« نیما»؛ رازگون همانند « ری را»

مازندشورا: ساری - نیما دور از هر ادایی به‌سادگی در میان ما زیست، پژوهشگران می گویند نیما رویکردی تازه به طبیعت و اسطوره داشت.

مازندشورا:خبرگزاری مهر - گروه استان‌ها: « ری را صدا می‌آید امشب، صدایی آمیخته با اندوه و مه در پس کاج‌ها و تنهایی‌ها. آنگاه‌که در کله چویی خفته در آغوش ده به آینده‌ای نامشخص فکر می‌کنی. صدا تندیسی می‌شود باهیبتی سترگ روبه‌رویت می‌ایستد، غلیظ مثل دودی رازگونه و پیچ‌درپیچ. رمزگون‌تر از گیسوان جنگل‌های سر به آسمان ساییدهٔ مازندران، با آهنگی گوش‌نواز و باورنکردنی».

ری‌را درواقع همه نیماست، همهٔ شعر نیماست، خود شعر است که او را به خود می‌خواند، جوانی سرکش را وامی‌دارد کالبدهای کهنه را در هم ریزد و طرحی نو دراندازد، ری‌را شبیه به خود نیما و ذهن نیما. یک اسطوره است پیچیده و مرموز، در هیئتی از رؤیا، کدر مثل آسمان ابری یوش.

سید مهدی موسوی پژوهشگر و شاعر درباره نیما و اشعارش می‌گوید: پرداختن به اشعار نیما از یک‌سو و جستار در حواشی اسطوره و آن‌هم با نگرشی بومی آن‌قدر مشکل می کند که قلم در سرّ خود به لرزه می‌افتد و جرات رو به تحلیل می‌رود.

نیما رویکردی تازه به طبیعت و اسطوره دارد، او شاعر طبیعت و بن‌مایه‌های زیبا و درعین‌حال بیان‌گر حالات دردآلود و اندوهگین اجتماعی و انسانی است

وی ادامه می‌دهد: نیما رویکردی تازه به طبیعت و اسطوره دارد، او شاعر طبیعت و بن‌مایه‌های زیبا و درعین‌حال بیان‌گر حالات دردآلود و اندوهگین اجتماعی و انسانی است و طبیعت شعر نیما متن‌های انسانی است، او در عاطفی‌ترین حالات خود انسان دردآلود قرن بیستم را مشاهده‌گر است و حالات شخصی و اجتماعی انسان را در میان نمادها و اشارات بی‌بدیل خود وصف می‌کند و بهتر است گفته شود اجتماع و طبیعت در شعر او حضوری مدام دارند.

وی افزود: در فرهنگ‌عامه مازندران ری‌را صدای مرغی است که کشاورزان را با آواز خواندنش از خطر سیلاب آگاه می‌کند، اما رمزگانمی در این شعر کوتاه آن‌قدر پررنگ است که به‌آسانی کف این رود در جریان را نمی‌توان شناخت. لذت و جاودانگی متن هم درگرو همین جادوگری‌هاست.

به گفته موسوی، با مرور نمونه‌ها و کنکاشی در زبان و مضامین اشعار نیما، حضور پررنگ اسطوره در ساختاری بومی و طبیعت‌گرا خودنمایی می‌کرد، نیما درواقع برگشتی به عقب داشت، البته نه از نوع سبک بازگشت. بلکه با حفظ هویت زبان زمان خود و در نظر گرفتن خواست‌های مخاطب عصر تجدد روح سرگشته و شکست‌خورده از تابوی مدرنیسم را با مفاهیمی از آن نوع که در سبک خراسانی دیده می‌شد، آشنا کرد.

همچنین علی فردوسی استاد دانشگاه برکلی آمریکا نیز درباره نیما و اشعارش می‌گوید: شعر نیمایی الگو و فراخوان به فرگشتی در تاریخ است که به قول نیما «حرکتِ آن به‌سوی آزادی است.» نیما خود به‌وضوح می‌نویسد «برای همین است که هنریک تاریخِ جاندار و بهتر از تاریخ است، و کششِ انسان را درنتیجه تلاشِ خود به‌سوی آزادی می‌رساند.»

نیما «مدرن» کردنِ جهانِ شعر فارسی را معادلِ برقرار سازی یک حسابان تازه در جهان هنر می‌داند که در آن نسبتِ میانِ قالب و فُرم از حداکثر درجه آزادی برخوردار باشد

وی ادامه می‌دهد: نیما «مدرن» کردنِ جهانِ شعر فارسی را معادلِ برقرار سازی یک حسابان تازه در جهان هنر می‌داند که در آن نسبتِ میانِ قالب و فُرم از حداکثر درجه آزادی برخوردار باشد، به‌عبارت‌دیگر، امرِ مدرن برای نیما به‌صورت یافتنِ نسبتِ اصیلِ میان موضوع و قالب مطرح می‌شود.

وی افزود: برای او مدرن کردنِ شعر یک عملِ رهایی‌بخش است: اساساً رفعِ تحمیلِ قالب‌های پیشینی به موضوع و رها کردن قالب و موضوع بدان گونه که «هر موضوعی در قالبِ راستِ خود باشد.» برای نمونه، فُرمِ نیمایی شعر را از چیرگیِ قاعده کمّیِ تقارن، که اصل حاکم بر شعر کلاسیک است، رها می‌کند تا زیر مضمون‌ها و تمامی موضوع، نسبت راستینی با کمیّتِ خود برقرار کنند.

سید رضا صالحی امیری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در همایش ملی نیما در دانشگاه آزاد نور گفت: باید باور داشته باشیم که غرب مازندران سرزمین پر گنجی بوده که ناشناخته مانده است و باید بین ائمه جمعه و نخبگان اختلاف را کنار بگذاریم و به مردم خدمت کنیم.

وی با اظهار اینکه سرزمین طبرستان از دیرباز شاعران و نویسندگان زیادی داشت که نامشان در تاریخ آمده است تصریح کرد: زبان تبری در حال فروپاشی بود که باهمت انسان‌های علاقه‌مند ازجمله نیما احیا شد و نیما سال‌ها بر روی تاریخ و فرهنگ طبرستان مطالعه کرده است.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مهم‌ترین تعبیر نیما را سرودن شعر تبری در مجموعه نیما یادکرد و گفت: این نشان از دلدادگی نیما به این زبان است و برای زنده نگه‌داشتن زبان مادری غفلت نکرده است.

صالحی امیری بابیان اینکه نیما بسیاری از لغات تبری را وارد شعر فارسی کرد اظهار داشت: نیما دارای اندیشه فراوان بوده است که یکی از آن اشعار تبری است و همایش ملی نیما فرصتی مغتنم است تا از آثار وی برای پویایی زبان کهن طبرستان بهره‌گیریم.

انقلاب نیمایی، به‌این‌ترتیب، چنانچه خود می‌گوید، «قبل از هر چیز» رسیدن به «فهم زندگی» در شرایطِ مدرن است. شعر نو یعنی اختراع فُرم‌های نوینی که بازندگی مدرن هم‌ارز باشند. «اصیل» در درونِ مفهومِ مدرن قالبِ ساده از پیش داده‌ای ندارد. اصیل در اینجا به معنای بازگشت به یک اصل نیست، بلکه به معنای انطباقِ هر کیفیتی است با کمیّت خود. برای همین است که هیچ تفاوتی میان تعریفی که نیما از شعر می‌دهد با تعریفی که از حقیقتِ زندگی می‌دهد وجود ندارد: «یک حقیقت فقط هست برجا: آن‌چنان‌که بایست بودن.» زیستن چنانچه بایست، یعنی زیستن «در قالبِ راستِ خود».

طبیعت اسطوره فرهنگ می‌دهد حالات تاریخ آزادی موضوع انسان انسانی نسبتِ برقرار می‌کند دردآلود فارسی نیمایی قالبِ کردنِ اجتماعی می‌گوید ری‌را مازندران طبرستان اشعار تعریفی راستِ معنای بایست زیستن حداکثر برخوردار اظهار ندارد صالحی ارشاد اسلامی چنانچه زندگی امیری همایش سرزمین اینکه به‌سوی رویکردی بن‌مایه‌های درعین‌حال بیان‌گر آن‌قدر اشعارش درواقع نیماست موسوی درباره اندوهگین ادامه جهانِ معادلِ حسابان می‌داند آسمان دانشگاه افزود پررنگ بازگشت میانِ