مازندشورا: ساری - محیط‌بانی عشق می‌خواهد، انسان‌هایی که عاشق طبیعت و حیات‌وحش هستند و دلشان از مهر گیاه و حیوان آکنده شده است.

مازندشورا:خبرگزاری مهر - گروه استان‌ها: سال‌ها در طبیعت کار کرده‌اند و قلبشان با نبض طبیعت و حیات‌وحش می‌تپد و سالهای جوانیشان را درراه حفظ گونه‌های زیستی سپری کرده‌اند.

هم‌صحبتی با محیط‌بانانی که عمرشان را در طبیعت گذرانده‌اند و گاه جانشان را برای نجات گونه‌های وحش به خطر انداخته‌اند، خالی از صفا نیست.

«مسلم آهنگری» رااغلب دوستداران محیط‌زیست می‌شناسند و اکنون فرمانده یگان حفاظت محیط‌زیست مازندران است؛ وی که در دوران جوانیش، کار تکراری و پشت‌میزنشینی بخشداری را رها می‌کند و به محیط‌بانی روی می‌آورد.

از خاطرات دوران کارش که سخن می‌گوید، شوق و شعفی خاصی دارد، از درگیری با صیادان غیرمجاز در روزهای سرد زمستان می‌گوید، خوب به یاد می‌آورد آن‌یک‌شب سرد زمستانی را که همراه پنج محیط‌بان در آشوراده و میانکاله گشت زنی می‌کردند و با ۲۰ صیاد مواجه شدند و درنهایت با انجام عملیات تعقیب و گریز آنان را به دام انداختند.

او ادامه می‌دهد، اواخر بهار بود، هوا بارانی و مه لابه‌لای درختان می‌پیچید، همراه با یکی از محیط‌بان‌ها در جنگل‌های منطقه جنگلی بولا در حال گشت بودیم، وانت آبی‌رنگی که در این هوای بارانی از جاده جنگلی برمی‌گشت توجهمان را جلب کرد. در این عملیات نیز موفق به دستگیری تعدادی شکارچی غیرمجاز شدیم.

آهنگری در سال ۸۵ به‌عنوان محیط‌بان نمونه کشوری انتخاب شد.

وی معتقد است اعتقاد به کار و عشق و علاقه به طبیعت نباشد، کار کردن در این شغل سخت است.

چشمان تیزبین خصیصه مشترک محیط‌بانان طبیعت

 پیرمردی دوست‌داشتنی با موهای سفید و پرپشتش با لبخندی بر لب و چشمانی تیزبین که شاید خصیصه مشترک محیط‌بانان طبیعت باشد تا آمار کل وبز و جست‌وخیز قرقاول‌ها را زیر نظر داشته باشند. خودش را اسکندر طالبی متولد روستای شلیمک دودانگه معرفی می‌کند و می‌گوید ۶۵ سال سن دارم و اولین حقوق محیط‌بانی‌اش را سال ۵۲ دریافت کردم که ماهانه ۴۵۰ تومان بود.

نگاه احساسی به برخی جانوران به‌عنوان موذی یا خطرناک به‌هیچ‌وجه صحیح نیست زیرا هیچ‌گونه‌ای بی‌هدف خلق نشده وهر کدام وظیفه‌ای دارندسال ۸۴ بازنشسته می‌شود، از خاطراتش می‌گوید که یک‌شب در  آببندان کیاکلا جویبار در تعقیب یک شکارچی بودیم که چند پرنده شکار کرده بود وقتی وی را دستگیر می‌کنیم، شکارچی با چشمانی اشک‌بار ملتمسانه می‌گفت: اسلحه‌ام را بگیرید اما پرنده‌ها را به من بدهید.

 ناراحتی در صورتش موج می‌زد و می‌گفت همسرم در خانه تنهاو پابه‌ماه است و تنها امیدش این است که من شکاری کرده و پولی به دست آورم و خرج خانواده کنم. به او گفتم پرنده‌ها را بردار، ولی تفنگ را از او گرفتم و به اداره تحویل دادم.

از تلخ‌ترین خاطره‌اش که در ازباران فریدون‌کنار اتفاق افتاده تعریف می‌کند که به همراه چند محیط‌بان در تعقیب شکارچی بودند، جان الله جوادی یکی از محیط‌بانان نیمه‌های راه از بقیه جدا شده و به تعقیب و گریز شکارچی ادامه داده است.

چند ساعت بعد که شکارچی را دستگیر کردیم به اداره برگشتیم اما از جان الله خبری نبود، بالاخره بعد از ۲۸ ساعت پیگیری او را درحالی‌که آرام روی ساقه‌های برنج دروشده آرامیده بود، یافتیم. جان الله محیط‌بان شجاع قلبش از حرکت ایستاده و در راه حفظ طبیعت جان داده بود.

«علی جان شهمیر» نیز بعد از انجام خدمت سربازی در سال ۷۲ به‌عنوان نیروی قراردادی وارد بدنه اجرائی حفاظت محیط‌زیست مازندران شده است. او از ارادتش به امام هشتم  می‌گوید، آنهایی که با نجات آهوان این مرزوبوم از تنوع زیستی این سرزمین حفاظت وحراست می‌کنند.

محیط بان می‌گوید: طبیعت بدون جانوران و پرندگان مرده است و این موجودات به آن روح وجان می‌بخشند، از خاطراتش در دل جنگل‌های دودانگه می‌گوید: بارها در حین گشت و کنترل در فاصله ۵ تا ۱۰ متری با پلنگ یا خرس روبرو شده‌ام و این حیوانات وقتی حس کردند که قصد آزارشان را نداریم عقب‌نشینی کرده و دور شده اند.

می‌گوید نگاه احساسی به برخی جانوران به‌عنوان موذی یا خطرناک به‌هیچ‌وجه صحیح نیست زیرا هیچ‌گونه‌ای بی‌هدف خلق نشده وهر کدام وظیفه‌ای دارند.

محیط‌بان مازندران به‌رغم مشکلات فراروی با عشق به طبیعت درراه صیانت از گونه‌های حیات‌وحش شبانه‌روزی تلاش می‌کند و برخی از آنها نیز در این راه جانشان را نثار می کنند.

می‌گوید طبیعت شکارچی محیط‌بان تعقیب به‌عنوان می‌کند محیط‌بانان مازندران همراه حفاظت محیط‌زیست گونه‌های جانوران احساسی مشترک اداره پرنده‌ها چشمانی دودانگه به‌هیچ‌وجه بی‌هدف وظیفه‌ای خاطراتش خصیصه هیچ‌گونه‌ای می‌گفت دستگیر خطرناک ادامه جانشان آهنگری دوران زیستی درراه کرده‌اند حیات‌وحش می‌آورد غیرمجاز جنگلی بودیم جنگل‌های بارانی عملیات خاطرات تیزبین