مازندشورا:به گزارش خبرنگار مهر، عطاءالله قبادیان شامگاه یکشنبه در نشست هماندیشی تشکلهای زیستمحیطی با اشاره به اینکه مازندران جدای از استان گلستان و گیلان نیست و باید باهم همصدا شوند، گفت: کویر از سمت گرگان در حال پیش روی است و این زنگ خطر برای مازندران نیز هست و از دیگر سوی باید مازندران را در چارچوب کل ایران دید.
وی با ابراز تأسف و همدردی با مردم خوزستان، گفت: خوزستان سال ۵۰ عنوان کالیفرنیای دوم را داشت و امروز به یک ویرانه تبدیلشده است؛ ما با چنین بحرانی روبرو هستیم و در مازندران برای این خطه سبز در حال تلاشیم که اگر چنین نباشد آن نیز از بین خواهد رفت.
قبادیان با اشاره به اینکه تاختوتازها نهادینهشده است، افزود: ما گرفتار یک فرهنگ تهاجمی هستیم و برخی طرحهای گردشگری نیز یک فاجعه زیستی هستند.
وی یکی از کانونهای بحرانی را خشک شدن برکههای آبی و دریاچهها برشمرد و افزود: دریاچه تا وقتی زنده است در سازندگی محیط عمل میکند اما هنگامیکه بمیرد فاجعه رخ میدهد.
قبادیان در رابطه با دریاچه جازموریان گفت: اوایل دهه ۶۰ و هنگام افزایش بهرهبرداری از مراتع اطراف این دریاچه، ما هشدار دادیم که شاید اکنون برای خودکفایی هزاران هکتار را زیر کشت بردهاید اما نتیجه نهایی رضایتبخش نخواهد بود و امروز که فاجعه جازموریان شکلگرفته است، آن مسئولان باید اعتراف کنند که چه کردند؟.
وی از دیگر کانونهای بحرانی، از خشک شدن سفرههای آب زیرزمینی یادکرد و گفت: خشک شدن این سفرهها به معنای مرگ و نیستی است و قناتها به بیلان آبی کمک میکنند و چاههای عمیق موجب خشک شدن آنها میشوند.
بنیاد ملی نجات سرزمین شکل گیرد
قبادیان با پیشنهاد ایجاد یک بنیاد ملی نجات سرزمین، گفت: در کنار آمایش سرزمینی ما اکنون نیاز به نجات سرزمین داریم و با پیشکسوتی سمنها و با مشارکت نهادهایی مانند شهرداریها، شوراها و نمایندگان مردم باید برای مقابله با بحرانی که پیامآور بیماری، فقر، درماندگی و مرگ و نیستی است، تلاش کرد.
وی با اشاره بهضرورت ایجاد یک صندوق مالی حمایتی برای انجام کارهایی در حمایت از محیطزیست، پیشنهاد داد که درصدی از منابع طبیعی زیرزمینی به منابع طبیعی زیستی اختصاص یابد که مرتبط با حیات و زیست مردم و کشور است و دراینباره کمک خیرین و موقوفات نیز میتواند راهگشا باشد.
قبادیان بابیان اینکه عزم و همت یک ملت از حراست از بستر حیات و هستی خودش امروز میزانی برای اعتبار و استواری جایگاه آن در جامعه جهانی است، افزود: ملتی که منابع طبیعی زیستی و بستر حیات خود را نابود کند با دست خود مرگ و نیستی خود را فراهم میکند و جامعه ما اکنون گرفتار آن شده است و اینیک نظر سیاسی نیست.
عضو هیئتعلمی دانشگاه وین در رابطه باتجربه قصه غمبار زیستمحیطی در دهههای اخیر گفت: در جامعه دانشگاهیان اروپایی هماره با انتقاد آنها روبرو بودم؛ اینکه بین دو کویر آسیایی صاحب یک گنجینه تاریخی و گرانبها به نام جنگل هیرکانی هستیم و باوجود ثروتمند بودن کشور، نمیتوانیم آن را حفظ کنیم.
وی از حرکت خردمندانه بانوان تحت عنوان سمنهای زیستمحیطی که در سطح شهر باصلابت حرکت میکنند و فرهنگسازی عملی را پیاده میکنند تشکر کرد و با اشاره به اینکه حرف من یک هشدار جدی به مردم، کارشناسان و مسئولین است، افزود: برای چارهاندیشی در مقابله با کانونهای بحرانی گسترده که بهشدت در حال تخریب و انهدام عرصههای زیستی و تولیدی مملکت است، باید همکاری کرد.
قبادیان از کانونهای بحرانی بهعنوان سیاه چالههای مرگبار زیستمحیطی یادکرد و گفت: معنای ساده آن این است که این کانونهای بحران ایجادگر کویرهای بزرگ و کوچک هستند و ما شاهد عقیمسازی اراضی و غیرقابل زیست شدن محیطزیست هستیم و این عوارض برآمده از تاختوتازهایی که طی سه چهار دهه اخیر انجامگرفته است.