مازندشورا:به گزارش خبرگزاری فارس از مازندران، صدای گرم، اجرای پویا و امیدبخش همراه با ادای سریع کلمات او را یکی از موفقترین چهرههای تلویزیونی شبکه تبرستان از سالها پیش ساخته بود؛ مژده غیاثطبری، اهل بابل و متولد شهریور ماه 57 و کارشناس علوم آزمایشگاهی دامپزشکی است که بدان علاقه فراوانی دارد، در کنار این کار به اجرا و نویسندگی برنامههای تلویزیون هم میپردازد، به قول خودش متولدین شهریور ماه آدمهای مهربان، خونگرم و اهل ذوق هستند، صفا و صمیمیتش موجب شد تا ما بیش از زمان وعدهدادهشده با او به گفتوگو بنشینیم.
فارس: از خودتان بگویید؟
مژده غیاث طبری هستم متولد سال انقلاب، اهل و ساکن بابل، در خانوادهای رشد یافتم که همیشه تلاش و کوشش در آن سرلوحه بوده است و پدر و مادرم برای من الگوی همیشه دویدن بودهاند، سالهای نوجوانی و جوانی را در این خانواده پشت سر گذاشتم، دبیرستان را به امید راهیابی به دانشگاه به اتمام رساندم، پدرم برایم معلم خصوصی نگرفت و گفت: «اگر میتوانی خودت قبول شو». با تلاش زیاد در کنکور پذیرفته شدم، در رشتهای که علاقهمند بودم تحصیل کردم و در سال 79 از دانشگاه تبریز در رشته کارشناسی علوم آزمایشگاهی دامپزشکی فارغالتحصیل شدم.
در دوران دبیرستان همیشه دوست داشتم آدم بزرگی باشم، همیشه رفتارم شبیه رفتار آدمهای مسن بوده است که این امر باعث انتقاد دوستانم میشد، پس از فراغت از دانشگاه، فهمیدم برای بزرگ بودن وقت دارم و تصمیم گرفتم جوانی را مزه مزه کنم، جوانی همیشه برایم شور و نشاط و حرکت بوده است، اگرچه بعضیها جوانی را ناامیدی معنی میکنند، اما به اعتقاد من ایمان به موفقیت و پیروزی میتواند افق جدیدی را برای جوان باز کند.
فارس: چه شد که از تلویزیون سر در آوردید؟
قبل از اتمام دانشگاه یکی از اصلیترین دغدغههایم اشتغال بوده است، در دوره کارآموزی در اداره دامپزشکی ساری خیلی تلاش کردم تا در آنجا مشغول به کار شوم اما فایدهای نداشت، با این حال ناامید نبودم، با تشویق دوستانم که همیشه از صدایم تعریف میکردند خود را برای رفتن به رادیو آماده کردم، نزدیکترین کسی که میتوانست کمکم کند آقای خدامی بود، ایشان را از سالهای کودکی و دوران دبستان از اجرای برنامههای عروسکی و تئاتر در کانون امام خمینی(ره) بابل میشناختم، به همین خاطر به ایشان مراجعه کردم تا راهنماییام کنند، ابتدا با دوبله و گزارشگری شروع کردم، بعد هم بهطور اتفاقی یک روز که مجری برنامه بهعلت تصادف سر برنامه حاضر نشد، من مجری برنامه شدم.
همیشه به کارهای هنری علاقهمند بودم، ولی نه برای امرار معاش؛ چون شغل اصلی من کار دیگری بوده و کار اجرایی برای من صرفاً یک کار هنری است.
فارس: چقدر به شانس معتقدید؟
اصلاً به شانس اعتقاد ندارم، تنها چیزی که میتواند آدم را به خواستههایش برساند ایمان و اعتقاد به هدفش است، ایمان به توانمندیها و تواناییها میتواند جوان را به آرزوهایش برساند.
فارس: موفقیت؟
هر کس باید موفقیت را در درون خود جستوجو کند، موفقیت استفاده درست از فرصتها و احساس رضایت از نتیجه آن است.
فارس: به نظر شما چرا ما جنگیدیم؟
وقتی چیزی به تو تحمیل شود و بیایند به خانهات و به حق و مالت تجاوز کنند باید دفاع کرد، ما نمیتوانستیم منتظر سازمانهای بینالمللی باشیم تا حق را به ما بدهند، در سیره معصومین ما حق گرفتنی است و ما عقلانیترین راه را برگزیدیم.
فارس: چرا دفاع ما مقدس نامیده شد؟
ما در مقابل هجوم استکبار به دین و عزتمان وارد میدان شدیم و از اعتقادمان دفاع کردیم، جوانهایی که دفاع از اعتقاد و امامشان را فریضه و تکلیف میدانستند و از کشته شدن در این راه احساس لذت میکردند؛ این یعنی همه قداست.
فارس: خانم غیاث طبری تلویزیون با غیاث طبری امروز چقدر نزدیک است؟
خیلیها از من این را میپرسند ولی همیشه سعی میکنم آنچه که بودم و هستم باشم.
فارس: نسل سومیها را تعریف کنید؟
ما از نسل سوم هستیم، نسلی که علیرغم تواناییها و کوشش بهخوبی خودش را نمیشناسد، از گذشتهاش بهدرستی مطلع نیست، امروز مسأله شناخت و هویت به بحرانی تبدیل شده است که در همه دنیا مطرح است و نسل ما هم کم و بیش با آن دست به گریبان است، خصوصاً در موضوع دفاع مقدس این نمود بیشتری دارد، مفاهیم و ارزشهای آن دوران به خوبی به نسل جوان منتقل نشده است و متولیان این ارزشها نتوانستهاند آن را بهصورت فرهنگ فراگیر به جوانان آموزش دهند و شاید به همین علت جوانان نیز از خود علاقهای به این مسائل نشان نمیدهند.
فارس: ارزش یعنی چه؟
چیزی که من به آن اعتقاد دارم و برایم خیلی مهم است.
فارس: به عقیده شما چرا جوانان به مسائل ارزشی رغبت ندارند؟
متأسفانه هیچوقت ذائقه جوان را نسنجیدیم، هیچوقت نخواستیم ببینیم که جوانان چه میخواهند، ما باید برای آنها کارهای جالب و جذاب انجام دهیم، مثلاً یکی از علتهای گیرایی اینترنت تنوع مطالب بوده که همیشه در حال نو شدن است، ما هم باید این الگوها را در برنامههای فرهنگی لحاظ کنیم و با استفاده از علوم روز به الگوسازی بپردازیم، جوانان شاید در ظاهر با معیارهای عرفی تفاوت داشته باشند ولی در عمل به ارزشها پایبند هستند، جوانان خواستار ارائه جدید و تنوع مفاهیم ارزشی هستند که با تفکرات و خواستههایشان مطابقت داشته باشد.
فارس: به جوانان امروز چقدر اعتقاد دارید؟
جوانان امروز ما همان کسانی هستند که در عاشورا و عزاداریها به عشق امام حسین(ع) به سر و سینه میزنند، گرچه شاید از نظر ظاهر و قیافه با عرف تفاوت داشته باشند، اما همین جوانها با دل پاک و عشق به وطن در مقابل تمام تهاجمها خواهند ایستاد، عزتطلبی و غیرت در نهاد و فطرت جوانان ایران است، حالا با هر قیافهای که میخواهد باشد، اگر به جوانان فرصت داده شود میتوانند تحول ایجاد کنند، همانگونه که در المپیادها و میادین علمی این کار را انجام میدهند و موجب افتخار ایران میشوند.
فارس: تعریف عشق؟
مهر درونی نسبت به چیزی یا شخص خاصی، با وجود تمام مطالبی که در این زمینه خواندم تعریف مشخصی نمیشود از عشق داشت.
فارس: آیا تا به حال کسی به شما انتقاد کرده است، آیا انتقادپذیرید؟
بله زیاد، دوستانم به نحوه اجرا و رنگ پوششم زیاد ایراد میگیرند، اما بعضیها با لحن تند و بد انتقاد میکنند و به تعبیری طرف مقابلش را «خرد و خاک شیر» میکنند که با این نوع انتقاد کنار آمدن کار سختی است، تقریباً انتقادپذیر هستم.
فارس: نقش رسانهها در ایجاد شناخت ارزشهای دفاع مقدس را چگونه ارزیابی میکنید؟
نقش رسانهها بسیار مهم و اساسی است، خصوصاً تلویزیون که امروز جزو افراد خانواده محسوب میشود، ما در این باره بسیار کم کار کردهایم، برای بنده نیز نقطه ابهام است که چرا برنامهسازی نکردهایم.
فارس: به نظر شما جوانهای دفاع مقدس با چه تفکری از جان خود دست میشستند؟
به نظر من آنها دارای سطح فکری و ذهنی بالایی بودند که به این نتیجه رسیدند که هر چه دارند از آن خداست و اگر به این نتیجه برسیم که هر چه داریم از آن اوست بسیار لذت بخش است.
فارس: اگر بخواهیم نسبت به آنهایی که هشت سال جنگیدند ادای احترام کنیم، باید چگونه باشیم؟
اگر بخواهیم ارادت یا اهانت خود را به کسی نشان دهیم اولین چیزی که به چشم میآید ظاهر افراد است، مثلاً ما در مهمانیها و مجالسی که برای ما صاحب مجلس، دارای شأن و احترام است شرکت میکنیم؛ همیشه بهترین لباسها را میپوشیم و ظاهرمان را به بهترین نحوی میآراییم، در این مقوله هم این گونه است، ابتدا باید با ظاهرمان ارادت و احتراممان را نشان دهیم سپس با درون و افکارمان.
فارس: خانم غیاث طبری ! رابطه شما با خدا چگونه است؟
راستش، بهترین لحظات عمرم شبهنگام است که در آن زمان وقتی با خدا صحبت میکنم لحظاتی شیرین و زیباست و چه دوستی بهتر از خدا که ناگفتهترین و نهفتهترین حرف دلت را به او میزنی، چون بعضی حرفها را اصلاً نمیشود به کسی گفت.
فارس: حرف پایانی؟
تکرار خستهکننده است، از حرفهای کهنه و تکراری بپرهیزید، برای جوانان نوآوری کنید و در قالبهای جدید برایشان بنویسید، این رسالت رسانه است، امیدوارم با عمل به وظیفه خود فاصله بین نسلها را ترمیم کنیم، از فرصتی که در اختیار بنده گذاشتید سپاسگزارم و برای شما آرزوی موفقیت میکنم.
انتهای پیام/3141/ت40