جنبش معماری سبز؛ سرانه فضای سبز شهرها را افزایش می‌دهد

مازندشورا: محمدمهدی صفایی: در سفری که به کلمبو پایتخت سریلانکا داشتم این نکته را دریافتم که گیاه به‌عنوان یک موجود زنده مورد احترام مردم این کشور است به‌گونه‌ای که اگرچه آب و هوا و دما و رطوبت هوا باعث وجود یک پوشش گیاهی همیشه سبز در این اقلیم شده است و سبزینگی گسترش زیادی در آن کشور دارد ولی حجم زیاد پوشش گیاهی حتی در شهرها مانع استفاده از نما و بام سبز در بسیاری از مناطق شهری نشده است. گویی احترام به موجود زنده و خصوصا گیاهان بخشی از باورهای اعتقادی و نگرش فرهنگی آن جامعه است.

مازندشورا:تجربه غلبه ساختمان بر طبیعت و از دست دادن تدریجی فضاهای سبز و باغات تهران و تبدیل این فضاها به بنا‌های خشک و بی‌روح یا سطوح آسفالت و اتوبان‌ها – ناشی از نیازهای تدریجی به وجود آمده از توسعه اجباری – درس‌های بزرگی را به همراه داشته است. افزایش بیماری‌ها، کسالت و روزمرگی، کاهش سرزندگی شهروندان، تراکم بسیار زیاد و کمبود اکسیژن و هوای سالم از نتایج کاهش سرانه فضای سبز شهر تهران است و این در حالی است که موج دوم توسعه فضایی شهر در قالب تامین فضاهای خدماتی و عمومی برای جمعیت جذب شده در شهر آغاز شده و فضاهای تجاری و خدماتی رفاهی بسیاری در شهر احداث شده یا در حال احداث است و در این میان مشاهده می‌شود شهروندان تهرانی هویت سبز از دست داده شهر خود را در لابه‌لای ساختمان‌های متراکم، با سبزینگی و احیای جسته گریخته تراس‌ها و بام‌ها و حیاط‌ها جست‌وجو می‌کنند و حیات واقعی را در حیاط می‌بینند.

در حالی که تاکنون در بسیاری از شهرهای جهان با اقلیم‌های متفاوت همانند نیویورک، سئول، توکیو، ادینبورگ، هنگ‌کنگ، تونس، سنگاپور، دبی و کازابلانکا توسعه فضای سبز و معماری سبز در اشکال مختلف اجرا شده است ولی جای شهر تهران به‌عنوان یکی از نیازمند‌ترین شهرهای بزرگ جهان در این میان خالی است و آنچه در این خصوص در تهران اتفاق افتاده است در مقایسه با تخریبی که پیش‌تر صورت گرفته ناچیز می‌نماید.

جنبش معماری سبز – با اهمیت ویژه‌ای که برای شهر تهران دارد – به کندی در حال توسعه است و پیامی برای برون‌رفت از مشکلات متاثر از کاهش سرانه سبز شهری به گوش نمی‌رسد و متاسفانه گاه دلایل توجیهی مبنی بر مشکلات فراوان توسعه و نگهداری فضای سبز در تلفیق با معماری شنیده می‌شود که این باعث عقب‌نشینی معدود کارفرمایان و تصمیم‌گیرنده‌های با ریسک‌پذیری بیشتر نیز شده است و این در حالی است که با اندکی مطالعه و مداخله نظرات کارشناسی و تشویق شهروندان به مشارکت و بهره‌مندی از معماری سبز و استفاده گسترده از سبزینگی در ساختمان‌ها برای شهر تهران نه تنها میسر بلکه بسیار مفید و کارآمد خواهد بود، فضاهای قابل استفاده در ساختمان‌ها، از لبه پنجره‌ها آغاز شده و در تراس‌ها، بام‌ها و نماهای ساختمان‌ها توسعه می‌یابد و در شهر با تبدیل بسیاری از دیوارها به نرده‌های سبز یا استفاده از پوشش گیاهی در معابر و گذرگاه‌های سواره و پیاده می‌توان چهره مناسبی بر پیکره بی‌نظم و ساختار معماری خاکستری شهر پوشاند و به این شکل سبزینگی از مراکز سبز درون و برون شهری شامل پارک‌ها و جنگل‌های اطراف به درون برون ساختمان‌های شهر سرایت می‌کند.

اکنون نیاز به رویکردهای حسی و دل‌انگیزی فضایی در طرح‌های معماری و شهرسازی و ایجاد نوع خاصی از معماری که در آن درک فضا از حیطه صرفا بصری فراتر رفته و فضای معماری با تمام وجود و حواس درک شود، برای شهر تهران بیش از همیشه ضروری است. نوعی از معماری که در آن با کاهش تزئینات، تجمل‌گرایی و عظمت‌گرایی، افزایش شادابی، دل‌انگیزی و آرامش فضایی میسر است.

عضو هیات علمی دانشگاه آزاد واحد تهران و کارشناس ارشد معماری

معماری تهران توسعه فضاهای سرانه بسیاری سبزینگی فضایی استفاده افزایش ساختمان‌ها شهروندان شهرهای مشکلات دل‌انگیزی بام‌ها خدماتی تبدیل تدریجی بسیار احداث ساختمان‌های تراس‌ها