مازندشورا:به گزارش خبرگزاری فارس، هویت اقوام و ملتها و شخصیت اجتماعی و فرهنگی آنها شناخته نمیشود مگر پس از مطالعه تاریخ و سرگذشت آنان.
به عبارت دیگر تاریخ ملتها پیشزمینه هویت فرهنگی و اجتماعی آنان است، هر چند که تاریخ اقوام دارای حرکت یکنواخت و یکسان نیست و از برخی عوامل جانبی تأثیر میپذیرد و همواره با فراز و نشیب بعضاً شدیدی روبهرو بوده است که امکان قضاوت قطعی درباره هویت و شخصیت آنها را دچار مشکل میسازد.
سرزمین کهن ایران که تاریخ پُرحادثهای را پشت سر گذاشته نیز از تغییر و تحولات مستثنی نبوده و روزگاران مختلفی را گذرانده است.
ویژگی منحصر به فرد تاریخ ایران به لحاظ موقعیت جغرافیایی سیاسی، که همچون پلی بین سه قاره واقع شده ماجراهای فراوانی است که در طول هزارهها کراراً هستی آن را تهدید کرده و بارها تا لبه پرتگاه نیستی سوق داده است اما همچنان با حفظ هویت اصلی به حیات خویش ادامه داده و بسیاری از خطرها را از سر گذرانده و احیاناً مهاجمان وحشی و نیمهوحشی را در خود مستحیل کرده است.
در صورتی که اقوام گوناگونی با تمدنهای درخشان در بستر تاریخ ظهور کردهاند که علیرغم سابقه ممتد در عرصه تنازع بقا از صحنه گیتی به کلی محو شدهاند و یا با هویتی غیر از هویت اولیه خود به هستی خویش ادامه دادهاند و اگر هر آینه پشتکار تحسینبرانگیز باستانشناسان نمیبود، کسی را بر گذشتههای فراموششده آنان آگاهی نبود.
این ویژگی ممتاز که در بین اقوام دیگر کمتر نظیر آن را میتوان یافت، از آنجا ناشی میشود که ایرانیان هیچگاه در برابر هجومهای بیامان بیگانگان مقهور نشدهاند و حتی هنگامی که به ظاهر مغلوب فاتحان میشدند.
برای بازیافتن آزادی از دست رفته، یک دم از مبارزه باز نایستاده و آشکار و نهان برای پایان دادن به عمر تسلط بیگانه اهتمام ورزیدهاند.
با این حال از تذکار این نکته گریزی نیست که در نخستین سالهای سده نوزدهم بهعلت سستی و بیخبری زمامداران و دخالت نابجای عناصر ناآگاه در سیاست، هنجار اوضاع چنان بوده است که کشور بهسوی وابستگی سوق یافته و بیگانگان را مجال دست یازیدن بهه شئون کشور داده بود.
با پیروزی انقلاب اسلامی (1357 بهمن ـ 1979 م) در ایران، طومار خودسری حاکمان گذشته و نفوذ بیگانگان بسته شد.
انقلابی که قدرت ملتها را در تغییر سرنوشت و حاکمیت سیاسی خویش نشان داد و ناتوانی ابرقدرتها را در مهار بحرانها اثبات کرد.
برای جلوگیری از الگو شدن و گسترش انقلاب اسلامی، ابرقدرتها با دست رژیم عراق، جنگی تمامعیار برای محو انقلاب اسلامی به راه انداختند.
این جنگ که اکنون به جنگ اول خلیج فارس (1988 ـ 1980 م) معروف شده است، طولانیترین جنگ بعد از جنگ ویتنام بود.
هدف اصل متجاوزین و همپیمانان آنان که با هجوم سراسری ارتش عراق به ایران آغاز شد، شکست انقلاب اسلامی ایران قبل از تحکیم آن و مقابله با گسترش چنین انقلابی در منطقه خاورمیانه بود.
علاوه بر آن، ادعای عراق برای مالکیت بر بخشهایی از کشور ایران، هدف دیگر این جنگ بود، در این جنگ هدفهای آغازگر جنگ، نهتنها به جایی نرسید بلکه مقاومت جانانه و مظلومانه این ملت در برابر متجاوز، سرمشق سایر ملتها همچون افغانستان، لبنان، فلسطین و دیگر کشورهای ستمدیده شد.
جنگ عراق علیه ایران، تأثیر بسیار زیادی بر کشور ایران گذاشت، این تأثیر بهویژه در خوداتکایی و بومیگرایی در اداره و حل مسائل کشور و همچنین، دمیدن روحی تازه در کالبد ملی قابل مشاهده است.
افزون بر این، تجربه دوران جنگ در زمینه امنیت ملی، حفظ تمامیت ارضی و اثبات کارآیی الگویی دفاعی با شاخصهای انقلابی ـ دینی برای تصمیمگیرندگان نظام و مردم و همچنین در بازدارندگی همسایگان و قدرتهای بزرگ برای تعرض به سرزمین ایران، تعیینکننده بود.
گرچه دشمنان ملت بزرگ ایران با توجه به سابقه این ملت در مقابله با متجاوز، جرأت و توان حمله موفق و همهجانبه به این سرزمین الهی را ندارند اما گویی دولتهای زورگو در غرب میخواهند همچنان دوران شیرین گذشته! را در خیال خودشان تداعی کنند و هنوز سابقه بیعرضگی دولتهای قاجار و پهلوی در عرصههای مختلف کشورداری را در ذهن خود میپرورانند و هنوز نخواستهاند و یاا نمیخواهند باور کنند که انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) به نظام مناسبات استعماری گذشته و بیعرضگیهای شاهان قاجار و پهلوی پایان داده است.
گویی آنان هنوز دوران پایان یافته کاپیتولاسیون و حق توحش را از یاد نبردهاند، دورانی که مستشاران وحشیترین دولت تاریخ بشر، یعنی آمریکا، دولتی که تا بهمن 1357 ـ 1979 م تنها 203 سال از استقلال و تشکیل حکومت ملی آن میگذشت، از مردم قدیمیترین تمدن جهان با هزاران سال سابقه تمدنی حق توحش میگرفتند. (در فیشهای حقوقی نظامیان و مستشاران آمریکایی در ایران، بمانندد گزینه بدی آب و هوا، گزینهای به نام حق توحش قرار داشت که بهعنوان این که در میان یک ملت وحشی! زندگی میکنند. دلارهای گزافی را دریافت میکردند).
اما ملت ایران به فضل خدا و با رهبری جانشین شایسته امام خمینی(ره) به این دولت وحشی و همپیمانانش خواهند فهماند که از اصول انقلاب خود کوتاه نخواهد آمد و استقلال، عزت و شرف خود را با مترسک شورای امنیت، تحریمهای جورواجور و تهدید به حمله نظامیی از دست نخواهد داد و چون سدی منیع در مقابل آنان قد علم خواهد کرد.
در این میدان عظیم، مازندران نیز میتواند همچون گذشته نقش شایستهای ایفا کند، مازندرانیها بهسان تمامی ملت ایران در طول تاریخ و بهویژه پس از ظهور دین عزت بخش اسلام در ایران، نقش ویژهای در مقابله با متجاوزین خارجی از خود نشان دادند.
شاید بارزترین نمود این مطلب، مقاومت مردم البرز در مقابل قوای خونخوار تیمور لنگ باشد، کتاب بارلاس لنگ (تزوکات تیموری ـ یاداشتهای تیمور لنگ) به نقش مردم ساکن در کوهپایههای البرز، خصوصاً مردم آمل اشاراتی گذرا داشته است، مردمی که در کوهپایهها و قلاع کوهستانی با اندک تجهیزات نظامی، جان سپاهیان تیمور لنگ و خود او را به لب رساندند و روزهای طولانی آنان را که قصد عبور امن و آسان به سایر نقاط ایران را داشتند، در دامنههای البرز زمینگیر کرده و خسارات زیادی به ارتش تیمور وارد آوردند.
این واقعه و مقاومت مردم کوهپایههای البرز چنان بر تیمور گران آمد که پس از دست یافتن بر آنان، دست به قتل عام مدافعین دلیر مازندرانی زد تا بدینوسیله خشم خود از مقاومت دلیرانه این مردم را فرو نشاند.
مردم این خطه قهرمانپرور در نخستین سالهای پیروزی انقلاب، در حالی که خود با فتنهای عظیم مواجه شده و با گروههای سیاسی ضدانقلاب در شهرها و مناطق جنگلی در حال جنگ بودند، جبهههای نبرد با دشمن خارجی را فراموش نکردند و علاوه بر مدیریت درگیری با دشمنان داخلی، یکی از قویترین لشکرهای مردمی (بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) تاریخ جنگ ایران و عراق را با نامم لشکر ویژه 255 کربلا تشکیل دادند.
این لشکر بهعنوان اصلیترین نماینده این استان در دفاع از مرز و بوم ایران اسلامی در نزد همه ایرانیان شناخته شده است.
پیروزیهای غرور آفرین لشکر ویژه 25 کربلا در حافظه تاریخ این مرز و بوم برای همیشه خواهند ماند.
لشکری که به گواه تاریخ مستند دفاع مقدس و تحلیلگران آن یکی از عملیاتیترین لشکرها در شکاندن خطوط دفاعی دشمن محسوب میشد، مردم مازندران برای به شکست کشاندن دشمن و بیرون راندن آن از خاک وطن، هزاران رزمنده را طی 8 سال دفاع مقدس بهه جبهههای نبرد اعزام کردند.
بیش از 10 هزار و 400 تن از این رزمندگان در راه آزادی وطن به شهادت رسیدند و حاصل جانفشانی آنان، شکست دشمن و آزادی خاک وطن از چنگال متجاوزان بود.
این بار نیز این مردم با صدای رسا به رهبر عظیمالشأن انقلاب اعلام میکنند (همانطور که با جانفشانی در فراسوی مرزها نشان دادهاند) که همانند سالهای دفاع مقدس، آمادهاند در صورت دستدرازی قدرتهای زورگوی غربی، خصوصاً آمریکا به منافع ملت ایران درر کنار مردم مناطق مختلف کشور، دست متجاوزان به حریم این ملت را قطع کرده و بینی مستکبران زورگو را به خاک بمالند.
انتهای پیام/3141/ج