مازندشورا: مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران در مطالعه ای بر اثر گذاری کاربری زمین بر کیفیت هوا پرداخته است: مطابق با مطالعات اولیه انجام شده چهار عامل به طور عمومی بر کیفیت هوا و میزان آلاینده‌ها در هوای شهرها تأثیرگذارند.

مازندشورا:

مدل شهرسازی چگونه به آلودگی هوا دامن زد بلدیه | بهشاد بهرامی | یکی از مهم ترین پیامدهای شهرفروشی و افزایش تراکم ساختمانی درشهرها افزایش آلاینده های هوا و کاهش کیفیت زندگی در شهرها است. مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران در مطالعه ای بر اثر گذاری کاربری زمین بر کیفیت هوا پرداخته است: مطابق با مطالعات اولیه انجام شده چهار عامل به طور عمومی بر کیفیت هوا و میزان آلاینده‌ها در هوای شهرها تأثیرگذارند. عامل نخست میزان، تراکم و پراکنش فضایی منابع آلاینده هوا در شهر است. میزان منابع آلاینده در فضای شهرها، تراکم این منابع در حوزه‌های مختلف شهری و پراکنش فضایی آنها در جغرافیای شهر سهم مهمی در کیفیت هوای شهرها دارد.  عامل دوم جابه‌جایی هوا و باد شناخته شده است. وجود جابه‌جایی هوا و تولید بادهایی که بتواند مواد آلاینده را در فضای شهر خارج کند، نقش مهمی در کیفیت هوای شهرها دارد.

به گزارش بلدیه،  این موضوع تا جایی دارای اهمیت است که پایداری طولانی مدت هوا در یک منطقه شهری می‌تواند به سرعت باعث تثبیت آلاینده‌ها و افزایش حجم آنها در فضای شهر شود.  سومین عامل میزان، تراکم و پراکنش فضایی عناصر طبیعی و سبز است. به طوری که میزان عناصر طبیعی و سبز به عنوان عناصر تولید کننده اکسیژن و تعدیل کننده دمای شهر در کنار تراکم این عناصر و پراکنش آنها در فضای جغرافیایی شهر، سهم به سزایی در کاهش سطح مواد آلاینده و افزایش کیفیت هوای شهرها دارد. این عناصر طبیعی می‌توانند پهنه‌های جنگل‌داری شهری، کریدورهای سبز، دریاچه‌ها و رودخانه‌ها و دیگر عناصر طبیعی را در برگیرند. عامل چهارم نیز توپوگرافی و عوارض زمین معرفی شده است. عوارض و توپوگرافی منطقه‌ای که شهر در آن قرار گرفته، سهم مهمی در تشدید یا کاهش سطح آلاینده‌های موجود در هوا دارد. از بررسی اجمالی عوامل چهارگانه فوق می‌توان دریافت که این عوامل به طور درونی با یکدیگر ارتباط داشته و در حقیقت اندرکنش آنهاست که به کیفیت هوای شهر شکل می‌دهد.

این نکته نیز قابل توجه است که از میان ابعاد و عناصر مختلف فرم شهری در مقیاس کلان، سه عامل کاربری زمین، حمل و نقل و ساختار کلانِ شهر با اندرکنشی که در میان خود ایجاد می‌کنند، بر منابع آلاینده تأثیر می‌گذارند. از طرف دیگر نیز اندرکنش میان ساختار کلانِ شهر و کاربری زمین بر عناصر طبیعی و سبز شهر تأثیر گذاشته و از آن طریق بر کیفیت هوا مؤثر خواهند بود؛ بنابراین می‌توان گفت، از میان ابعاد و عناصر مختلف فرم شهر در مقیاس کلان، سه مؤلفه کاربری زمین، حمل و نقل و جابه‌جایی و  ساختار کلانِ شهر، از طریق اندر کنشی درونی میان خودشان، بر کیفیت هوای شهر تأثیر گذارند.

فرم شهری به طور مستقیم از طریق دو عامل نوع و پراکنش منابع آلاینده و  عناصر طبیعی و سبز بر کیفت هوا تأثیرگذار است، البته لازم به ذکر است که چهار عامل مؤثر بر کیفیت هوای شهری به طور یکسان و با یک اندازه بر کیفیت هوا تأثیر ندارند، بلکه شدت و ضعف آنها در تأثیر بر کیفیت هوا متفاوت است، به عنوان مثال، منابع آلاینده شامل تعداد، تراکم و پراکنش آنها در فضای شهر، تأثیر بسیار بیش‌تری از عناصر طبیعی و سبز بر کیفیت هوا دارد؛ بنابراین می‌توان گفت تأثیر فرم شهر بر کیفیت هوای شهر نیز بسیار بالا بوده و از این رو اتخاذ راهبردها و راهکارهایی مشخص می‌تواند تأثیر زیادی بر کیفیت هوای شهر داشته باشد.
کاربری زمین از دو طریق می‌تواند بر کیفیت هوا تأثیرگذار باشد؛ کاهش یا افزایش آلاینده‌ها و  کاهش یا افزایش عناصر طبیعی و سبز در بستر شهرها. از همین رو در اینجا باید به طور جداگانه به رابطه دو گانه کیفیت هوا و کاربری زمین پرداخته شود. 

تأثیر مکان‌یابی کاربری اراضی بر آلاینده‌های هوا
کاربری اراضی شهری به دو طریق می‌تواند بر منابع آلاینده هوا تأثیرگذار باشد: مکان‌یابی منابع آلاینده در شهر: در صورتی که در فرآیند برنامه‌ریزی شهری و مکان‌یابی کاربری اراضی شهری به موضوع آلاینده‌های هوا به خوبی دقت نشود، مکان‌یابی منابع آلاینده هوا می‌تواند با قرارگیری در مسیر بادهای نفوذ کننده در فضای شهری، باعث افزایش سطح ذرات و آلاینده‌های موجود در هوای شهر شده و به شدت از کیفیت هوای شهر بکاهد. به همین دلیل در فرآیند مکان‌یابی کاربری اراضی، باید به سطح تولید مواد آلاینده این کاربری توجه خاصی شود.

منطقه‌بندی کاربری‌های شهری و کیفیت هوا: رهیافت منطقه‌بندی کاربری اراضی شهری که توسط عملکردگراها در ابتدای قرن بیستم میلادی مطرح شد، رهیافتی درصدد دست‌یابی به شهر عملکردی بود. در سطح کلانشهری، پیشنهاد عملکردگراها مبنی بر جدایی عملکردها از یکدیگر که به منطقه‌بندی عملکردی معروف شد، عملکردهای مختلف را در محدوده‌هایی مجزا از یکدیگر قرار می‌داد. این رویکرد به طور مشخص بعد از کنگره بین‌المللی معماری مدرن در سال 1930 م به بعد مطرح می‌شود. در این تفکر کاربری زمین به چهار دسته عمده تقسیم می‌شد که عبارتند از مسکن، تفریح، کار و حمل و نقل که، البته هر کدام از این کاربری‌ها به بخش‌های خردتری نیز قابل تقسیم بودند، اما در کل پهنه‌های به وجود آمده به شدت یکنواخت بوده و باعث ایجاد مشکلات زیادی از قبیل مراکز خلوت و بدون زندگی شهری در شب (در مناطق کار) بود. منتقدان فراوانی که در صدر آنها جین جیکوبز قرار داشت، این موضوع را به شدت مورد انتقاد قرار دادند. از دیگر تأثیرات به وجود آمده توسط این منطقه‌بندی‌ها باید به ایجاد خوابگاه‌های گسترده در اطراف و یک مرکز کار در قلب شهر اشاره کرد. این موضوع باعث پدید آمدن ساعات اوج ازدحام ترافیکی در زمان‌های صبح و بعد از ظهر شد، به این ترتیب که صبح اغلب ساکنان به سمت مراکز کاری در مرکز شهر روانه می‌شدند و بعد از ظهر همه از مراکز شهر به خانه بر می‌گشتند که این دو زمان باعث شکل‌گیری ساعات اوج ازدحام ترافیکی می‌شد، مسئله‌ای که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد. اما مهم‌ترین تأثیری که منطقه‌بندی عملکردی بر کیفیت هوا دارد، تولید سفرهای متعدد بین کاربری‌های مختلف است.

به این ترتیب که افراد برای برآوردن نیازهای عملکردی خود مجبور به انجام سفرهای متعدد در سطح شهر می‌شوند. این موضوع به خودی خود می‌تواند بر سطح آلاینده‌های هوا از طریق افزایش تعداد منابع آلاینده هوا تأثیر داشته و سبب کاهش کیفیت هوا در شهر شود. در پایان این تحقیق راهکارهایی برای کاهش اثرات تراکم آلاینده ها و جمعیت ناشی از پدیده شهرفروشی آمده است. مطابق با راهکار اول افزایش نفوذپذیری بافت شهری به ویژه در سطح بافت شهری موضوعی بسیار حیاتی است. توسعه فشرده و به هم پیوسته با سطح اشغال زیاد که در شهر هنگ‌کنگ بسیار رایج شده است، باعث جلوگیری از نفوذ جریان هوا به داخل بافت شده و تجمع آلاینده‌ها در خیابان‌ها و در سطح پیاده‌روها گشته است.

به گزارش بلدیه در راهکار دوم توصیه شده است زمین‌های باز و سبز در میان ساختمان‌ها و درون بافت شهری برای نفوذ باد ایجاد شود. همچنین عقب نشینی در طبقات، به ویژه در محورهایی که در امتداد محور حرکتی جریان بادهای غالب قرار می‌گیرند می‌تواند سبب افزایش نفوذ باد به داخل بافت شود. در راهکار چهارم توصیه شده است کاهش سطح اشغال ساختمان‌های بزرگ و قرارگیری توده در بخش‌هایی از قطعه که باعث جلوگیری از حرکت باد غالب می‌شود توصیه می‌شود. جلوگیری از ساخت و سازهایی که این حرکت را مسدود می‌کنند نیز به عنوان راهکار پایانی عنوان شده است.
کیفیت آلاینده کاربری عناصر منابع افزایش تأثیر طبیعی می‌تواند شهرها تراکم پراکنش مختلف موضوع آلاینده‌های مکان‌یابی اراضی میزان عنوان راهکار ایجاد عملکردی منطقه‌بندی آلاینده‌ها تولید بسیار توصیه کلانِ جلوگیری مراکز می‌توان تأثیرگذار یکدیگر کننده پرداخته فضایی جابه‌جایی بلدیه می‌شد مطالعات تقسیم کاربری‌های عملکردگراها مطابق ازدحام زندگی اشغال شهرفروشی جریان متعدد سفرهای بادهای ترافیکی ترتیب ساعات فرآیند مقیاس ساختار توپوگرافی ابعاد اندرکنش موجود درونی عوارض چهارم پهنه‌های راهکارهایی زیادی عوامل گزارش تعداد بنابراین البته قرارگیری