مازندشورا:به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان ساری، امروزه در جوامع پیشرفته آموزش و پرورش مقولهای است که با زندگی بشر به طور ویژه گره خورده است. به گونهای که بزرگترین دغدغه خانوادهها در سطوح مختلف را شامل میشود. جامعهای که برای آموزش و پرورش فرزندان خود ارزش قائل شود، جزء جوامع پیشرفته محسوب میشود.
آموزش و پرورش درست، مناسب و به موقع علاوه بر ارتقاء سطح علمی و افزایش توانایی و دانایی فرزندان، باعث رشد و سرافرازی جامعه در تمامی زمینهها خواهد شد و در کنار همه بالندگیها باعث رشد و ارتقاء فرهنگی جامعه میشود. مقولهای که امروزه باوجود رشد سیاسی، اقتصادی و پیشرفتهای متعدد جامعه به عنوان حلقه گم شده جوامع محسوب میشود ولی در جوامع اسلامی ارتقاء فرهنگی جامعه یک ارزش بزرگ و حیاتی است.
شاید بتوان گفت وزارت آموزش و پرورش به عنوان سکاندار آموزش و پرورش ایران، پرجمعیتترین خانواده کشور را شامل میشود. بدنه این وزارتخانه در ستاد، استانها و شهرستانها و حتی روستاها شامل مدیران، فرهنگیان، مربیان از یک سو و دانشآموزان به عنوان جامعه هدف از سوی دیگر، اگر نتوان گفت کل جمعیت ایران، بلکه میتوان گفت حداکثر جمعیت ایران را شامل میشود.
متأسفانه در سالهای اخیر بهویژه در اواخر دولت یازدهم به این وزارتخانه مهم تنها نگاه صنفی و سیاسی شده است و با ورود برخی مدیران ارشد از خارج از بدنه این وزارتخانه به درون آن که تجربه کار در این وزارتخانه حساس و مهم را نداشتند و یا مهمان این وزارتخانه بوده و همچون صاحبخانه دغدغههای خانه امنی همچون وزارت آموزش و پرورش را نداشتهاند تنها با گذشت زمانی اندک از عمر مدیریتی وزیر و معاونین مهمان آن، شاهد انتشار اخبار و مطالبی در خصوص رأس هرم آموزش و پرورش و گرایش مدیران ارشد آن به سمت فعالیتهای غیرحرفهای و غیر مرتبط با هدف مطامع اقتصادی و منافع سیاسی بودهایم که خود دغدغههای داخلی کشور را با وجود مشکلات متعدد، بیشتر کرد. جایی که این موضوع به نگرانیهای رهبر معظم انقلاب نیز افزود و تذکرات متعدد معظمله را به همراه داشت.
نگاه به آموزش و پرورش باید نگاهی ریشهای باشد، نه سطحی و مقطعی و با توجه به تجارب کشور در این زمینه بهویژه در سالهای بعد از انقلاب، در حال حاضر این وزارتخانه مهم نباید جای تجربه آموزی برای برخی مدیران ارشد کشور و آن هم به عنوان مهمان باشد و نباید از تجارب نادرست گذشته یا فرهنگهای غیر بومی در این حوزه مهم استفاده کرد.
داشتن یک برنامه جامع و بنیادین (مثل سند تحول بنیادین) و اجرای درست و اصولی آن توسط مجریان آموزش و پرورش کشور بهویژه مدیران ارشد آن باید در رأس امور این وزارتخانه مهم باشد. با تهیه برنامههای عملیاتی این سند مهم در سطوح مختلف ملی، استانی و شهرستانی و با اجرای مناسب و زمانبندی شده آن میتوان نقاط ضعف و قوت آن را یافت و در حین اجرا عیوب و کاستیهای آن را برطرف کرد تا دسترسی به اهداف آن هر چه بهتر و مناسبتر مهیا شود. نه اینکه با کپیسازی از یک سندی مثل "سند 2030 "و اسرار بر اجرای آن دغدغههای آموزشی و فرهنگی جامعه را بیشتر کرد.
حیف که در یک سال اخیر باوجود برنامههای متعدد دولت یازدهم با انتخاب وزیری با گرایش سیاسی و تفکر غیرحرفهای و گرایش به سمت فعالیتهای غیر مرتبط، به تنها چیزی که در وزارت آموزش و پرورش پرداخته نشد، مقوله آموزش و پرورش و برنامهریزی و اجرای درست و اصولی برنامههای ذاتی آن در سطوح مختلف بوده است.
بهگونهای که محیط امن و آرامش و آسایش خانوادهها به محیط پر دغدغه بدنه آموزش و پرورش و جامعه در تمامی سطوح این وزارتخانه مهم و حیاتی مبدل شد. نگرانیهای دبیران و آموزگاران و مدیران زیر مجموعه این وزارتخانه بیشتر و سیر انحرافی فعالیتهای آن باوجود تلاش دبیران و آموزگاران آن و برخی مدیران دلسوزش زیادتر شد. جایی که بجای تحقق اهداف ذاتی و نیز محقق شدن اهداف و برنامههای سند تحول بنیادین این وزارتخانه مهم، شاهد حرف و حدیثهای حاشیهای (سیاسی و اقتصادی) در فعالیتهای مدیران ارشد آن بهویژه وزیر آن بودهایم، بهگونهای که محیط آموزشی و پرورشی مهم کشور به محیطی برای فعالیتهای سیاسی و گاهاً اقتصادی برخی مدیران ارشد آن مبدل شد.
در حالی که در این وزاتخانه مهم مدیران دلسوز، دبیران و آموزگاران سخت کوش بسیار بسیار زیاد است و خود را امانتدار واقعی جامعه دیده و از هیچگونه تلاشی برای کاهش نیازهای جامعه در حوزه آموزش و پرورش دریغ نمیکنند.
استفاده از مدیران با تجربه بدنه وزارت آموزش و پرورش که هم اشرافیت کامل به برنامهها و سیاستهای گذشته، حال و آینده این وزارتخانه مهم دارند و هم مشرف بر نیازها، خواستهها و دغدغههای مدیران، دبیران، آموزگاران در سطح ملی، استانی، شهرستانی و حتی مناطق دور دست و روستاهای ما هستند و هم مشرف بر ضرورتهای فرهنگی و آموزشی جامعه بهویژه دانشآموزان برای رشد و ارتقاء جامع هستند، میتواند باعث موفقیت بیشتر و سریعتر و مناسبتر برای دستیابی به اهداف و سیاستهای این وزارتخانه مهم و حیاتی در آینده شود.
حال که یک سال و اندی از عمر روزهای پایانی دولت یازدهم در وزارتخانه مهمی همچون آموزش و پرورش با حرف و حدیثهای متعددی همراه بوده و با انتخاب مدیران ارشدی در سطح وزیر و معاونین آن که تنها مهمان بوده نه صاحبخانه و هیچگاه دغدغه صاحبخانه را در این وزارتخانه مهم نداشته، گذشته است و دولت تدبیر و امید در پیشنهاد وزاری کابینه خود برای دولت دوازدهم خود، به مجلس شورای اسلامی، کمی منطقیتر در معرفی وزیر این وزارتخانه برخورد کرده است و نیروی خود را از بدنه خانواده بزرگ آموزش و پرورش انتخاب نموده که صاحب تجارب متعدد بوده و طبعاً بکارگیری بدنه آموزش و پرورش برای بازسازی این وزارتخانه مهم و حیاتی و اجرای درست سیاستها و برنامههای آموزشی و پرورشی را برای کاهش دغدغههای مقام معظم رهبری، خانواده بزرگ و ارزشمند آموزش و پرورش، مردم شریف ایران اسلامی و نیز شکوفایی و ارتقاء آموزش و پرورش کشور در آینده مدنظر قرار خواهد داد. امید است نمایندگان مجلس به دور از تفکرات سیاسی و جناحی خود و به دور از مطالبات و منافع حوزه انتخابیه خود (که آن هم در آینده با پیگیریهایی محقق میشود)، به این مقوله مهم توجه جدی کرده و با انتخاب وزیری که از جنس و بدنه خانواده بزرگ آموزش و پرورش است، همچون گذشته یار و یاور نظام و جامعه باشند.
از سوی دیگر باز هم امیدواریم وزیر انتخابی در دولت دوازدهم به دغدغههای مطروحه از سوی مقام معظم رهبری در حوزه آموزش و پرورش و نیز دغدغهها و مطالبات مدیران، دبیران، و آموزگاران دلسوز بدنه آموزش و پرورش و نیز دغدغههای خانوادهها اهتمام جدی ورزیده و کشتی هدایت این وزارتخانه مهم را با سکانداری درست و با بکارگیری بدنه دلسوز وزارتخانه (در سطح ستاد ملی، استانی و شهرستانی)، به دور از فعالیتهای غیرحرفهای، به سرمنزل آرامش و بالندگی کشور و جوانان آن برساند.
3141/ع