اختصاصی مازندشورا: رضا نیکوکار- حال و روز امروز ساری به داستانی تکراری تبدیل شده است؛ داستان شهری با پتانسیلهای فراوان و گذشتهای پر فروغ که رو به اضمحلال گذاشته است. هر کسی از ظن خود معلول حال امروز ساری را پیدا کرده است؛ مسئولان میگویند: ساری شهری مهاجر پذیر است که زیرساختهای آن جوابگوی جمعیت آن نیست، منتقدان میگویند: مسئولان کم کاری میکنند. اما وقتی با نگاهی متفاوتتر حال امروز ساری را با توجه به داستانهایی که پشت پرده حوادث این شهر اتفاق افتاده است، کالبد شکافی میکنیم، میبینم در سالهای اخیر همواره دو معضل بر شهر ساری سنگینی میکند.
معضل اول در این جمله «دکتر محمود سریع القلم» از اندیشمندان به نام حوزه توسعه در ایران به خوبی آمده است، وقتی که میگوید: زمانی از یک پیرمرد ایرانی که انبوهی از علم و تجربه بود پرسیدم: مهمترین مشکل ما در توسعه کشور چیست؟ اول باید کدام مسئله را حل کنیم تا بقیه تسلسلی حل شوند؟ کانون کجاست؟ او در پاسخ گفت: عموماً ماها غرق در خود، خواستهها، منافع و آرزوهای خود هستیم. (Self-Absorption) این خصلت خودشیفتگی اجازه نمیدهد، سیستم درست کنیم، ساختار درست کنیم، تقسیم کار کنیم، از هم بیاموزیم و همکاری کنیم.
وقتی عدهای در خواستهها و منافع خود غرق میشوند، این تصور در آنها ایجاد میشود که تحولات و تغییرات در ساری باید بر مدار منافع و خواستههای آنها بچرخد و بر اساس همین منافع و خواستهها برای انتصاب یک فرد و موفقیت یک پروژه تلاش میکنند و گاه منافع آنها اقتضا میکند که برای عزل یک مسئول، ناکارآمد جلوه دادن وی در نزد افکاری عمومی، و یا شکست یک پروژه تلاش کنند.
این افراد وقتی از سمتی کنار گذاشته میشوند احساس میکنند که ملکی را از دست دادهاند و به جای آنکه به قول سریع القم اجازه دهند «سیستم درست کنیم، ساختار درست کنیم، تقسیم کار کنیم، از هم بیاموزیم و همکاری کنیم.» بنا بر تخریب سیستم و عدم همکاری میگذارند. بر این اساس نهادی که در سالهای اخیر بیشترین صدمات را از این معضل خورده است، نهاد شهرداری ساری است.
اما معضل دوم نگاه انتخاباتی به همه کس و همه اتفاقات داشتن است. ساری شهری است که همواره سایه انتخابات مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر بر آن سنگینی کرده است و همواره تحولات این شهر زیر سایه سنگین انتخابات بوده است. تصمیم گیری بعضی از مسئولان انتخابی و نقدهای بعضی از منتقدان تحت تأثیر نگاه انتخاباتی است و همواره آنچه مد نظر بوده است جایگاه شخص در انتخابات است نه منافع شهر. بر همین اساس است که وقتی به هر انتخاباتی نزدیک میشویم به ناگاه منتقدان و یادداشتهای انتقادی افزایش پیدا میکند.
از این رو هنرمندان نامدار شهر را به علت گرایش در انتخابات مجلس تحت تأثیر نگاه انتخاباتی تخریب کرد، درسهای یک مدرس دانشگاه را از وی گرفت، شخصیتهای اجتماعی، سیاسی را به علت دیدار با یک مسئول انتخابی تخریب کرد و یا مانع از آغاز ساخت یک پروژه شهرداری شد، پروژهای را که ناقص است و هنوز به بهره برداری نرسیده است را افتتاح کرد. در پایان باید گفت اگر آبادانی و توسعه ساری را آرزو داریم باید چشمها را از منیت و نگاه انتخاباتی شست و بر اساس منافع عمومی شهر دید.
* کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک