان کنید؟
همهی ما باید دغدغه دین داشته باشیم. پیغمبر نسبت به امت خودش دغدغه داشت و ما باید این دغدغه را برای خودمان ایجاد کنیم و درد و رنج دیگران را درد و رنج خود بدانیم و پیگیر حل مشکلات مردم باشیم. زمانی که لباس روحانیت را بر تن کردیم باید پیگیر خیلی از مسائل باشیم و بی تفاوت از کنار آن نگذریم. زمانی که خبر سربازی که به خاطر نجات یک سگ پای خود را از دست داد شنیدم از شمال به مریوان رفتم و تقریبا 1100 کیلومتر رفتم تا از او ملاقات کنم. نیم ساعتی پیش او بودم و به این برادر اهل تسنن گفتم من از شمال به اینجا آمدم که بگویم من کاری به آیین و دین شما ندارم و این حرکت انسان دوستانه شما را دوست دارم و شرافت انسانی شما باعث شد تا من این سفر طولانی را برای عیادت از شما طی کنم.