دیدار روحالله با حضرت آقا از زبان همسر شهید روحالله سلطانی
حضرت آقا به روحالله گفته بود «دانه بلند مازندران»/بچههایم پول توجیبیهایشان را برای جبهه مقاومت میدهند
مازندشورا: حضرت آقا به گنبد آمده بودند و آقا روحالله محافظ ایشان بودند. ظهر بود و سفره ناهار پهن شد. آقا روحالله آنقدر محو ابهت حضرت آقا شدند طوری که ایشان به آقا روحالله اشاره زدند و گفتند جوان به این رعنایی چرا غذا نمیخوری؟ بعد گفتند که بیا و کنار من بنشین. آقا روحالله رفت و کنار حضرت آقا نشست و از آقا روحالله پرسید بچه کجایی؟ که گفت من آملی هستم و از مازندران. حضرت آقا هم گفتند دانه بلند مازندران.