انتقال هنری حماسه‌سازی‌ها تأثیر شگرفی بر کودکان دارد/کارکرد ادبیات پایداری برای این قشر راضی‌کننده نیست

مازندشورا: پیر عرصه آموزش و تربیت می‌گوید: کودکان و نوجوانان به شخصیت‌هایی که حوادث بیشتری را پشت سر گذاشتند علاقه نشان می‌دهند این خصلت بچه‌ها بستر مناسبی است تا با به‌کارگیری هنر بتوانیم شخصیت‌های والای مقام دفاع مقدس را برای آنها الگوسازی کنیم.

مازندشورا:خبرگزاری فارس مازندران ـ دفاع مقدس/ حجت‌الاسلام محمدحسن راستگو برای نسل‌های دوم و سوم انقلاب چهره‌ای آشنا و دوست‌داشتنی است، سال‌هایی نه چندان دور صحبت‌های شیرین و دلنشین ایشان نه تنها کودکان و نوجوانان که بزرگسالان را نیز هر هفته در پای تلویزیون می‌نشاند، اینک که گذر ایام گرچه غباری سپید بر چهره او نشانده اما همچنان در امر تربیت دینی کودکان و نوجوانان فعال است، مروری کوتاه بر تأثیر فرهنگ مقاومت در آثار هنری مرتبط با کودک و نوجوان حاصل گفت‌وگوی صمیمانه ما با این روحانی پرتلاش است.

فارس: حاج آقا سال‌هاست که در آثار هنری ملت‌ها به شکل مستقیم یا غیرمستقیم شاهد ترویج ادبیات جنگ هستیم این ادبیات یک‌جا برای برانگیختن حس مقاومت و پایداری و جایی دیگر با اهداف تجاوزکارانه ترویج می‌شود، علت این رویکرد به خصوص در آثار مرتبط با قشر کودک و نوجوان را چه چیز می‌دانید؟

ما در روش تدریس روشی داریم به نام روش الگویی، در این روش به جای آن که به‌صورت تئوری یا به‌وسیله کلام مطلبی گفته شود یک شخصیت با تمام ویژگی‌های ریز و درشتش مجسم شده و اهداف مورد نظر براساس قابلیت‌ها و جذابیت‌های آن شخصیت برای تأثیرگذاری بر اذهان دنبال می‌شود، به این می‌گویند روش تدریس الگویی، خداوند هم در قرآن مجید حضرت ابراهیم و پیامبر اکرم(ص) را به‌عنوان بالاترین الگو معرفی کرده است: «لکم فی رسول الله اسوه حسنه» کلمه جنگ را بگذارید به کار نبریم، ستیزه‌جویی و خونریزی در نظر همه ملت‌ها مذموم است اما آنچه که به شکل عقلانی نزد همه مردم عالم مورد تأیید است دفاع در مقابل تجاوز یا تخریب باورها و ارزش‌های جوامع است پس بگذارید بگوییم ادبیات پایداری و مقاومت.

همه ملت‌ها و همه ادیان، الهام‌پذیری از بزرگان مقاوم و رزم‌آور را یک اصل می‌دانند چرا که در طبیعت انسانی باید همواره آماده دفاع از اعتقادات خود بود، من اول دبیرستان بودم که آمریکا به ویتنام حمله کرد، مسئله مربوط می‌شود به ویتنام و یا مسائل مربوط حکومت مائو در چین و ساندنیست‌ها در نیکاراگوئه که علیه ساموزآ مبارزه می‌کردند، همه را دنبال می‌کردم نیروهای انتحاری ویتنام با این که به خدا اعتقاد نداشتند اما وقتی عرصه بر آنها تنگ می‌شد دور هم جمع می‌شده و به روح هوشیمین که بزرگ‌شان بود، قسم می‌خوردند که تا آخرین قطره خون برای دفاع از ویتنام مقاومت کنند، آنها درون مرداب‌ها مخفی شده و با نی نفس می‌کشیدند و وقتی آمریکایی‌ها وارد منطقه می‌شدند ناگهان به آنها یورش می‌بردند، آنها حماسه‌های عجیبی را رقم زدند، بازماندگان چنگیز وقتی می‌دیدند که از ادامه دادن راه چنگیز ناتوان شده‌اند دور هم جمع می‌شدند و شمشیرهای‌شان را روی قلب‌شان می‌گذاشتند و به روح چنگیز بزرگ قسم می‌خوردند که ما اگر نتوانیم راهت را ادامه دهیم پس خودمان را می‌کشیم.

ببینید الگوگیری از یک روح بزرگ برای آنها هم که هدفی جز جنگ و خونریزی نداشتند مطرح بوده است، یعنی حتی تجاوزطلبی آنها بر پایه فرهنگ مقاومت‌شان شکل گرفته بود، مبارزان غیرمسلمان در ایران و یا برخی کشورهای دیگر «چه گوارا» را به‌عنوان الگو انتخاب کرده بودند، در کوبا کاسترو به‌عنوان الگو مطرح شد و در آفریقا ماندلا، در ایرلند آن فرد که سال‌ها با اعتصاب غذا به تجاوزگری انگلیس اعتراض کرد به‌عنوان سمبل مطرح شد، دفاع و مقاومت در همه جا هست و در همه عالم همواره افرادی در این خصوص به‌عنوان الگو مطرح بوده‌اند.

فارس: در قرآن چطور؟ آیا خداوند به فرهنگ مقاومت و الگوسازی در این زمینه پرداخته است؟

خداوند متعال در این کتاب شریف بسیار از افرادی نام برده که الگوی مقاومت بوده‌اند، سلام علی نوح فی العالمین، نوح 950 سال در مقابل افکار غلط و آزار کفار مقاومت کرد تا سرانجام به آن طوفان منتهی شد یا سلام علی موسی و ‌هارون، آیا موسی اسطوره مقاومت در مقابل فرعون زمان خود نبود؟

در ایران ما هم یادم هست که ما شخصیت‌هایی را مانند سیدجمال‌الدین اسدآبادی، مرحوم نایینی، مرحوم کمپانی، ستارخان و باقرخان را به‌عنوان الگوی مبارزات خود علیه طاغوت می‌دانستیم، همه استان‌ها و شهرهای کشور قهرمان‌های ارزشمندی در مبارزه با ظلم و ستم دارند، شمالی‌ها میرزا کوچک‌خان، بوشهری‌ها دلواری و ... .

بعد از انقلاب فرهنگ غنی مقاومت در کشور ما با شتاب بیشتری رقم خورد، از جنگ گرفته تا اسارت، بچه‌های ما با دست خالی در مقابل سخت‌ترین شکنجه‌های قرون وسطایی بعثی‌ها مقاومت کردند.

این‌ها نمونه‌هایی نیست که ما بتوانیم آنها را در تاریخ به فراموشی بسپاریم، چقدر خوب است که با هر عنوان هنری مثل فیلم، کارتون، شعر، سرود یا حتی صحنه‌های اجرایی مثل تئاتر و برگزاری و معرفی در اردوهایی این وقایع و شخصیت‌ها را برای نوجوانانی که آن صحنه‌ها را ندیده‌اند زنده کنیم، ذهن کودک و نوجوان بیشترین آمادگی را برای تأثیرپذیری از آثار هنری دارد و طبیعی است ملت‌هایی که مقاومت را یک امر اجتناب‌ناپذیری می‌دانند، آثاری را برای پرورش و جهت دهی ذهنی این قشر به مسأله پایداری در نظر بگیرند.

فارس: الگوهایی که باید در آثار مرتبط با کودکان و نوجوانان مطرح شوند برای ایجاد جاذبه چه ویژگی‌هایی باید داشته باشند؟

بچه‌ها دو ویژگی تخیل و احساس را بیشتر از بزرگسالان دارا هستند، بنابراین قضایا شخصیت‌هایی بر آنها بیشتر جذاب است که دارای صحنه‌ها، تحرک و حماسه بیشتر هستند، وقایع هم باید مورد تلطیف قرار بگیرند، حادثه‌های خشن و کشتار و خونریزی برای بچه‌ها جذاب نبوده و چه بسا آثار سویی را هم به‌دنبال داشته باشند اما صحنه‌های عاطفی و دفاعی برای آنها جالب توجه است.

بچه‌ها قهرمان‌هایی را بیشتر دوست دارند که حماسه بیشتری آفریده و توانسته باشند بر دشمن غلبه پیدا کنند، حالا این غلبه صرفاً غلبه نظامی ‌نیست، یک رزمنده که وقتی به‌شدت مجروح می‌شود اما در آخرین لحظه رگباری را بر سر دشمن فرود آورده و آنها را زمین گیر می‌کند با این که شهید شده اما حماسه او در ذهن بچه‌ها یک پیروزی تلقی می‌شود، اگر همان رزمنده طوری مجروح شده باشد که تمام دل و روده‌اش بیرون ریخته باشد و ما بیایم این حالت را توصیف کنیم شاید برای بچه‌ها مشمئزکننده هم باشد حتی اگر حماسه بزرگی را بیافریند اما اگر بگوییم که او تیر خورده بود ولی دفاعش را تا آخرین لحظه ادامه داد تأثیر بهتری دارد، به هر حال بچه‌ها از شخصیت‌هایی که زندگی یکنواخت داشتند حتی اگر دانشمند بزرگی هم باشند چندان خوش‌شان نمی‌آید اما به شخصیت‌هایی که حوادث بیشتری را پشت سر گذاشتند علاقه نشان می‌دهند این خصلت بچه‌ها بستر مناسبی است تا با به‌کارگیری هنر بتوانیم شخصیت‌های والای مقام دفاع مقدس را برای آنها الگوسازی کنیم.

فارس: اگر می‌شود چند تا از این شخصیت‌ها که زندگی‌شان می‌تواند برای نوجوانان جذاب باشد را نام ببرید.

یکی از این شخصیت‌ها که برای من بسیار جالب بوده شخصیت شهید اندرزگو است، او با تغییر پی در پی در شکل ظاهری خود تغییر در مکان و تغییر در نام و نشان‌های مختلف و گریم‌های مختلف توانست، سال‌های سال با ابتکار عمل ساواک خون‌آشام را به اصطلاح سرکار بگذارد و ضربات محکمی ‌را بر آنها وارد کند، این شخصیت پرحادثه و معنوی زوایای زیبا و پرشوری را در زندگی خود دارد که بنده مطمئن هستم ارائه آن در قالب آثار متنوع هنری برای قشر کودک و نوجوان دلنشین خواهد بود، فیلم‌هایی که تا الان در این رابطه ساخته شده جوابگو نبوده، این فیلم‌ها محدودیت‌هایی از نظر فیلم‌سازی داشته‌اند که نتوانسته‌اند حق مطلب را خوب ادا کنند، کارگردان‌های قوی‌تری باید این نوع کارها را دنبال کنند.

در طول دفاع مقدس هم حماسه‌های زیادی خلق شد، جذاب‌ترین این حماسه‌ها مربوط به رزمندگان برون‌مرزی است، یعنی دلیرمردان واحد اطلاعات عملیات، آنها در شرایطی پرخطر تا دل دشمن نفوذ می‌کردند و اطلاعات مهمی ‌را درباره مواضع آنها به‌دست می‌آوردند، لحظه به لحظه کار آنها پر از هیجان است، انتقال هنری این وقایع برای نوجوانان خیلی جالب است، نه تنها خشونتی در این وقایع نیست بلکه بسیار هم آموزنده است.

فارس: آثار مرتبط با ادبیات مقاومت برای کودکان و نوجوانان را در کشور ما در چه سطحی می‌دانید؟

ببینید داستان کودک و نوجوان نیازمند نگارنده متخصص است که هم با روانشناسی آشنا بوده و هم بر داستان‌نویسی کودک مسلط باشد، من بسیاری از آثار مربوط به دفاع مقدس را که برای کودکان و نوجوانان نوشته شده مطالعه کرده‌ام، متأسفانه باید بگویم که این آثار چون توسط متخصصین این امر نگاشته نشده چندان در خور توجه نبوده‌اند، این متخصص ادبیات کودک است که می‌داند کجای داستان را باید زوم کرد و کجا تأثیرگذارتر است و باید محور قرار گیرد، متأسفانه، عرصه ادبیات مقاومت برای کودکان و نوجوانان خالی مانده است.

فارس: کشورهای دیگر چطور، ادبیات آنها چه جایگاهی دارد؟

ادبیات مقاومت در کشورهای دیگر برخی جنبه مستند دارند که برای قشر کم سن و سال نمی‌تواند چندان راهگشا باشد اما ادبیات داستانی و هنری آنها جذاب‌تر بوده است، من تا جایی که در خاطر دارم ادبیات داستانی ارمنستان، روسیه، ویتنام، کشورهای آمریکای لاتین و کشورهای شرق دور مثل ژاپن و چین و برخی کشورهای اسلامی ‌مثل الجزایر در مقاومت با فرانسوی‌ها را مطالعه کرده‌ام، آن‌هایی که حالت افسانه و داستان‌های کهن داشته خیلی جذاب‌تر بوده، قصه‌های اساطیری آنها از مستندات آنها بهتر بوده زیرا آثار مستندشان جنبه‌ ادبی نداشته‌اند، این‌جا یک راه می‌ماند و آن پردازش داستان‌های مستند به‌منظور ایجاد جاذبه در قالب‌های ادبی و هنری است، مثل بینوایان ویکتور هوگو، می‌رویم گل نرگس بچینیم، سه تفنگدار الکساندر دوما یا برخی قصه‌های نویسندگان شوروی سابق و ... داستان‌های بسیار جذابی هستند، هر چند هنگام ترجمه به فارسی از غنای ادبی آنها کاسته می‌شود، مترجم‌ها، توانایی و تخصصی که آقایان مصطفی رحماندوست، رضا رهگذر، گروگان و شجاعی در زمینه ادبیات کودک دارند را دارا نیستند، اگر می‌شد با یک هماهنگی، این آثار پس از ترجمه مورد بازنگری توسط متخصصین قرار بگیرند، قطعاً برای کودک و نوجوان مفیدتر و جذاب‌تر می‌شوند.

فارس: از حضور نوجوان‌ها در عرصه دفاع مقدس آنچه را که شاهد بوده‌اید بگویید.

بگذارید کمی‌ عقب‌تر برویم از نوجوان‌هایی باید یاد کنیم که در تظاهرات ضدطاغوت شرکت می‌کردند، نوجوان‌هایی که در به ثمر رساندن انقلاب سهیم بودند و ساواک دژخیم را به ستوه آوردند، از نوجوان‌هایی باید بگویم که پس از انقلاب در عرصه سازندگی به نیروهای جهاد پیوسته و در دورافتاده‌ترین نقاط به خدمت پرداختند، در عرصه دفاع مقدس از فهمیده‌ها گرفته تا نوجوان‌های گمنامی‌ که در تک تک صحنه‌های دفاع حضور داشته و حماسه‌های بزرگی را خلق کردند، نوجوان‌هایی که در شناسنامه خود دست برده و امضای پدرشان را جعل می‌کردند تا مورد پذیرش بسیج قرار گیرند، من این گونه نوجوانان را در دوران جنگ فراوان دیده‌ام.

در خارج از ایران، در لبنان هم این صحنه‌ها را شاهد بوده‌ام، بچه‌های کوچکی را دیدم که اسلحه به دوش گرفته و در کنار بزرگ‌ترهای خود به نبرد با اشغالگران صهیونیست‌ می‌رفتند، در افغانستان هم کودکان و نوجوانان زیادی دیده شدند که در یخ‌بندان و زمستان‌های سخت کوهستان‌های این کشور به مقابله با اشغالگران شوروی می‌پرداختند، در انتفاضه فلسطین هم نمونه‌های فراوانی دیده‌ام، به یکی از رهبران فلسطینی پیشنهاد دادم تا نمونه‌هایی از حضور کودکان فلسطینی در مقابل اسرائیلی‌ها را جمع‌آوری کرده و به ما بدهند تا در ادبیات‌مان به‌کار بگیریم، البته آن بنده خدا خودش به شهادت رسید و کار نیمه تمام باقی ماند، با این که از نظر قوانین شرعی، بچه‌ها مکلف به جهاد نیستند اما علاقه و عشق آنها باعث حضور در این صحنه‌ها شده است.

فارس: ترویج فرهنگ مقاومت برای کودک و نوجوان چه ضرورتی دارد؟

فرهنگ مقاومت و پایداری هم برای بزرگسالان و هم برای کودکان باید ترویج پیدا کند اما فرم و قالب کار تفاوت دارد، برای بزرگسال ممکن است یک گزارش هم جالب باشد اما برای کودکان باید کارتون ساخت، بزرگسال را می‌توان به دیدار یک سردار مقاوم که در روی ویلچر نشسته برد و او را تحت تأثیر قرار داد اما یک کودک ممکن است هیچ عکس‌العملی از این موضوع نداشته باشد، برای کودک ابتدا باید یک متن جذاب و کودکانه درباره زندگی آن سردار آماده کرد و پس از آن که مطلب برای او جالب شد او را به دیدار آن سردار برد، به هر حال باید بدانیم که اگر ادبیات مقاومت را برای کودکان پایه‌گذاری نکنیم، فردا بزرگسالانی خواهیم داشت که نسبت به دفاع از مملکت خود هیچ انگیزه و احساسی ندارند.

فارس: در پایان اگر صحبتی با نویسندگان عرصه کودک و نوجوان دارید، بفرمایید.

نویسندگان دلسوز این عرصه باید بروند سراغ نوجوان‌هایی که در تاریخ مقاومت‌های توحیدی نقش‌آفرین بودند، حضرت ابراهیم در کودکی مبارزه با بت‌ها را آغاز کرد، پیامبر ما در کودکی موحد شد، در جنگ‌های صدر اسلام و در حادثه کربلا نوجوان‌های غیور فراوانی به چشم می‌خوردند، هم‌چنین در مقاومت 8 ساله مردم ایران، اگر این حکایت‌ها با قلمی‌ جذاب برای کودکان و نوجوان‌ها به رشته تحریر در بیاید قدم بزرگی در تقویت و ترویج فرهنگ پایداری برداشته شده است.

انتهای پیام/3141/ج

مقاومت کودکان ادبیات نوجوانان نوجوان بچه‌ها فرهنگ پایداری کشورهای نوجوان‌هایی مقابل به‌عنوان ترویج ویتنام مربوط گرفته می‌کردند وقایع حماسه بزرگی بیشتر صحنه‌ها دارند بسیار شخصیت‌هایی چندان شخصیت مرتبط تأثیر انقلاب بیشتری صحنه‌های سردار ملت‌ها چنگیز ادامه بزرگسالان نویسندگان باشند زندگی جذاب‌تر حماسه‌های شخصیت‌ها داستان‌های تغییر بگیرند خداوند مبارزه خونریزی بگذارید می‌خوردند دنبال بگویم متخصصین مستند متأسفانه دارد؟ متخصص زیادی ساواک مختلف اطلاعات درباره مطالعه داستان کرده‌ام معرفی فلسطینی فراوانی اشغالگران بزرگسال دیدار کودکی پیامبر دیده‌ام نوجوان‌های شوروی قصه‌های ترجمه نیستند راستگو نوجوان‌ها داستانی انتقال مرحوم حجت‌الاسلام الگوی نیروهای تدریس نمونه‌هایی بچه‌های نداشتند زمینه می‌دانید؟ ببینید می‌شد اهداف افرادی الگوسازی بوده‌اند بتوانیم تاریخ نبوده مقاوم می‌دانند بگوییم رزمنده می‌شدند مجروح همواره جاذبه الگویی کارتون آماده دلنشین ایجاد ابراهیم علاقه